نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

الف ۷۴۹: آیینی‌سرایی برای امام رضا (ع)

گریشنا: شماره ۷۴۹ «الف»، نشریه داخلی انجمن شاعران و نویسندگان گراش، هم‌زمان با جلسه ۸۴۹ انجمن ادبی، روز پنج‌شنبه پنجم مرداد ۱۳۹۴ منتشر شد. مطالب برگزیده این شماره را می‌توانید در ادامه بخوانید، و کل نشریه را نیز می‌توانید به فرمت pdf از گریشنا دریافت کنید (کلیک کنید).

 

شعر آیینی

به مناسبت میلاد حضرت امام رضا (ع)، شعرهای آیینی صادق رحمانی، مصطفی کارگر، مصطفی خورشیدی و معصومه بهمنی که در گریشنا منتشر شده بود، در الف این هفته نیز بازنشر شده است. متن شعرها را در این خبر گریشنا بخوانید، و تصویرها را ببینید:

 

داستان ترجمه ۲۶

انتخاب و ترجمه راحله بهادر

Shallowblue

 Brought roses home. Keys didn’t fit.

آبی کم‌رنگ

رزها را به خانه آوردم. کلیدها به قفل نمی‌خورد.

از مجموعه داستان‌های شش کلمه‌ای در sixwordstories.net

 

کتابخواری ۴

عارفه رسولی‌نژاد

 خانواده‌ی پاسکوآل دوآرته

نویسنده: کامیلو خوسه سلا Camilo José Cela

مترجم: فرهاد غبرائی

ناشر: نشر ماهی

موضوع:

داستان‌های اسپانیایی

قرن ۲۰ م

تعداد صفحه: ۱۹۲

قطع: جیبی

نوع جلد: شومیز

نخستین سال نشر: ۱۳۸۷

نوبت چاپ: ۴

محل نشر: تهران

شمارگان: ۱۵۰۰

رده دیویی: ۶۴/۸۶۳

قیمت: ۶۰۰۰ تومان

گاهی شهرت نویسنده‌ای می‌کشاندت به خرید کتابی، گاهی اعتمادت به مترجم یا ناشری، گاهی طرح روی جلدی، گاهی حتا قیمت مناسبی. درمورد «خانواده‌ی پاسکوآل دوآرته» اما، من فکر می‌کنم برای کامودوستان هیچ چیز بیش از این‌که بدانند پشت جلدش نوشته «همسنگ بیگانه» راضی به خرید و کنجکاوِ خواندن‌شان نمی‌کند.

کامیلو خوسه سلا ۱۹۱۶ در اسپانیا متولد شد و ۸۵ سال بعد هم درگذشت. پزشکی خواند و بعد به ادبیات رو آورد و جوایز ‌بنامی هم برد. ‌بنام‌ترین‌ش نوبل ادبیات ۱۹۸۹ بود. رمان‌های مهمی از او یاد می‌کنند: سن کامیلو، خانم کالدول با پسرش سخن می‌گوید، کندو و چندتایی دیگر. در ایران اما، از صدقه سری فرهاد غبرائی و حسن پستا، بابت تنها اثر به فارسی ترجمه‌شده‌اش شناخته شد: خانواده‌ی پاسکوآل دوآرته؛ دست‌نوشته‌هایی یافت‌شده از یک زندانیِ محکوم به اعدام که مرتکب قتل چند نفر از جمله مادرش شده است.

آسیب‌پذیری انسان در مواجهه با چالش‌ها و بیگانه‌وار زیستن در اجتماع از جمله چیزهایی‌اند که پاسکوآل دوآرته در دست‌نوشته‌های‌ش به آن می‌پردازد. راوی خوب بلد است با توصیفات و جزییات‌‌ش ترس به جان‌مان بیندازد و همان آن، ترحم‌مان را نسبت به خودش –بیش از قربانیان‌ش- و نفرت‌مان از لذت‌ش را برانگیزد.

سلا جایی در مصاحبه‌ای گفته هدف‌ش از ادبیات، انگشت گذاشتن بر زخم است. این داستان نمکی بر زخم همیشه‌باز بشر اجتماعی‌شده است؛ ناسازگاری، ترس، احساس گناه، ناتوانی در ارتباط و در انتها توسل به خشونت به مثابه‌ی مرهم.

 

شعروگرافی ۴۴

سمیه کشوری

 

کل نشریه را از اینجا دریافت کنید.

 

خروج از نسخه موبایل