هفتبرکه: گراشیهایی زیادی در بحرین ساکن هستند که برخی تابعیت این کشور را هم دارند. حاج مهدی گراشی از خانواده متین یکی از آنهاست که پای در خاک پدری و دل در گرو بحرین دارد. کشور بحرین با نام رسمی پادشاهی بحرین، از دیرباز یکی از مقصدهای تجاری گراشیها بوده است. ۱۶ و ۱۷ دسامبر، مصادف با ۲۵ و ۲۶ آذرماه، در تقویم این کشور کوچک در دامان خلیجفارس، «روز ملی بحرین» است. بحرین که سالها مستعمرهی بریتانیا بود، در سال ۱۹۷۱ به استقلال رسید و این روز در این کشور جشن گرفته میشود. حدود ۵۳ درصد جمعیت این کشور را مهاجران تشکیل میدهند و یکی از آنها مردی است که به سراغ او رفتهایم.
تسترکامی که در صفحه اینستاگرامش در کنار معرفی غذاها با همزبانهای خودمونی مصاحبه میکند، در یکی از گفتگوهایش به حاج مهدی گراشی در مغازهاش سر زده است. خود تسترکامی اهل لَمَزان از توابع بندر لنکه و ساکن بحرین است.
در یوتیوب ببنید:
حاج مهدی گراشی؛ یک گراشی مواطن بحرین
یکی از گراشیهایی که به گفتهی خودش از ۱۲سالگی به بحرین رفته و در سن ۷۲سالگی همچنان آنجا زندگی میکند، آقای حاج مهدی گراشی، فرزند مرحوم حاج حسین است.
حاج مهدی با وجود اینکه متولد گراش است، بحرین را خاک و خانهی خودش میداند و میگوید خانه و زندگی او آنجا است. او عمرش را در این کشور که همسایهی خاک مادری او است گذرانده و نقل او مثل حلوای بحرینی شیرین و پُرمغز است. او در توصیف دامنگیر بودن خاک بحرین میگوید: «بحرین یک خاک مخصوصی دارد که آدم «دلُش اگِره». انگار ولایت خودش است، احساس غربت نمیکند.» آقای گراشی این احساس تعلق به خاک بحرین را اینگونه وصف میکند: «آنجا خوش است که دل خوش است. وقتی به گراش برمیگردیم موقتی است و بچهها از ما میخواهند برگردیم.»
زندگی و دلبستگیها در بحرین و مادر در خاک گراش
حاج مهدی در کودکی و از سن دوازدهسالگی همراه با پدرش برای کار و تجارت به بحرین میرود. به گفتهی حاج مهدی، گراشیها آن زمان بیشتر بقالی داشتند و الان پیشرفت کردهاند و هایپرمارکت دارند. او میگوید: «مردم یاد میکنند از ۱۵۰ سال یا ۲۰۰ سال پیش، برای کار به کشورهای خلیج میرفتند و انگار خلیج فارس به گراش و اطراف وصل بوده است.»
بحث کباب گراشی یا لاری در بحرین هم دنبال میشود! آقای گراشی ظاهرا بیطرف ایستاده و میگوید: «گراشیها میگویند کباب مال گراش است و لاریها هم میگویند مال لار. اخیرا بستکیها هم ادعا میکنند کباب مال بستک است!» و میخندد و روایت شیرین او ادامه مییابد.
محدودیتهای سفر ایرانیهای ساکن بحرین به ایران و یا شاید دلبستگی به آب و هوا و خاک کشور مقصد، حاج مهدی را هم پایبند این کشور نُقلی کرده است. آقای گراشی اولین سفرش به بحرین دو سال طول میکشد. او بعد از دو سال به گراش برمیگردد و سه سال هم در گراش ماندگار میشود، اما دلش با بحرین بوده و به همان خاک برمیگردد.
او در گراش هنوز هم پیوندهایی دارد؛ از یک مادر سالخورده تا اقوام و دوستان. آقای گراشی سالی یک بار به گراش سر میزند و گویی دیدار با دیار کودکی و مادرش، رشتهی ناگسستنی او با گذشتهاش است. آقای گراشی میگوید: «اما زندگی ما کلا اینجا است.»
آقای گراشی میگوید خاک بحرین با خاک دیگر کشورهای خلیج فارس متفاوت است و ادامه میدهد: «کسی اگر اینجا آمد و دو-سه سال ماند، دیگر نمیتواند دل از اینجا بکند. یک عِرق مخصوصی در آدم ایجاد میشود. هر کسی از بیرون هم بیاید، همین احساس را دارد. دامادی دارم که سالها آمریکا و دیگر کشورها بوده است اما آمد و سری به ما زد و میگوید هیچجا بحرین نمیشود. در واقع ما اینجا غریب هستیم، اما احساس غربت نداریم.»
گراشیها در تاریخ تجاری بحرین
با آقای گراشی، تاریخ شفاهی از حضور گراشیها در بحرین را میشنویم. حاج مهدی به تاریخچهی شغلی گراشیها در بحرین برمیگردد و از مشاغلی میگوید که متناسب با شرایط این کشور، مورد نیاز بوده است. در امارات، مدواخ و ماهیفروشی؛ و در بحرین به نیاز آن زمان؛ آب. او میگوید: «زمان خیلی وقت قدیم، گراشیها در ابتدا آبآور بودهاند. یک گروهی هم راننده بودهاند و اتوبوس تختهای داشتهاند و بعد یواشیواش به سمت بقالی میروند و حالا هم هایپرمارکت دارند.»
گویش گراشی؛ پیوند همیشگی با سرزمین مادری
آقای گراشی به عادت نیکوی دیدار با بزرگترها اشاره میکند که از قدیم بین گراشیهای بحرین وجود داشته و حالا رنگ باخته است. او میگوید: «از قدیم آخر هفتهها گراشیها به بزرگی که گراشی بود در بحرین سر میزدند؛ و یکی از آنها پدرم حاج حسین بود و پیش او به خانهمان میآمدند، اما الان خیلی کمرنگ شده است.»
آقای حاج مهدی گراشی هم مانند بسیاری گراشیهای دیگر «مواطن» (شهروند) بحرین است. اما در طول گفتگویش گراشی حرف میزند. علاوه بر زبان، به عنوان مهمترین نشانهی هویتی ما، جاهایی برای حفظ تعلق خاطر به آن معمولا ساخته میشود. حاج مهدی هم به عنوان یکی از قدیمیهای بحرین، شاید گاهگاهی به تجدید پیوند با خاک و خاطراتش در این سوی خلیجفارس به دیگر همشهریهایش میپیوندد. حسینیهی گراشیها در بحرین، نشانهای از علاقهی گراشیها مثل مهاجران دیگر برای حفظ پیوندها با سرزمین مادری و هویت خود است که هر قدر هم دیر به آن سر بزنند، باز جایی برای یادآوری این احساس تعلق جمعی وجود دارد.
