نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

زنانی مثل کوه، ایستاده توانمند و تنها

هفت‌برکه ــ مبینا پزشک: فرقی نمی‌کند قله چقدر دور باشد، مهم این است که چقدر برای رفتن به آن آماده‌ایم. امسال ۲۰ آذر‌ماه، روز زن، با روز جهانی کوهستان (کوهنوردی) همزمان شده است. پس تصمیم گرفتیم به سراغ زنان کوهنورد گراش برویم؛ زنانی که کوهنوردی آنان را شبیه به کوه کرده است.

 

راستش را بخواهید، من همیشه از ارتفاع می‌ترسیدم. هر بار که به لبه‌ی صخره یا پشت‌ بام می‌رسیدم، حسی از ضعف پاها و سنگینی نفس را تجربه می‌کردم. شاید به همین خاطر است که همیشه برایم سوال بوده چه چیزی باعث می‌شود کسی با وجود تمام این ترس‌ها، راهی ارتفاعات شود، در سرمای نفس‌گیر بایستد و ادامه بدهد؟ برای همین، پای صحبت چند کوهنورد زن نشستیم تا از زبان خودشان بشنویم که در مسیر رسیدن به اوج چه می‌گذرد، از سختی‌های مسیر و هواهای بی‌رحم گرفته تا آن لحظه‌های تردید که باید بین ادامه دادن و برگشتن تصمیم بگیرند.

این گزارش فقط درباره زنانی نیست که به قله رسیده‌اند؛ درباره کسانی است که هر روز با ترس‌هایشان روبه‌رو می‌شوند و باز هم مسیر کوهنوردی را انتخاب می‌کنند. این گزارش برای کسانی مثل من است که از قله می‌ترسند، تا ته دلشان قرص شود که زنان دیگری، مسیر رفتن به سمت قله را باز کرده‌اند.

حکیمه قنبری، پیشکسوت زنان کوهنورد

حکیمه قنبری، متولد اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۵۹، به‌ عنوان نایب‌ رییس کوهنوردی با هیات کوهنوردی گراش همکاری داشته است. او توضیح داد: «من حدود ۱۸ سال در سطح شهرستان، به‌عنوان نایب‌ رییس کوهنوردی فعالیت داشتم؛ اما در پنج سال اخیر، کوهنوردی در مسیر قله‌ها را به‌صورت جدی شروع کرده‌ام و به قله‌ی قوچ‌خوس سپیدان، قله‌ی تفتان سیستان و بلوچستان و قله‌ی دماوند از جبهه‌ی غربی (آمل) صعود کرده‌ام.»

قنبری درباره‌ی استقبال از ورزش کوهنوردی نیز گفت: «هزینه‌های تجهیزات کوهنوردی خیلی بالاست و همین باعث شده است مردم کمتر به سمت این ورزش بروند.»

قنبری برای بانوانی که می‌خواهند وارد مسیر کوهنوردی بشوند، چنین توصیه‌ای دارد: «اول از همه آمادگی جسمانی‌‌تان را تقویت کنید. از کوه‌پیمایی‌های داخل شهرستان گراش شروع کنید و بر اساس هر مسیر و قله، تجهیزات لازم را تهیه کنید. بهتر است از قله‌های با ارتفاع کم شروع کنید و کم‌کم به سمت قله‌های بلندتر حرکت کنید.»

لیلا پرچمی و صرف نیم عمر در کوهنوردی

لیلا پرچمی در ۴۰ سالگی حالا از کوهنوردان گراشی باسابقه گراش است. او از ۲۰ سالگی وارد دنیای کوهنوردی شده است.

پرچمی می‌گوید: «از ۲۰سالگی کوهنوردی را شروع کردم، ولی به‌صورت حرفه‌ای از سال ۱۴۰۱ وارد این مسیر شدم و با هیات کوهنوردی گراش و تیم اسپروز همکاری دارم.»

او از قله‌هایی که موفق به فتح شده است گفت: «به قله‌ی هزار کرمان، قله‌ی یخچال همدان، قله‌ی قوچ‌خوس سپیدان، قله‌ی تفتان و قله‌ی دماوند صعود کرده‌ام. باید بگویم که اولین تجربه‌ی کوهنوردی‌ من خیلی خیلی لذت‌بخش بود؛ به طوری که امید تازه‌ای برای ادامه‌ دادن مسیر کوهنوردی در سطح حرفه‌ای در وجودم شکل گرفت.»

