گریشنا:در کنار در ورودی، خط قرمزی را دنبال میکنم که جریان زندگی را خیلی آرام به یک کیسهی خون ارتباط میداد.
در مرکز انتقال خون بیمارستان امیرالمومنین علی(ع) بودم دو مرد روی تخت دراز کشیده و در حال خون دادن بودند و دو مرد دیگر نیز برای آمدن دکتر روی نیکمت نشسته و در انتظار بودند.
محمد اندیشه، مسئول مرکز انتقال خون پشت میز کارش بود از او میخواهیم چند دقیقهای از وقتش را به ما بدهد تا اطلاعاتی که برای گزارش لازم داشتیم را از او بگیریم.
به عنوان اولین سوال از او میخواهیم آماری از گروه خونی گراشیها به ما بدهد؛ او میگوید:«آماری به صورت دقیق و به تفکیک در سیستم وجود ندارد اما بیشترین گروه خونی که در منطقه داریم oمثبت است.گروه خونی Aمثبت و Bمثبت نیز معمولا درصدی مساوی دارند و کمترین گروههای خونی هم گروه خونی منفی است به خصوص Oمنفی A منفی و AB منفی.
البته گروههای خونی منفی در همهی مناطق آمار کمتری دارد ولی پایگاه گراش به دلیل استقبال مردم معمولا از لحاظ گرفتن گروههای منفی خون، خیلی خوب عمل کرده است.»
سوال میکنیم برای اهدای خون چه مراحلی را باید طی کرد؟ جواب میدهد:«اول ثبتنام و بعد معاینه و اگر دکتر تایید کرد که او مشکلی ندارد و میتواند خون دهد در بخش خونگیری از او خون گرفته میشود. اما افراد هر بار که میخواهند خون بدهند باید معاینه شودکه آیا شرایط اهدای خون دارد یا نه.»
او در مورد مرکز انتقال خون شهرستان گراش توضیح میدهد؛ « مسعود قنبری مسئول مرکز انتقال خون است که بیشتر مواقع در لار حضور دارد و من و خانم پابرجا معمولا کارهای مرکز را انجام میدهیم دکتر تاجبخش نیز به عنوان پزشک با ما همکاری دارد.هفت و نیم تا دوازده و نیم ساعت کاری پایگاه است و دوازده و نیم دکتر از اینجا میرود و دیگر امکان ثبتنام نداریم.
در طول یک سال تعداد مراجعهکنندگان ما حدود چهار هزار تا چهار هزار و پانصد نفر است که روزانه به طور متوسط پانزده تا بیست نفر مراجعه کننده داریم معمولا حدود بیست و پنج تا سی درصد مراجعه کنندگان هم از شهرهای اطراف هستند.
ما اینجا فقط پایگاه خونگیری هستیم و هیچ کار دیگری انجام نمیدهیم یعنی فقط دو کار ثبتنام و خونگیری با ما است. در عین خونگیری ما چند لوله برای آزمایش میگیریم که یکی از این لولهها منتقل میشود به شیراز و در شیراز آزمایشهای HIV و هپاتیت B و هپاتیت C روی آن انجام میشود. و یک سری لولهها هم میرود لار که در آنجا گروه خونی و گروهبندی آن مشخص میشود و در نهایت خونهای اهدایی در لار نگهداری میشود. زمانی که آزمایش روی خون انجام داده و تایید شد که هیچ مشکلی ندارد و افراد سالم هستند بعد از آن اجازه مصرف خون داده میشود. خونی که لار میرود هم معمولا با توجه به نوع کیسهاش که چه نوع کیسهای باشد فرآوردههای آن گرفته میشود.»
اندیشه در ادامه به ما میگوید:«خونها که به لار منتقل شد، آنجا فراوردهگیری میشود یعنی گلبولهای قرمز آن به نام تک سل و پلاسما جدا میشود و با توجه به نوع کیسهی خون اگر سه کیسه باشد پلاکت هم از کیسه تهیه میشود و اگر دو کیسه باشد فقط میشه پکسل و پلاسما را گرفت. پلاکت هم با توجه به نیازها اگر نیاز باشد تهیه میکنند و اگر نیاز نداشته باشند هم تهیه نمیکنند. چون افرادی که به خون نیاز دارند خون را به صورت کامل نمیگیرند مثلا فردی که کمخون باشد،پکسل که اکثرا سلول گلبول قرمز هست را به او میدهند تا افزایش حجم نیز در بدنش به وجود نیاید. معمولا فرآوردههایی که گرانتر است پکسل، پلاسما و پلاکت هستند.»
