مسعود غفوری: با برگزاری دومین بهارانه هنرمندان پس از هفت سال، و در امتداد آن برگزاری نمایشگاه هنرهای تجسمی، کارنامهی سهماهه ابتدای سال اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گراش بسته شد. اگر آغاز به کار شورای فرهنگ عمومی که وظیفه هماهنگی فعالیتهای فرهنگی را بر عهده دارد، نهایی شدن ثبت انجمن نمایش، و برگزاری سه شب شعر را نیز در این کارنامه بهاری لحاظ کنیم، به اضافهی افتتاح فرهنگسرای آفتاب تابان از طرف شهرداری، میتوانیم به سال نیکویی برای فرهنگ و هنر امیدوار باشیم.
از جمله قدمهای کوتاهمدت بعدی میتوان به دائمی کردن گالری در سالن آمفیتئاتر شهرداری با برگزاری چند نمایشگاه دیگر، ثبت انجمن شاعران و نویسندگان، و احیای انجمن نمایش و مقدمهچینی برای برگزاری جشنواره نمایشهای کوتاه دَنگ اشاره کرد. این برنامههای روتین، شالودهی مناسبی برای گسترش و ارتقای کیفی فعالیتهای فرهنگی و هنری در گراش فراهم خواهد کرد. این اداره حداقل دو برنامه عمده را نیز برای سهماهه گرم دوم در نوبت دارد: شروع برنامهریزی برای جشنواره استانی فیلم کوتاه کل، و برگزاری جشن هشتصدمین جلسه انجمن شاعران و نویسندگان در اواخر شهریور.
مشکلات
اما وقتی با نگاهی واقعبینانه به وضعیت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گراش و مشکلات آن نگاه کنیم، خواهیم دید که برآورده شدن این انتظارات به مجموعه عوامل بزرگتری از خود اداره بستگی دارد. مشکلات اداره ارشاد را میتوان به سادهترین شکل در دو مورد اصلی خلاصه کرد: نیرو و بودجه. محسن نعمتاللهی سرپرست و تنها کارمند اداره ارشاد است؛ ادارهای که از مهرماه سال قبل در مهمانسرای کنار شهرداری (که به فرهنگسرا تغییر کاربری داد) با عنوان نمایندگی افتتاح شد و تا همین چند ماه پیش، از داشتن یک خودرو نیز محروم بود. اکنون نعمتاللهی باید با این خودرو که توسط یکی از خیرین خریداری شده، مسیر گراش تا شیراز را بارها بپیماید تا برای دریافت مجوزها و بودجه برنامهها با اداره کل ارشاد فارس چانهزنی کند.
مشاهدهی این مشکلات، آن هم بعد از افتتاح دیرهنگام اداره ارشاد، بهانهای برای دلسردی و رخوت بخشی از جامعهی هنرمندان به وجود آورده است. ولی آیا میتوان انتظار داشت که رییس اداره ارشاد یکتنه بار فرهنگ و هنر را به دوش بکشد؟
فرصتها
راهاندازی اداره ارشاد گراش، نقطهی صفر فعالیتهای فرهنگی و هنری در گراش نبود. پیش از راهاندازی این اداره، چراغ فعالیتهای فرهنگی و هنری در گراش همواره روشن بوده است. نهادها و گروههای زیادی مانند خانه فرهنگ و انجمنها و گروههایش، موسسه فرهنگی و هنری هفت برکه، هیاتهای مذهبی، گروه خاکریز خاطرات و … با کمترین ارتباط با اداره ارشاد لارستان و با اتکا به حمایتهای خیرین و نهادهای درون شهر، کار خود را پیش میبردند. این نهادها و گروهها باید همچنان موتور محرک اصلی اداره باشند.
از نقش حمایتی شورای شهر نیز نمیتوان به راحتی گذشت. شورای چهارم که چند تن از فرهنگیان شناختهشده در آن عضو هستند، نشان داده است که همانند دو شورای قبل به امور فرهنگی و هنری توجه دارد. شروع به کار فرهنگسرای آفتاب تابان آخرین شاهد این ادعاست.
اما قاعدتا با راهاندازی اداره ارشاد، رییس تنهای این اداره نقشی محوری در فعالیتهای فرهنگی و هنری ایفا میکند. نعمتاللهی هنرآموخته رشتهی تئاتر است؛ و به گفته خودش دستی در برگزاری جشنوارههای هنری و دیگر برنامههای فرهنگی داشته است. همین نشان میدهد او با دغدغهها و مشکلات و راهکارهای برگزاری این برنامهها از نزدیک آشناست.
اما مهمترین خصوصیت نعمتاللهی، چیزی است که او را از بسیاری از روسای ادارات، بخصوص اداراتی که در حیطههای فرهنگی فعالیت میکنند، متمایز میکند. تجربهی عمومی هنرمندان این است که روسای این ادارات معمولا دیدی متولّیانه به فرهنگ دارند که ساختار و چارچوب بستهای دارد و در برابر تغییر و خلاقیت غیرمنعطف است. تا زمانی که امور فرهنگی و هنری گراش تحت نظارت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی لارستان بود، بزرگترین امیدی که هنرمندان گراشی داشتند این بود که رییس اداره در راه برگزاری جشنوارهها و برنامههای دیگر، دستانداز ایجاد نکند. در واقع امید به خیر نداشتند، و همین که اداره مجوز یک برنامه را صادر میکرد، خدا را شاکر بودند.
ولی نعمتاللهی در این چند ماه حضورش نشان داده است که علیرغم رعایت حدود و قواعد پذیرفته شده در امور فرهنگی، لزومی به ایجاد دستانداز و محدودیتهای بیمورد نمیبیند. او بارها این نکته را در جمعهای مختلف بازگو کرده است که پذیرای پیشنهادات و برنامههای گروهها و افراد مختلف است، و در حد توان برای تحقق آنها تلاش میکند. او در عمل نیز نشان داده است که زمینه را برای خلاقیت هنرمندان و فرهنگیان در برنامهریزی و اجرا، تا آنجایی که عرف و قانون اجازه میدهد، فراهم میکند، و حتیالامکان از امر و نهی بیمورد و تحمیل سلیقهی شخصی پرهیز میکند. تجربهی گروه برگزاری جشنواره فیلم کوتاه کل و همچنین مسئول فعلی خانه فرهنگ در برگزاری نمایشگاه هنرهای تجسمی موید این نکته است. حتی در مواردی که نیاز به تذکر و ایجاد محدودیت احساس میشود، رییس اداره سعی میکند سلیقهی شخصیاش را تحمیل نکند و به رای شوراهای نظارتی که از فرهنگیان تشکیل شده است اعتماد کند.
نعمتاللهی به لطف جوانی و دیدگاه غیربستهاش، مستقیم و غیرمستقیم به هنرمندان و فرهنگیان گراش میگوید که نه تنها به آنها اعتماد دارد، بلکه برای گسترش و بهتر شدن فعالیتها به کمکشان نیاز دارد. در شرایطی که اداره ارشاد گراش نه نیروی اداری دارد و نه بودجه کافی، این بهترین استراتژی ممکن برای رییس اداره است. هنرمندان گراش باید این حرف را روی هوا بزنند، و از فرصتهایی که در اختیارشان قرار میدهد نهایت استفاده را ببرند.
منتشر شده در شماره ۲۷ افسانه ویژه گراش