او از مربی و الگوی مسیرش حرف زد: «اولین مربی و الگوی من حمزه حسینی، رییس هیات کوهنوردی گراش است. راستش بارها به فتح قله‌های بیشتر فکر کرده‌ام، اما برای انجام این کار به تجهیزات بیشتری نیاز دارم. متاسفانه هزینه‌ی تجهیزات کوهنوردی و همچنین هزینه‌های سفر، بسیار زیاد و شرایطش کمی برایم سخت شده است.»

پرچمی افزود: «خانواده‌ام همیشه در این مسیر در کنارم بوده‌اند و با حمایتشان انگیزه‌ی بیشتری گرفته‌ام. راستش پیشنهاد من به خانم‌هایی که می‌خواهند کوهنوردی را شروع کنند این است که تغذیه‌ی مناسب داشته باشند و کوه‌پیمایی‌های ساده را فراموش نکنند. اگر از مسیرهای کوتاه و راحت شروع کنند، بدنشان آمادگی لازم را پیدا می‌کند.»

راضیه عظیمی، از بن مرک تا هیمالیا

راضیه عظیمی از کوهنوردان گراشی است که این ورزش را با تیم‌های کوهنوردی شیراز دنبال می‌کند و حتی حضور در هیمالیا را هم تجربه است. عظیمی متولد فروردین‌ماه ۱۳۶۸، است و درباره سابقه‌ی ورزشی‌اش می‌گوید: «من قبلا سرپرست برنامه‌های هفتگی کوهنوردی بودم، اما در حال حاضر بیشتر در برنامه‌های قله به‌عنوان سرپرست بانوان فعالیت دارم و با هیات کوهنوردی، دوچرخه‌سواری و غارنوردی فارس همکاری می‌کنم.»

عظیمی در مورد کارنامه‌اش گفت: «حدود هفت سال به‌صورت نیمه‌حرفه‌ای مشغول کوهنوردی بودم، اما به‌خاطر مشغله‌ها و سفرهای کاری، فعالیتم در این ورزش محدود شده است. من بیشتر قله‌های استان فارس و مناطق اطراف ایران را فتح کردم. سفر به بیس‌کمپ اورست تا ارتفاع ۴۷۰۰ متر را نیز در کارنامه دارم. متأسفانه در آن سفر، به‌خاطر بد شدن حال یکی از همنوردان مجبور شدیم با هلیکوپتر برگردیم. به‌هرحال، سخت‌ترین کوهنوردی من همان رسیدن به بیس‌کمپ اورست بود.»

وی از علاقه‌اش به کوهنوردی حرف زد: «دلیلی که باعث علاقه بیشترم به کوهنوردی شد، این بود که در تیم‌ها، خبری از رقابت نیست و همدلی و همبستگی زیادی وجود دارد؛ همان‌طور جسور بودن در شرایط آب‌وهوایی و اقلیمی متفاوت، حس خوبی به آدم می‌دهد.»

عظیمی از مربیان خود هم نام برد: «مربی‌های من مرتضی فتحی، حسین شریفی، رضا خادمی گراشی، فهیمه حسین‌آبادی، فرنوش رییسیان و الناز تبریزی بودند. همین‌جا از تک‌تکشان تشکر می‌کنم.»

او درباره‌ی تجهیزات مورد نیاز کوهنوردان هم صحبت کرد: «از وسایل و تجهیزات لازم که چیزی نگویم بهتر است. حکایت من شبیه آن کلیپ معروفی است که می‌گوید اگر مُردم وسایل‌‌هایم را با قیمتی که بهشان گفته‌ام حراج نکنند. البته هزینه‌ی لوازم ضروری برای کسانی بالاست که می‌خواهند کوهنوردی را به‌صورت حرفه‌ای دنبال کنند.»

سودابه اندی به دنبال حس نزدیکی به خدا

سودابه اندی، یکی از دیگر زنان کوهنورد گراش، متولد شهریورماه سال ۱۳۶۶ و عضو باشگاه کوهنوردی اسپروز لارستان است او از سال ۱۴۰۰ جدی‌تر کوهنوردی را دنبال می‌کند.

اندی از قله‌هایی که فتح کرده می‌گوید: «قله‌‌ی قوچ‌خوس سپیدان، قله‌ی تفتان زاهدان، قله‌ی هزار کرمان، قله‌ی بُن مُرک گراش، قله‌ی کینو خوزستان و سه‌پرچم لارستان را فتح کرده‌ام.»

اندی توصیف جالبی در مورد حسش نسبت به کوهنوردی دارد: «اگر بخواهم از اولین تجربه کوهنوردی‌ام بگویم، باید اشاره کنم که بیشترین حس من، احساس نزدیکی به خدا بود؛ مخصوصاً وقتی چیزی به رسیدن به قله نمانده بود. رسیدن به موفقیت و دیدن نتیجه‌ی تلاشم هم از تجربه‌های قشنگ من در این مسیر بود.»

