کارگر در تماس تلفنی با خبرنگار گریشنا توضیح میدهد: «سه سال قبل،بیست و پنجم خردادماه در دیدار شاعران آیینی کشور با رهبر، یکی از شاعران از رهبر انقلاب اسلامی خواست که «مطروحهای» در مورد جانباز شهید طرح کنند تا شاعران حاضر بر اساس آن شعر بسرایند. این بیت انتخاب شد:
«رندانه آخــــــر ربودی جامی ز خمخانهی دل / خونین چو برگ شقایق، رنگین چو افسانه دل»
براساس اطلاعیه و برشورهای منتشر شده شعرهای زیادی از شاعران سراسر کشور ارسال شد و من هم شعر خود را به دبیرخانه ارسال کردم و قرار بر این شد که آثار برگزیده در کتابی منتشر شود.»
سایت انتشارات انقلاب اسلامی این کتاب را این طور معرفی کرده است: «این کتاب گزیدهای است از بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی دربارهی جانبازان و پاسخ ۶۳ نفر از شاعران انقلاب به مطروحهی معظّمله با موضوع «جانبازان» و نیز گزیدهی تصاویر در دیدار جمعی از جانبازان قطع نخاعی.»
مصطفی کارگر که یکی از شاعران شناختهشده گراش است، در ادامه میگوید: «راکد ماندن و محدود شدن در منطقه مانعی است برای پیشرفت. برای معرفی استعدادهای موجود در شهر، میبایست به دنبال ایجاد شبکههای ارتباطی در سراسر کشور باشیم تا از این طریق علاوه بر معرفی از تواناییهای موجود در منطقه نیز دفاع کنیم.»
شعر برگزیده کارگر را به نیت روز جانباز با هم میخوانیم.
قنوت پریدن
پشت نگاه تو خیس است در کوی رندانهی دل
همچون مسافر که چشمش مانده به افسانهی دل
من روبروی تو هستم وقتی تو آیینه هستی
خون است و طوفان شیون سهم من از خانهی دل
لحن غرور تو درد است درد تو تفسیر مرد است
گل میدهی عاشقانه در متن کاشانهی دل
ای ابتدای رسیدن در چشمهای تو پیدا
جنس تو یعنی تپیدن در کنج ویرانهی دل
ای عاشقی را نشانه ای بال و پر را بهانه
در پهنهی آسمانها همدرس جانانهی دل
آرامشات غرق غوغا دستی بکش بر سر موج
دریا پر از اتفاق است در پیش پروانهی دل
ای همنفس با شهیدان پیوسته از روز میدان
پیش از قنوت پریدن رو کن به خمخانهی دل
مصطفی کارگر – ۱۶/۴/۹۰