گریشنا: حضور تیم والیبال راه و شهرسازی گراش در مسابقات جام رمضان و بخصوص بازی پایانی این تیم در فینال مسابقات با تنش همراه بود. مهندس سلمان مهرابی، رییس اداره و سرپرست این تیم، در این مطلب آنچه بر این تیم رفته را برای گریشنا بازگو کرده است.
سلمان مهرابی:
بخش اول:
با شروع ماه پربرکت رمضان، تب و تاب مسابقات «جام رمضان» هم بالا میگیرد. از این میان والیبال با توجه به موفقیتهای اخیر والیبالیستهای کشورمان محبوبیتی بیش از پیش برای خود دست و پا کرده است. امسال همانند چند سال اخیر مسابقات والیبال جام رمضان در گراش برگزار نشد. به جهت حمایت از ورزش شهرستان نسبت به تشکیل تیم والیبال راه و شهرسازی از حدود ۶ ماه پیش اقدام کردیم. البته اساس این تیم و عمده بازیکنان آن از سال ها قبل در کنار هم فعالیت ورزشی داشتند. با مذاکراتی که صورت گرفت مقرر شد تیم راه و شهرسازی در مسابقات جام رمضان لار شرکت کند و پس از اعلام اسامی تیمهای شرکت کننده از جانب هیأت والیبال لار مشخص شد هیچ تیم دیگری از گراش در این مسابقات شرکت نکرده است. یعنی تیم راه و شهرسازی تنها نماینده شهرستان گراش بود. وقتی پای نمایندگی شهرستان در میان باشد قضیه فرق می کند. می بایست حضوری مقتدرانه داشت. تعدادی از بازیکنان مستعد سطح شهر به تیم دعوت شدند. چند نفرشان لبیک گفتند و به تیم اضافه شدند. همه چیز مهیای حضوری هدفمند برای کسب موفقیت بود.
بخش دوم:
نتیجه قرعهکشی! اعلام شد. نماینده ای از تیم گراش در مراسم قرعه کشی حضور نداشت. پرسیدیم، از تیمهای دیگر نیز نمایندهای دعوت نشده بود. از قرار معلوم مراسمی وجود نداشته و بهتر است بگوییم قرعهای در میان نبوده. ۱۰ تیم در این جام شرکت کرده بودند. گراش، لار، اوز، جویم، منصورآباد و مهاجران هر کدام یک یا دو نماینده داشتند. به دو گروه پنج تیمی تقسیم و تیمهای اول تا سوم سال قبل در گروه گراش قرار داده شده بودند. مشخص شد کار سختتر از آن چیزی است که انتظارش را داشتیم. فرصت کمی برای بازی های تمرینی و تدارکاتی داشتیم. چند بازیکن جدید به تیم اضافه شده و لازم بود به هماهنگی برسند. پس از بررسی، سرمربی تیم ترکیب را مشخص و چون متأسفانه بازیها به صورت چرخشی انجام نمی شد احتمال متضرر شدن تیم ما زیاد بود. به علت اینکه بازیکنان تیم تمام بازی های خود را به صورت چرخشی انجام داده بودند سیستم ثابت کمی کار را مشکل می کرد و این در حالی بود که قصد تمام تیمهای دیگر شرکتکننده بر ثابت بازی کردن بود.
بالاخره بازیها شروع شد. در فضای مجازی جسته و گریخته اطلاع رسانی انجام شد که شاید کسی دوست داشته باشد بازی های تیم گراش را از نزدیک ببیند و حامی تیم باشد. کمتر کسی می آمد، شاید راه دور بود.
در بازی اول بچه ها کمی ناهماهنگ بودند اما خوب بازی می کردند. چشمنواز بود. جای تعجب داشت که تا قبل از آن شب بازیکنان جدید حتی یک بازی تدارکاتی هم در کنار تیم نبودند، اما خیلی زود با هم هماهنگ شدند.
جوانان گراشی حریفان خود را یکی پس از دیگری مغلوب کردند. هیچ یک از چهار تیم در مقابل گراش حرفی برای گفتن نداشتند. ۴ برد متوالی حاصل بازی های مرحله گروهی برای تیم راه و شهرسازی بود. در این مرحله ناملایماتی به تیم اعمال شد، اما سرمربی تیم را جمع کرد. مجموعه تیم مقید به اصول اخلاقی و جوانمردی بودند. میدانستند نباید در مسائلی که تدارک دیده شده بود غرق شوند.
