نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

تولدت مبارک ای معلم جغرافیای مهر

گریشنا: به لطف صمیمیت و تواضع دکتر قاسمعلی مقتدری، جشن تولد او به شلوغ‌ترین آیین چراغ تبدیل شد. جمع دوستان، همکاران و بخصوص خانواده‌ی دکتر چنان گرم بود که کولرهای موسسه هفت برکه کفاف نمی‌داد. سه‌شنبه ۲۸ مرداد، دکتر مقتدری، استاد و رییس دانشگاه پیام نور اوز و یکی از متواضع‌ترین چهره‌های علمی شهر، شمع‌های کیک ۴۷ سالگی‌اش را فوت کرد.

در ابتدای جلسه، مسعود غفوری به نمایندگی از موسسه فرهنگی هنری هفت برکه گراش به حاضران خوش‌آمد گفت و مروری بر آیین چراغ کرد. غفوری که خود را شاگرد همیشگی دکتر مقتدری می‌دانست، درباره‌ی او گفت: «وقتی پیش‌خبر این مراسم را کار می‌کردم، بیشترین چیزی که برای تیتر به ذهن‌ام می‌آمد این بود که مدرک آقای دکتر، یعنی جغرافیا، چه رابطه‌ی شاعرانه‌ای با روحیه او دارد؛ مردی که خاکی است و گرم.» غفوری در بخش دیگری از مراسم نیز اضافه کرد: «سخت است که در یک سازمان، هم از کسی حساب ببرند، هم روی او حساب کنند و هم محبوب باشد؛ ولی اخلاق و مدیریت دکتر به شیوه‌ای است که همه این خصوصیات را کسب کرده است.»

دکتر مقتدری که صاحب حقیقی مجلس بود، پس از این خوش‌آمدگویی به صحبت پرداخت. او نیز پس از تشکر از همه حاضرین و موسسه هفت برکه، با همان لحن صمیمی و آشنا، زندگی تحصیلی‌اش را مرور کرد. او گفت: «همیشه شوق معلمی و تدریس را داشتم، و شرایط طوری رقم خورد که به این خواسته‌ام برسم»؛ و بعد تعریف کرد که چه مسیر پرپیچ‌وتابی را از دبستان تا دانشگاه برای رسیدن به این خواسته طی کرده است. طنزی که او در تعریف خاطرات‌اش، از کتک خوردن‌ها در دبستان، از تعطیل شدن رشته‌ی تجربی در دبیرستان گراش و تغییر رشته به انسانی، از مشاوره‌ی تعیین رشته برای دانشگاه، از رفت و برگشت‌هایش به تهران، و هر جنبه‌ی دیگری از زندگی‌اش به کار می‌برد، لبان همه را به لبخند گشوده بود.

پس از این نیز مختصری از زندگینامه دکتر به همراه عکس‌هایش پخش شد و او درباره‌ی هر کدام از آنها صحبت کرد. وقتی اسلاید‌ها تمام شد، کیک تولد وارد شد و دکتر مقتدری در میان تشویق و تبریک خانواده و دوستان‌اش شمع‌ها را فوت کرد.

تا کیک بریده و تقسیم شود، حاضران به صحبت درباره‌ی خصوصیات دکتر مقتدری و خاطرات‌شان با او پرداختند. سید عباس جهانبانی اولین کسی بود که از سخت‌کوشی او صحبت کرد: «توانایی آقای مقتدری و ظرفیت‌اش برای ادامه تحصیل باعث شده بود من یکی از کسانی باشم که به او اصرار می‌کردم ادامه بدهد. خوشحال‌ام که او مدارج علمی را طی کرد و اکنون به جامعه‌ی علمی خدمت می‌کند.»

قاسم فرسوده نیز از تواضع دکتر صحبت کرد، و او را الگویی برای جامعه دانست؛ و دکتر محمد کریمیان به دین‌داری و تقوای دکتر مقتدری اشاره کرد. سردار قاسمی و جواد اکبری دو تن از دوستان صمیمی دکتر چند خاطره‌ی شیرین از روزهای دور و نزدیک تعریف کردند؛ و البته چند خاطره را نیز فقط وعده دادند و تعریف نکردند. محمود باقری که در دانشگاه پیام نور اوز کار می‌کند و همراه همیشگی دکتر مقتدری است، گفت: «دکتر یک خصوصیت بد دارد: این که اصلا به همسرش دروغ نمی‌گوید!»

زهرا قربانی همسر دکتر نیز در سخنان کوتاهی گفت: «خدا را شاکرم که مرد موفق و متواضعی را در زندگی خود دارم.» پسر او نیز از خصوصیات اخلاقی پدر گفت: «بابا در همه‌ی زمینه‌ها دل‌رحم و مهربان است. دل‌اش برای همه چیز، از درخت‌ها گرفته تا زنبورها، می‌سوزد. وقتی داشت به مکه می‌رفت سفارش می‌کرد حواس‌مان به درخت‌های کوچه باشد.» در تایید حرف او باقری گفت: «وقتی دکتر در مسیر رفتن به دانشگاه رانندگی می‌کند، اگر حتی یک پرنده جلوی ماشین بیاید، فرمان را به سرعت می‌چرخاند تا پرنده را زیر نگیریم. من باید اعتراض کنم که دکتر، حواس‌ات باشد ما را نفرستی زیر تریلی!»

خانم قربانی، خواهر زن دکتر نیز به نیابت از بقیه خانواده درباره دکتر صحبت کرد. او مهربانی و دین‌داری دکتر را ستود و گفت: «او موسس مدرسه قرآن است ولی این را هیچ جایی نگفته است. با وجود این که این کار هیچ سود و منفعت اقتصادی برای او نداشته، او مصرانه پیگیر برگزاری کلاس‌هاست.»

مهدی شیرشمسی، رییس دانشگاه آزاد گراش، نیز سه خصوصیت بارز دکتر مقتدری را صداقت، صداقت و صداقت دانست؛ و گفت کمتر کسی به اندازه او قابل اعتماد است. شیرشمسی تعریف کرد که وقتی دکتر مقتدری مدرک دکترایش را از دانشگاه تهران دریافت کرد، استادهایش به او اصرار می‌کردند که در آن دانشگاه بماند و عضو هیات علمی شود؛ اما دکتر نپذیرفت و برای خدمت به موطن خودش برگشت.

بالاخره گفتن همه‌ی حرف‌ها درباره‌ی قاسمعلی مقتدری در یک جلسه امکان‌پذیر نیست. هدیه‌ها منتظر بودند تا به دستان دکتر برسند، و دوربین‌ها آماده تا این لحظات شیرین را ثبت کنند. عکاس‌ها برای جا دادن همه‌ی افراد حاضر درون کادر، کار سختی داشتند؛ ولی عکس‌های یادگاری بالاخره گرفته شد و بدرقه حاضران شروع؛ هر چند که مهمانی تا ساعتی بعد از خروج اولین مهمان‌ها ادامه داشت.

 عکس‌های سعید سرخی از این مراسم دیدنی است:

خروج از نسخه موبایل