او از ویژگی‌های یک کوهنورد موفق می‌گوید: «به‌نظر من، ویژگی‌ یک کوهنورد خوب بردباری، گذشت، رعایت نظم و انضباط، ایجاد دوستی و دوری از صفات زشت است. شاید باوتان نشود اما تا حالا کوهنوردی سختی نداشتم، چون بودن در جاهایی که حال دلم را خوب می‌کند، برام سخت نیست.»

اندی از مربی‌ها و همراهان مسیرش هم توضیح داد: «حسین صادق‌بهاری، مربی باشگاه ستاره شمالی، سیدمهدی ضیایی‌پور و سیدمهدی عسکرپور از باشگاه اسپروز، از آن دسته افرادی بودند که همیشه در مسیر کوهنوردی به من کمک کردند. با اینکه خانواده‌ام در کوهنوردی من مخالفت‌هایی داشتند، اما چالش‌ها، آشنایی با مسیرهای کوهستانی و دیدن زیبایی‌های کوه‌ باعث شد انگیزه‌ام برای ماندن در این حرفه بیشتر بشود. البته مهم‌ترین دلیلش این بود که دیگر آن آدم سابق نیستم و از بودن در کنار همنوردهای دیگر یک ورژن جدید از خودم را پیدا کردم.»

وی درباره‌ی تجهیزات لازم برای کوهنوردان سخن گفت: «انتخاب درست نورهای LED، باتری‌های شارژی بادوام، کیف کمری، پانچو بارانی، کیسه‌های زیپ‌دار، لباس‌های ضدآب، یخ‌شکن، زیرانداز عایق و لوازم دیگر باعث می‌شود ایمنی و راحتی در کوهستان بیشتر شود. البته باید اشاره کنم که هزینه‌ی تجهیزات بستگی به جنسشان دارد.»

او از مهم ترین نقطه قوت فرهنگ کوهنوردی صحبت کرد: «به‌نظر من مهم‌ترین نقطه قوت کوهنورد‌ها حس همدلی و همیاری است. ویژگی دیگر، غیر رقابتی‌ بودن این ورزش است که باعث رشد جمعی ما می‌شود. مثلاً برای رسیدن به قله، نفر اول و آخری وجود ندارد؛ همه با نظم و هماهنگی، حتی با ضعیف‌ترین فرد گروه، کنار هم به قله می‌رسیم.»

سودابه اندی درباره‌ی دیدگاه جامعه نسبت به کوهنوردی زن و مرد هم حرف زد: «مهم‌ترین ضعف، بیشتر مربوط به جامعه ما می‌شود که به دلیل مختلط بودن این ورزش دید جامعه نسبت به کوهنوردی چندان جالب نیست.»

وی به بانوانی که تازه می‌خواهند وارد این مسیر بشوند توصیه می‌کند: «آمادگی جسمانی خودتان را جدی بگیرید، تا جایی که می‌توانید تجهیزات مناسب و طراحی‌شده انتخاب کنید، اعتماد به نفس و شجاعت داشته باشید و حتماً تکنیک‌های درست کوهنوردی را یاد بگیرید.»

او در پایان با لبخند گفت: «ان‌شاءالله با توکل به خدا و با اراده و پشتکار، بتوانم همه‌ی قله‌های جهان را فتح کنم.»

زهره دری و محک زدن خود در مقابل چالش‌های زندگی

زهره دری، متولد سال ۱۳۶۶ از دیگر کوهنوردان فعال گراش است. خودش می‌گوید: «باشگاهی که من با آن همکاری می‌کنم، باشگاه کوهنوردی ستاره‌ی شمالی لارستان است. تقریباً قبل از دوران کرونا کوهنوردی را شروع کردم. ما قبلا به صورت تیمی کوه‌های تنگ‌آب گراش را برای تمرین انتخاب می‌کردیم.»

وی از فتح اولین قله حرف زد: «اولین قله‌ای که فتح کردم، قله‌ی بُن‌ مُرُک گراش بود. بعد از آن به قله‌‌ی دلوی شیراز، قله‌ی قوچ‌خوس سپیدان، قله‌ی بل اقلید، قله‌ی شاهان‌کوه، قله‌ی تفتان زاهدان و قله‌ی دماوند صعود کردم. قله‌ی هزار کرمان هم از قله‌هایی بود که ارتفاعش حدود ۴۵۰۰ متر است، اما من تا ارتفاع ۴۲۰۰ متر رفتم و بعد از آن به‌خاطر مشکل جسمی ادامه‌ی مسیر برایم ممکن نشد.»

