هفتبرکه – دکتر علیاصغر خالقی*: زنی جوان به همراه دو بچه کوچک ۶ و ۳ساله بسیار نازنین که طراوت و شادابی دیگر بچهها را نداشتند، با درد شکم به بیمارستان آمده بود. بعد از طی مراحل تریاژ (سطحبندی بیماران) و ویزیت و درمان اولیه و عدم پاسخ به درمان، به قسمت اورژانس بستری ارجاع داده شد. برای ویزیت بر بالین بیمار حاضر شدم. در کنار اخذ شرح حال و معاینه، آنچه بیش از هر چیزی توجه من را جلب کرد، فقدان دندان در دهان این زن جوان بود. او هیچ دندانی نداشت و با سن و سال کمش جور در نمیآمد!
به او گفتم: «دندانهایت چه شده؟»
گفت: «در زمان حاملگی، دندانهایم میریخت!»
گفتم: «ریختن دندان به حاملگی ارتباطی ندارد.»
گفت: «مگر دندانم به درد شکمم مربوط میشود؟»
گفتم: «ممکن است.»
همانطور که بر تخت خوابیده بود، گفت: «سرت را بیاور پایین تا در گوشی بهت بگویم. میخواهم که بچههایم نفهمند.»
من سرم را بهش نزدیک کردم.
گفت: «آنچه میکشم از اعتیاد است. متاسفانه اعتیاد هیچ جای سالمی را برایم نگذاشته است.»
گفتم: «آخر چرا؟ حیف خودت و این بچههای نازنینت نبود که این کار را کردی؟»
گفت: «شوهرم درگیر اعتیاد بود و من او را منع میکردم و مدام تقاضای ترک از او را داشتم. او یواشیواش من را نیز آلوده کرد و گرفتار شدم.»
نکتهی مهمی که به جهت علمی هم ثابت شده، این است که برخی افراد به دلیل شرایط خاص و وجود حساسیت زیاد در گیرندههای مواد افیونی و مخدر در بدنشان، حتی با یک بار تجربه نیز گرفتار میشوند. پس تقاضا میشود که حتی از سر کنجکاوی نیز به این مواد خطرناک و نابودکننده نزدیک نشوید.
▫️ پزشک متخصص طب اورژانس در بیمارستان امیرالمومنین علی(ع) گراش
