گریشنا: مانی رهنما تیتٰراژ پایانی سریال قاب خاطره را به ترانهای از صادق رحمانی میخواند.
به گزارش «بانی فیلم»، مجموعه تلویزیونی «قاب خاطره» به کارگردانی محمدحجت ذیجودی و تهیه کنندگی داود بیدل آماده پخش از شبکه آی فیلم است.
کارگردان این سریال درباره زمان پخش گفت: این مساله بستگی به مدیران شبکه آیفیلم دارد، ولی هنوز زمان پخش مشخص نشده است. به احتمال فراوان این سریال در ایام نوروز و یا در ماه مبارک رمضان سال آینده روی آنتن شبکه آی فیلم خواهد رفت.
مانی رهنما نیز تیتراژ پایانی این کار را با شعری از صادق رحمانی خوانده است. تصویربرداری این مجموعه ۱۵آبان به پایان رسیده و گروه در روزهای پایانی تولید برای تصویربرداری چند منطقه از مشهد عازم این شهر شده اند.
علی نصیریان، رامین ناصرنصیر، افشین سنگچاپ، شهره سلطانی، محمد الهی، مهروز ناصرشریف بازیگران اصلی این سریال و مهدی فقیه، آزیتا لاچینی، داریوش اسدزاده، جمشید جهانزاده، رضا توکلی و سمیرا حسینی، فریده دریامج، مژگان غلامی، علی هاشمی، رضا اخلاقی، ناهید مسلمی، رضا امامی، مسعود سخایی، مژگان ترانه، مانا بهرامی، احمد ایرانیخواه، مهدی شیردل، میثم یوسفی، فرشاد اسدا…پور، محمود راسخفر و هنرمند خردسال محمدرضا شیرخانلو بازیگران مهمان این سریال اپیزودیک هستند.
این مجموعه ۲۷ قسمتی ساختاری اپیزودیک دارد و روایتگر زندگی افراد حاضر در یک بازارچه قدیمی مشهد است. در این بازارچه و در گذر آقابزرگ یک عکاسی قدیمی به نام خاطره وجود دارد که توسط علی نصیریان اداره می شود. سوغاتی فروشی آقا جمال که توسط افشین سنگ چاپ اداره می شود دیگر لوکیشن اصلی داستان است. همچنین یک هتل که زائران زیادی به آنجا می آیند دیگر لوکیشن اصلی مجموعه است که محمد الهی صاحب آن است. در طول داستان افراد و اتفاقات مختلفی در هرکدام از این لوکیشن ها رخ می دهد و به گفته بیدل، در هرکدام از اپیزودهای مجموعه اتفاقاتی شیرین و تلخ خواهد افتاد.
آهنگ تیتراژ پایانی سریال قاب خاطره از مانی رهنما را با شغری از صادق رحمانی میتوانید به طور اختصاصی از گریشنا دانلود کنید. (+)
قاب خاطره
پشت همین پنجره تنهام بذار
می خوام پُر از نم نمِ بارون بشم
جایی برای بودن و نبودن
بذار تُو این خاطره مهمون بشم
کبوترِ مسافرم، می گردم
تُو این گذر سراغِ خاطراتم
این جا پُر از عطر غریب عشقه
مثل هوا، هرجا بری باهاتم
نگاهمون پُر از غروبه این جا
غروب میگن: موسم دلتنگیه
اگر چه آدما سیاه سفیدن
قصهی ما قصهی یکرنگیه
جونیامون توی قاب عکسا
شبیه اسکناس تا نخورده ن
یه عمریه، عقربه ها دقیقاً
خطوط چهرهی تو رو شمرده ن
من تو خودم گم شده بودم آقا
من اومدم راهو نشونم بدی
تُو صحن تو هیچ کسی گم نمی شه
من اومدم تا تو امونم بدی