او از اولین تجربه‌ی کوهنوردی خودش می‌گوید: «من کوهنوردی را از صفر، از همان منطقه‌ی کلات (قلعه‌ی همایون‌دژ) شروع کردم. بعد از آن به کوه‌های تنگ‌آب گراش رفتیم و تقریباً هر هفته یا هر چند هفته یک‌بار به آن مناطق سر می‌زدیم. بعد از آن هم مسیر کوه بُن‌ مُرُک را انتخاب کردیم.»

دری اضافه کرد: «می‌توانم بگویم اولین صعود جدی من قله‌ی دلوی شیراز بود. همان قله باعث شد یاد بگیرم کوهنوردی اصولی و فنی یعنی چه. از بچگی به کوه و طبیعت علاقه داشتم، چون به‌نظرم کوهنوردی واقعاً آدم را می‌سازد. البته سخت‌ترین صعودی که داشتم، قله‌ی تفتان بود. چون من آدمی سرمایی هستم و تحمل بی‌خوابی برایم بسیار سخت است. نمی‌دانم خستگی بود یا سرما، ولی رسیدن به قله‌ی تفتان تقریباً ۱۵ ساعت برایم طول کشید. به‌هرحال برای رسیدن به آن قله خیلی اذیت شدم.»

او از مربی‌اش هم یادی کرد: «حسین صادق‌بهاری، مربی خیلی دلسوز و اخلاق‌مداری است. همه‌ی فنون را اصولی آموزش می‌داد و دوره‌های آموزشی زیاد و مفیدی را برگزار می‌کرد‌. همین دوره‌ها باعث شد تجربه‌ی من در کوهنوردی بیشتر بشود.»

او به انگیزه و دید خودش نسبت به کوهنوردی اشاره کرد: «برای من کوهنوردی یعنی بتوانم در برابر چالش‌های زندگی توانایی‌های خودم را محک بزنم. گاهی پیش می‌آمد که می‌خواستم از این مسیر جدا بشوم، اما محمد تمیز، از استادهای خوشنویسی، باعث شد که دوباره انگیزه بگیرم و مسیرم را ادامه بدهم.»

دری افزود: «واقعیت این است که کوهنوردی یکی از گران‌ترین رشته‌های ورزشی است؛ چون کوهنورد باید از ایمن‌ترین تجهیزات استفاده کند. شاید از نگاه دیگران فقط صعود به قله دیده بشود اما در واقع این رشته با هزینه‌های بالای آن کلی چالش دارد.»

او در پایان توصیه‌ای برای بانوان علاقه‌مند به کوهنوردی داشت: «به خانم‌هایی که دوست دارند کوهنوردی کنند توصیه می‌کنم مراحل یادگیری کوهنوردی را اصولی و گام‌به‌گام پیش ببرند. کوه با کسی شوخی ندارد، این‌طور نیست که فقط یه کفش بپوشید و به سمت قله بروید؛ باید آموزش ببینید، تجربه کسب کنید و بعد کم‌کم وارد مسیرهای سخت‌تر بشوید. ویژگی‌های یک کوهنورد موفق این است که فرد تمرکز ذهنی داشته و مهارت‌های فنی و توانایی قله‌نوردی را بلد باشد.»

نوره نظامی به دنبال جایی برای رها شدن از روزمرگی

نوره نظامی متولد آبان ۱۳۶۶، از چهره‌های ورزشی گراش است که بسیاری از رشته‌های ورزشی را تجربه کرده است. او در بسکتبال، بدنسازی، پرورش اندام، دو و میدانی، والیبال، ایروبیک، کنگ فو، فوتسال و ایساتیس فعالیت داشته است. حالا اما، کوهنوردی و تجربه صعود را هم به فهرست فعالیت‌های ورزشی‌اش اضافه کرده است. او حالا نایب‌رییس هیات دو و میدانی گراش است.

نظامی با لبخندی آرام از مسیر جدیدش حرف زد و تاکید کرد: «کوه برایم فقط یک ورزش نیست، بلکه جایی برای رها شدن از روزمرگی و تنفس در هوای واقعی است. راستش را بخواهید علاقه‌ام به طبیعت و چالش‌های مسیر صعود، مخصوصاً سختی‌هایی که در این مسیر تجربه می‌کنم، باعث شده است که به این رشته علاقه‌مند بشوم. برای من کوهنوردی و دره‌نوردی فرصتی است که با خودم روبرو بشوم و از محدودیت‌های جسمی و روحی‌ام عبور کنم.»

