نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

کاپیتان آتش‌افروز، نام دیگری برای غرور ورزیدن

 گریشنا: یک کاپیتان دیگر به جمع کوچک کاپیتان‌های گراش اضافه شد: فرشاد آتش‌افروز، فرزند غلامرضا.

با کاپیتان فرشاد و پدر و دو برادر دوقلویش در دفتر موسسه هفت برکه دیدار می‌کنیم. فرشاد ۲۲ساله است و کت و شلواری که پوشیده است به قد رشیدش می‌آید. حسن و امیرِ دوقلو، قیافه‌های جذاب و پرشیطنتی دارند؛ ولی در طول صحبت ما، بازیگوشی‌شان را کنترل می‌کنند. اما نقطه‌ی مرکزی این جمع، همان‌طور که انتظار می‌رود، پدر خانواده است؛ کسی که یک دخترش را به آلمان فرستاده تا تخصص جراحی بگیرد، و یک پسرش را هم در کنار خودش نگه داشته است که تجارت‌اش را بگرداند. غلامرضا آتش‌افروز یکی از تجار و کارخانه‌داران موفق گراشی در دوبی است و محصولات غذایی و بهداشتی با برند خودش را به بیش از ۷۰ کشور جهان صادر می‌کند. فرشاد هم سرمایه‌ی دیگر این پدر است که تازگی‌ها مدرک خلبانی‌اش را از مالزی دریافت کرده است.

فرشاد آتش‌افروز متولد سال ۱۹۹۰ در دبی است؛ و این فقط سومین بار است که به گراش می‌آید. می‌گوید آخرین باری که به گراش آمده، ۹ سال پیش بوده است. او زبان گراشی را خوب می‌فهمد و تا اندازه‌ای خوب صحبت می‌کند، اما به زبان فارسی اصلا مسلط نیست؛ چون تا کلاس پنجم را در یک مدرسه عربی درس خوانده است و بعد هم به یک مدرسه آمریکایی در دوبی رفته است.

فرشاد می‌گوید آشنایی با تیمسار خلبان صمد ابراهیمی باعث علاقه‌مند شدن‌اش به خلبانی شد؛ و پدرش او را به دنبال کردن این رشته تشویق کرد. غلامرضا، پدر فرشاد، می‌گوید: «سابقه‌ی آشنایی من با جناب تیمسار به خیلی وقت پیش برمی‌گشت. یک سال که او در دوبی مهمان ما بود، یک نمایشگاه مهارت‌های پروازی برگزار می‌شد. ما به نمایشگاه رفتیم و فرشاد را هم با خودمان بردیم. جرقه‌ی علاقه‌ی فرشاد از همان‌جا و با صحبت‌های جناب تیمسار در ذهن او زده شد. انتخاب دانشگاه و پذیرش گرفتن برای فرشاد را هم مدیون تیمسار ابراهیمی هستیم.»

فرشاد می‌گوید دوره‌اش را از سال ۲۰۰۹ در دانشگاه Malaysian Flying Academy (آکادمی پرواز مالزی) شروع کرد؛ «اما وقتی جلسات تئوریک تمام شد و به مرحله‌ی تمرین رسیدیم، اوضاع نگران‌کننده شد؛ چون هواپیماهایی که این آکادمی برای تمرین استفاده می‌کرد، کهنه بودند و حادثه‌های زیادی به وجود می‌آوردند. از جمله این که یکی از هم‌دوره‌ای‌های ما در یک حادثه جان خود را از دست داد؛ و یکی دیگر نیز در حادثه‌ای فلج شد. این بود که تصمیم گرفتم به دانشگاه دیگری بروم.»

مقصد بعدی فرشاد، دانشگاه HM Aerospace است که مستقیما زیر نظر دانشگاه هوایی بریتانیایی Joint Aviation Authority و یکی از برترین دانشگاه‌های جنوب شرقی آسیاست. او تا همین ابتدای سال ۲۰۱۳ در این دانشگاه آموزش دیده است، و چهار ماه پیش مدارک‌اش را کامل کرده است. فرشاد برای ما که در این زمینه ناوارد هستیم، ساده و خلاصه توضیح می‌دهد که او اکنون سه مدرک PPL (پرواز با هواپیمای شخصی) CPL (پرواز با هواپیمای تجاری یا ترابری) و ATPL (پرواز با هواپیماهای شرکت‌های هوایی) را با رتبه‌ای بسیار خوب دریافت کرده است.

اما در بازگشت به دوبی، شرکت‌های هواپیمایی امارات از استخدام او به بهانه اصلیت ایرانی‌اش خودداری کردند. پدر فرشاد می‌گوید: «دوست دارم فرزندم جایی نزدیک به خودم مشغول به کار شود؛ و نمی‌خواهم به مالزی برگردد یا به کشورهای دورتر برود. این است که تصمیم گرفتیم با شرکت‌های هواپیمایی ایران نیز مذاکره کنیم تا شاید شرایط استخدام فرشاد در ایران فراهم شود.» فرشاد هم هرچند زیاد در ایران نبوده، اظهار تمایل می‌کند که به اینجا بیاید: «دوست دارم برگردم به ایران و به مملکت خودم خدمت کنم.»

قطعا هر کدام از گراشی‌ها که زمانی در آینده‌ی نزدیک، نام کاپیتان فرشاد آتش‌افروز را به عنوان خلبان پروازشان بشنوند، احساس غرور خواهند کرد. با همین امید، این خانواده‌ی دوست‌داشتنی را از موسسه هفت برکه بدرقه کردیم؛ البته قبل از آن، عبدالرحیم آهنی لطف کرد و این عکس یادگاری را با دوربین‌اش برای ما ثبت کرد.

خروج از نسخه موبایل