هجمههای قبل از بازی نیمه نهایی بر دوش بازیکنان جوانتر سنگینی می کرد. عمده هجمهها نه از تیم رقیب یا میزبان، بلکه از جایی بود که باورش برای من سخت بود. در بخش پایانی به آن می پردازیم.
جویم تیم خوبی بود. به عنوان تیم دوم از گروه الف صعود کرده بود. اما مقهور بازی تماشایی جوانان گراشی که حالا کاملاً به هماهنگی رسیده بودند شد. نتیجه بازی سه به صفر شد آن هم با اختلاف امتیازاتی بالا.
برد بیدردسری بود. حالا گراش یک پای فینال بود. رقیب تیم سایپا یدک لار. تیمی که غالب بازیکنان آن در هیأت برگزاری و هیأت داوری هم حضور داشتند. اما به حق خوب بازی میکردند. برای فینال برنامهای ویژه داشتیم. تبلیغات منظم و گستردهتری صورت گرفت. وسیله ایاب و ذهاب هم برای حضور تماشاگران گراشی در سالن تربیت بدنی لار تدارک دیده شد. استقبال گراشی های ورزش دوست در این مسابقه عالی بود. حال و هوای سالن را دگرگون کرده بودند.
تماشاگران لاری هم خیلی زیاد بودند با انواع سازهای کوبهای و … . قبل از شروع و حین بازی هم شعارهایی سر می دادند که در خودجوشی آن تردید بود. اما لیدرها و تماشاگران خودمان را توجیه کرده بودیم که فقط تیم گراش را تشویق کنید و دیگر هیچ.
علیرغم صحبتهای سرمربی، از ظاهر برخی بازیکنان تیم، مظاهر استرس هویدا بود. بازی شروع شد. شدت تشویق تماشاگران به گونه ای بود که دیگر صدا به صدا نمی رسید.
تا بازیکنان تیممان به خود آمدند، ست اول را واگذار کرده بودند. البته با جو ایجاد شده دور از انتظار نبود. اصلیترین دلیل این اتفاق را در بخش پایانی شرح میدهیم. ست دوم پایاپای شروع و ادامه یافت. نماینده گراش در طول این ست عموماً با یک یا دو امتیاز بیشتر جلو بود. امتیاز گراش به ۱۸ رسید در حالی که لار ۱۷ بود. ۴ اشتباه محض داوری نتیجه بازی را بر خلاف جریاناش کاملاً تغییر داد. فشار زیادی روی بازیکنان ولی بازیشان برتر بود، اما با قضاوت عجیب داور نتیجه ست دوم را هم از کف دادند.
سرمربی در زمان بین دو ست ضمن یادآوری برخی نکات فنی، سعی در افزایش روحیه بازیکنان داشت. نتیجه داد. ست سوم با اختلاف زیاد به نفع تیم گراش پایان یافت. حالا دیگر تیم از لحاظ روانی آماده تر برای کسب پیروزی بود. ست چهارم هم گراش بر لار برتری داشت تا اینکه انگار قصد بر تکرار جریان ست دوم بود. در همان امتیاز مجدداً داور ۵ خطای پی در پی را از بازیکنان گراش گرفت. خطاهایی که بازیکنان لار را هم به خنده واداشته بود. جالب بود که چند بار بازیکنان حریف توپ را برای شروع مجدد به تیم گراش میسپردند، اما داور با وقفه توپ را از آن تیم لار اعلام می کرد. چند امتیازی تا پایان ست چهارم باقی بود.
به نظر میرسید نتیجه بازی نه در زمین بلکه توسط داور و … از قبل تعیین شده بود. بازیکنان هاج و واج از تصمیمات داور به هم دیگر می نگریستند. سرمربی ادامه بازی را به صلاح ندانست. ست چهارم ناتمام ماند و بازیکنان هم حاضر به ادامه بازی نشدند. هیأت برگزاری هم درمانده شده بود. جایی برای دفاع از قضاوت داور نبود. برخی از تماشاگران رقیب بر شدت استفاده از الفاظ ناپسند و… افزودند. تعدادی سنگ هم نثار سر و صورت تماشاگران گراشی کردند. مثل اینکه از قبل تدارک دیده بودند. هنگام خروج تماشاگران گراشی هم تعداد زیادی از تماشاگران میزبان با هجوم به طرف آن ها قصد ضرب و شتم داشتند که با پادرمیانی برخی بزرگترها جلوشان تا حدی گرفته شد. به هر زحمتی بود تماشاگران به سلامت از سالن به بیرون هدایت شدند. توهینها ادامه داشت. در این میان غالب تیمها حتی آنهایی که در بازیهای برابر گراش مغلوب شده بودند اعلام حمایت می کردند. اما ما فقط برای بازی جوانمردانه آمده بودیم. تیم منصور آباد هم که به مقام سوم رسیده بود سالن را ترک کرد. بازی ردهبندی به دلیل عدم حضور تیم جویم به نشانه اعتراض به برخی مسائل برگزار نشد. مراسم اختتامیه هم برگزار نگردید. چون در حقیقت تکلیف تیم قهرمان و نایب قهرمان مشخص نشده و فینال این جام برای همیشه ناتمام ماند.