نظامی درباره شروع جدی‌اش در کوهنوردی گفت: «من از فروردین‌ماه سال ۱۴۰۳ به طور جدی وارد دنیای کوهنوردی، طبیعت‌گردی و دره‌نوردی شدم. و از همان روز اول آن را جدی گرفتم. تا به امروز توانسته‌ام قله‌ی‌ دماوند، قله‌ی سَنبُران اشترانکوه لرستان، قله‌ی برم فیروز شیراز (که به آن ریزبلند هم می‌گویند) و قله گاوکشن لار بروم.»

او به سخت‌ترین صعود‌هایش اشاره کرد و ادامه داد: «از نظر فیزیکی و سختی مسیر، سخت‌ترین قله‌ای که به آن صعود کردم، قله سَنبُران اشترانکوه بود که در شهر ازنا لرستان قرار دارد. ارتفاع آن به ۴۱۵۰ متر می‌رسید. در واقع این صعود سخت اما دلچسب بود. اما از نظر روحی و جسمی، صعود به قله دماوند برای من چالش برانگیزتر بود؛ با اینکه مسیر از لحاظ فیزیکی به نسبت راحت‌ بود، اما به دلیل ارتفاع بالا و مشکلات ارتفاع زدگی، هر بار که توقف می‌کردم فکر نمی‌کردم هیچوقت به قله برسم. حتی هنگام برگشت فکر نمی‌کردم که زنده بمانم، چون احساس خفگی می‌کردم.»

نظامی از نقش مربی‌ در پیشرفتش توضیح داد: «حسین صادق بهاری، مربی و سرپرست باشگاه ستاره شمالی لارستان، دبیر هیات کوهنوردی و مدرس صعودهای ورزشی لارستان هستند که نقش ایشان در پیشرفت من بسیار مهم بوده است. به جرات می‌توانم بگویم که حسین صادق بهاری یکی از بهترین مربیان است. چرا که در کارشان بسیار اصولی و قانونمند هستند.»

وی در خصوص تجهیزات لازم سخن گفت: «تجهیزات کوهنوردی باید استاندارد و با کیفیت باشد تا ایمنی و راحتی مسیر را تامین کند. این تجهیزات شامل کفش‌های مناسب، کوله پشتی، کیسه خواب، لباس ضد آب و ضد باد و… است. البته قسمت تجهیزات به کیفیت و برند آنها بستگی دارد که معمولاً قیمت بالایی دارند. به عنوان مثال به طور متوسط یک کوله مناسب برای کوهنوردی بین ۶ تا ۷ میلیون تومان است. کفش‌های کوهنوردی هم تقریباً همین قیمت را دارد.»

نوره نظامی در مورد نگرانی و حمایت خانواده صحبت کرد: «اوایل خانواده‌ام مخصوصا مادر و خواهرم خیلی نگران بودند. در حقیقت من هم برایشان توضیح نمی‌دادم که شرایط ما دقیقا چطوری است. همیشه نگران بودند که در این مسیر آسیب ببینم. مخصوصا بعد از حادثه‌ای که برای سه کوهنورد لارستانی در قله‌ی دماوند رخ داد. اما تقریبا برادرم از من حمایت می‌کند و همیشه توصیه می‌کند که حواسم را جمع و از خودم مواظبت کنم.»

راه قله باز شده است

کوهنوردی ورزش سخت، گران و زمان‌بر است ولی این زنان گراشی نشان داده‌اند که کوه چقدر می‌تواند دوست‌داشتنی و مانند یک آموزگار باشد. شاید ورزشکاران دیگری هم باشند که نام‌شان از این گزارش جا مانده باشد. بعضی از آن‌ها مثل زینب متین با وجود حضور در هیمالیا، بیشتر خود را یک گردشگر می‌دانند تا کوهنورد و بعضی‌های دیگر که شاید ترجیح می‌دهند کوهنوردی را در سکوت دنبال کنند.

در این گزارش فقط با بخشی از زنان کوهنورد و چالش‌های آن‌ها از دور آشنا شدیم، از هزینه‌های بالای تجهیزات گرفته تا نگاه‌های سختگیرانه جامعه، صخره‌هایی که کوهنوردان باید از آن عبور کنند. شاید این گزارش بتواند زنان بیشتری را تشویق کنند که دل به کوه بزنند و باعث شود که امکانات و حمایت‌های بیشتری در اختیار زنان کوهنورد قرار بگیرد.

خروج از نسخه موبایل