گریشنا: محمد درستکار دانشجوی دانشگاه فرهنگیان در نقد مدیریت پروژه فاضلاب شهری گراش مطلبی نوشته است او در توضیح نگاه خود به این موضوع گفته است:«این مطلب به دنبال تاکیدات مقام معظم رهبری در زمینهی مطالبهگری دانشجویان از مسئولان نگارش شده است، نه از دید یک شهروند ساکن خیابان بسیج.»
محمد درستکار: با روی کار آمدن شورای چهارم، همانگونه که انتظار میرفت و نامزدهای آن در تبلیغات انتخاباتی خود، قول بهسازی فاضلاب خیابان بسیج را به اهالی این خیابان داده بودند، این بحث پیگیری شد تا این که سرانجام در هفتهی جاری، رییس شورا از عملیاتی شدن این پروژه عظیم خبر داد.
در نگاه اول جای بسی خوشحالی است که شورای چهارم بر خلاف شورای سوم، بهسازی زیرساخت های شهر را در دستور کار خود قرار داده و به صرف فضاسازی ظاهری شهر بسنده نکرده است.
پروژهی فاضلاب خیابان بسیج آنقدر قدمت دارد که به نوعی برای ساکنان آن خطه به عادت تبدیل شده بود. عادتی که شاید اهالی، از برطرف شدن آن قطع امید کرده بودند. بالاخره شورا آمد و محالی را که مسئولان قبلی در ذهن مردم این نقطه از شهر به وجود آورده بودند، را شروع کرد و آنرا ممکن ساخت.
به عنوان کسی که سال هاست با مشکلات خیابان بسیج دست و پنجه نرم کرده و از نزدیک آن را لمس کرده است، از این اقدام شورا و شهرداری بسیار خرسندم و در همین مقال از آنها سپاسگزاری میکنم. چرا که این پروزه زنگ پایانی است بر تنفس در فضای گندیدهی فاضلاب، بر تحمل حشرات و جانورانی که از فضای گندیدهی آنجا برمیخیزند، بر سیلابهای موسمی کانالهایی که امان مردم را بریدهاند و …
به هر حال این مشکل گرهای بود که باید سرانجام به دست نهادی گشوده میشد. لذا بحث بر روی ضرورت و وجوب اجرای آن توضیح واضحات است.
وقتی از زاویهی دیگری به این بحث نگاه کنیم تجمیع این حجم از بودجهی یک سال شهرداری بر روی این نقطه از شهر قابل تامل است. پروژهای که میتوانست همچون بسیاری از شهرها رنگ بودجهی ملی به خود بگیرد و باری از دوش شهر بردارد.
از اداره ی آب و فاضلاب گراش که بگذریم- گویا این اداره خدماترسانی در حوزهی فاضلاب شهری گراش را در حیطهی کاری خود نمیداند- از شورای شهر انتظار میرفت به جای این که خود، مستقیم کار اجرایی این پروژه را در دست گیرد، موضوع را از طریق مرکز استان یا نمایندهی مجلس و یا طریقی دیگر پیگیری و به چرخه میانداخت. با مطالعهی نمونه شهرهایی که پروژه تصفیه خانهی فاضلاب در آنها انجام شدهاست متوجه میشویم حجم بودجهی تخصیص داده شده برای چنین پروژهای آنقدر زیاد است که مسئولان آن شهرها همواره به دنبال جذب بودجههای ملی بودهاند. با توجه به عظمت پروژهی فاضلاب و تصفیه خانه خیابان بسیج به نظر میرسد شهرداری باید برای چندین سال حجم زیادی از بودجهی های خود را به این مکان سرازیر سازد.
ممکن است جواب مسئولان این باشد که دولت در پساتحریم به سر میبرد و برای چنین مواردی هزینه نخواهد کرد اما میبینیم که در تاریخ ۱۶شهریورماه امسال یعنی حدود دو هفته قبل، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب فارس از پذیرش موافقت نامهی وام ۷۰۰ میلیاردتومانی از سوی بانک توسعهی اسلامی برای احداث تصفیه خانهی فاضلاب در شش شهر داراب،آباده، نیریز، سپیدان، فیروزآباد و فسا خبر داده است. وامی که اگر مسئولان گراش پیگیری کرده بودند شاید برای گراش هم بود.
به هر حال هنوز دیر نشده است. میشود احداث تصفیه خانه را که هزینهی بیشتری میطلبد بر عهدهی دولت و یا نهادهایی همچون بانک توسعه اسلامی گذاشت؛ تا هم این پروژهی عظیم هرچه سریعتر تمام شود و هم پروژههای شهرداری در سایر نقاط شهر دچار وقفه نشود.