بخش سوم:
کمی به عقب برمیگردیم. گراش در مسابقات والیبال جام رمضان لار تنها یک نماینده داشت. هدف قهرمانی بود. از چند بازیکن که سابقاً در تیم های دیگر بازی می کردند دعوت شد، برخی آمدند. همه شان از بازیکنان خوب و بااستعداد و اخلاقی بودند. چون از برخی دعوت نشد خیلی ناراحت شده بودند. محدودیت در ارسال اسامی وجود داشت و امکان دعوت همه وجود نداشت. این مسأله بدین جا ختم نشد. در محافل عمومی و خصوصی صحبت هایی کردند. آرزویشان باخت این تیم به بدترین شکل ممکن بود. همه بازیکنان تیم را …… خوانده بودند. اما تمام تلاشها صورت گرفت تا بازیکنان روحیه خود را از دست ندهند. نباید تیم متشنج میشد. ما از این مثلاً پیشکسوتها انتظار همکاری داشتیم. اما برخوردها به گونه ای دیگر بود. کار خوب بچه ها در مرحله گروهی باعث افزایش شدت ناراحتی این آقایان شد. آنها پیش بینی کرده بودند تیم با نتایج ضعیف از دور رقابت ها حذف می شود. هویت این افراد هم مشخص بود. قبل از بازی نیمه نهایی با بازیکنان دعوت شده تماس گرفته بودند و آنها را بینهایت تهدید کرده بودند. الفاظی به این جوان ها نسبت داده بودند که آدم از گفتن آنها شرم دارد. ذکر میکنم اینهایی که همه هم و غمشان تخریب نماینده گراش بود، از مجموعه (و البته نه مسئولین) والیبال شهرستان خودمان بودند.
بازیکنان را به عدم حضور در بازی نیمه نهایی تشویق (بهتر است بگوییم مجبور) می کردند. تمرکز تیم را نشانه گرفته بودند. بازی نیمه نهایی بدون تغییر در ترکیب انجام شد اما ساماندهی تمرکز بازیکنان کار ساده ای نبود و البته تلاش زیادی برای نگهداشتن همه بازیکنان صورت گرفت.
اما این آقایان زهر خودشان را قبل از بازی فینال ریختند. تشویش ذهن بازیکنان، جلوگیری از حضور برخی از آنها از مواردی بود که از دستشان بر میآمد و انجام دادند و همین شد که در بازی فینال تیم با مشکلاتی مواجه شد. برای اولین بار سرمربی مجبور به تغییر اساسی ترکیب شد. برخی از بازیکنان اعتماد به نفس قبل را نداشتند و اتفاقاتی که در حین بازی رخ داد همه و همه باعث شد نماینده گراش که به اعتقاد همه به جز این آقایان قهرمان بود در بازی فینال به تلاطم افتد که عمده آن ریشه در برخورد برخی از این دوستنماها در گراش بود.
قصد بر نصیحت یا به محاکمه کشیدن این افراد معلوم الحال نیست. راه و شهرسازی تنها نماینده گراش در مسابقات والیبال جام رمضان لار بود. حق این جوانان تخریب شخصیت و شأنشان نبود. ناملایمات برونزا دور از انتظار نبود و تمهیدات لازم برای مقابله با آن اندیشیده شده بود. اما برخوردهای ناشایست درونی هیچ توجیهی نداشت.
دوستان من این رفتار با حمایت از ورزش شهرستان قرابتی ندارد. برای سرافرازی ورزش شهرستان از خود گذشتگی لازم است. بهتر است منیتها به فراموشی سپرده شود و دست ورزشکاران و حامیان ورزش را به گرمی فشرد، نه آنها را با برخوردهای ناشایست از خود راند. و ما یعنی مجموعه راه و شهرسازی کارمان را در حوزه ورزش با جدیت بیشتری ادامه خواهیم داد و اعتقاد داریم این پایان کار نیست….