میپرسیم چند پایگاه انتقال خون در منطقه وجود دارد؟ میگوید:«در کل منطقه فقط گراش و لار پایگاه انتقال خون دارد لار، بستک، بیرم، لار، اوز، خنج و گراش تمام این مناطق خون خود را از لار و گراش تامین میکنند.»
سوال بعدی ما این است که چه زمانهایی کمبود اهدا کننده دارند و چه زمانی تعداد مراجعین بیشتر میشود؟ او در جواب میگوید:«ما در ماه رمضان به مشکل برمیخوریم چون تعداد اهداکننده خیلی کم میشود، خیلیها چون روزه هستند احساس ضعف میکنند و کمتر استقبال میکنند ولی در شبهای احیا جبران میشود و استقبال خیلی زیاد میشود اما مشکل از آنجا ناشی میشود که مثلا پلاکت تاریخ مصرف آن سه روز است. به خاطر همین برای پلاکت در ماه رمضان به مشکل برمیخوریم. و ایام اعیاد سال مثلا عید نوروز آن موقع هم اهداکننده کم میشود و معمولا مشکل تهیه خون داریم. ایام خیلی گرم و خیلی سرد نیز مراجعه کننده کم میشود. روزهایی که خیلی استقبال میشود روز انتقال خون است و شبهای احیا و روزهای منتهی به روز عاشورا و معمولا بعد عید نوروز نیمه دوم فروردین.»
او در مورد مراجعهکنندگان خانم میگوید:« متاسفانه مراجعهکنندگان خانم ما اینجا خیلی کم داریم و مهمترین عاملش هم این است که خانمها کم خون هستند و خودشان هم زیاد مراجعه نمیکنند هر چند برخلاف تصور، خیلی از خانمها وقتی میآیند و هموگلبینشون را چک میکنیم و اگر کمبود آهن نداشته باشند میتوانند خون بدهند و هیچ مشکلی ندارند. معمولا اگر هموگلوبین بالای سیزده باشد میتوانند خون بدهند.
البته بعد از این که خانمها خون میدهند به آنها قرص آهن میدهیم تا جایگزین خونی که از دست دادهاند بشود ویکی از سیاستهای ما این است که خانمها هم وارد سیستم خون دهی شوند چون تقریبا آمار ضعیفی دارند.»
میپرسیم آیا این تصور که خون دادن بعضی از مشکلات جسمی را از بین میبرد را تایید میکنید؟ میگوید:«ما تایید میکنیم به نظر من تاثیر دارد معمولا با هر واحد خون دادن یک تا دو واحد از هموگلوبین کم میشود و خون رقیقتر میشود و حالتهای کرختی دست و پا و حالت کسالت را از بین میبرد. البته بعضیها میگویند خونمان که غلیظ شد خیلی خوابمان میاد و خون که میدهیم خیلی سرحالیم ولی بعضیها میگویند خون که غلیظ شد خیلی بیخواب میشویم.»
او در پایان صحبتهایش میگوید:« طی آماری که دو ماه پیش در شیراز به ما دادند بیشترین تعداد مراجعهکننده نسبت به جمعیت کل استان فارس مربوط به گراش است.» و بعد از آن به مشکلات پایگاه اشاره میکند که؛«اولین مشکل کمبود نیرو است. چون ما در حال حاضر تنها دو نیروی فنی و یک خدمات و یک پزشک داریم. بعضی وقتها که اینجا شلوغ میشود ما نمیرسیم و مردم هم که اینجا مراجعه میکنند انتظار دارند ما زودتر کارشان را راه بندازیم. کار خونگیری چون خیلی کار وقتبری است ما به مشکل میخوریم به خصوص وقتی کسی مرخصی باشد. سازمان انتقال خون زیر نظر دانشکدهی علوم پزشکی نیست و برای حل این مشکل خودش باید اقدام کنند ولی به دلیل مسایل مالی خیلی سخت و خیلی کم نیرو میگیرند.
و دومین مساله در پایگاه ما در قسمت معاینه دچار مشکل هستیم چون دکتر تاجبخش که پزشک اینجا هستند صبحها مطب دارند وکسی که میخواهد خون بدهد بعد از انجام ثبتنام با دکتر تماس میگیریم و دکتر معاینهاش میکند و دوباره به مطب برمیگردد. بعضی وقتها ممکن است مطبش شلوغ شود و آمدنش به تاخیر بیافتد و اهدا کننده اعتراض میکند و در این زمینه خود دکتر هم برای این رفت و آمدها مشکل دارد.
و در خواستی که از مسئولین داریم این است که با حمایت و افزایش امکانات کمک کنند تا پایگاه گراش از پایگاه لار مستقل شود.»