نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

کمد ۱۳۹: مادرِ پدرخوانده

هفت‌برکه سمیه کشوری: ماریو پوزو، نویسنده‌ی معروف ایتالیایی-آمریکایی، بیشتر به خاطر رمان «پدرخوانده» شناخته می‌شود. در واقع نام پوزو، خواه ناخواه، بیشتر با رمان پدرخوانده گره خورده است. این رمان زمانی بیشتر مطرح شد که اقتباس سینمایی بسیار جذاب و تماشایی از آن صورت گرفت. این فیلم را فرانسیس فورد کوپولا در سال ۱۹۷۲ کارگردانی کرد و فیلنامه این سه‌گانه‌ی سینمایی را خود ماریو پوزو نوشت. این فیلم تا سال‌ها در صدر آثار سینمایی پرفروش سراسر جهان قرار داشته و جوایز بسیاری را در مراسم اسکار از آن خودش کرده است و معمولا در نظرسنجی‌ها در مورد بهترین فیلم تاریخ سینما در رتبه‌های اول قرار می‌گیرد.

اما ماریو پوزو قبل از آن، اثری بسیار انسانی و متفاوت نوشت به نام «مهاجر خوشبخت» The Fortunate Pilgrim که در سال ۱۹۶۵ منتشر شد. این رمان، داستان خانواده‌ای مهاجر را روایت می‌کند که در محله‌ای فقیر در نیویورک زندگی می‌کنند. خود پوزو گفته بود این کتاب ادبی‌ترین و شخصی‌ترین اثر اوست.

روایت داستان

ماجرای این رمان حول زنی به نام لوچیا سانتا می‌گردد. او از ایتالیا به آمریکا مهاجرت کرده و حالا باید به‌تنهایی فرزندانش را در دنیایی جدید و سخت بزرگ کند. داستان در سال‌های دهه ۱۹۲۰ و ۳۰ می‌گذرد و تصویری واقعی از فقر، تلاش، مادرانگی و حفظ کرامت انسانی ارائه می‌دهد.

عنصر مادر در این رمان اهمیت ویژه‌ای دارد. بنابراین خوب است که این شخصیت مجزا از دیگر شخصیت‌ها معرفی و واکاوی شود.

شخصیت‌پردازی: لوچیا سانتا

لوچیا سانتا، مادر خانواده، زنی قوی، مقاوم و باهوش است. با اینکه سواد ندارد، اما از نظر احساسی و اخلاقی بسیار عمیق است. بسیاری از منتقدان گفته‌اند شخصیت دون کورلئونه در «پدرخوانده» ریشه در همین شخصیت لوچیا دارد. با این تفاوت که ابزار قدرت او خشونت نیست، بلکه عشق و صبر است.

بازتاب زندگی مهاجران

این رمان فقط داستان یک خانواده نیست، بلکه داستان بسیاری از خانواده‌هایی است که از اروپا به آمریکا مهاجرت کردند. خیلی‌ها این کتاب را خوانده‌اند و گفته‌اند که انگار داستان مادربزرگ یا پدرخودشان را می‌خوانند. سختی‌هایی که مهاجران کشیدند، تلاش برای حفظ فرهنگ خودشان، و در عین حال وفق دادن با جامعه جدید، همه در این رمان آمده‌اند.

سبک و تحلیل لایه‌های پنهان

نثر این رمان زیبا و شاعرانه است. برخلاف «پدرخوانده» که زبانی تند و خشن دارد، این رمان لطیف، احساسی و پر از جزئیات انسانی است. بسیاری گفته‌اند که این کتاب خیلی واقعی و عاطفی است.

در نگاه اول، «مهاجر خوشبخت» شاید فقط داستان زنی مهاجر به نظر برسد که برای زندگی بهتر فرزندانش تلاش می‌کند. اما اگر با دقت بیشتری نگاه کنیم، می‌بینیم که این داستان یک لایه عمیق‌تر هم دارد. لوچیا سانتا، شخصیت اصلی داستان، فقط یک مادر نیست؛ او نماینده‌ی همه زنانی است که در سکوت، بار زندگی را به دوش می‌کشند. او شبیه قهرمان‌هایی است که در قصه‌ها درباره‌شان شنیده‌ایم – اما میدان جنگش نه میدان نبرد واقعی، بلکه خیابان‌های شلوغ و خانه‌های کوچک و فقیرانه‌ی شهر نیویورک است.

بعضی از پژوهشگران گفته‌اند که پوزو در این داستان تلاش کرده نشان دهد که قهرمان بودن فقط به معنای داشتن شمشیر یا قدرت فیزیکی نیست. گاهی مقاومت در برابر شرایط سخت، تلاش برای حفظ خانواده، و جنگیدن با بی‌عدالتی‌های اجتماعی، نوعی قهرمانی است. در واقع، مادر بودن خودش یک نبرد دائمی است، و لوچیا در این نبرد پیروز است. در داستان، ما می‌بینیم که او چگونه با بی‌پولی، رفتارهای ناعادلانه جامعه، مرگ عزیزان، و فاصله فرهنگی میان نسل‌ها روبه‌رو می‌شود. اما هرگز دست از تلاش برنمی‌دارد. او با قدرت درونی، صبر و حتی گاهی بی‌رحمیِ لازم، خانواده‌اش را حفظ می‌کند.

پوزو با این کار، انگار می‌خواسته بگوید: قهرمان واقعی، شاید همین زن‌ها باشند که کسی صدایشان را نمی‌شنود، اما ستون خانه‌اند. این نگاه باعث شده رمان فراتر از یک داستان مهاجرتی باشد؛ تبدیل شده به تجلیل از مادران و زنان مقاومی که تاریخ فراموش‌شان کرده، اما زندگی واقعی روی دوش آن‌ها می‌چرخد. پس اگر این داستان را فقط به‌عنوان یک روایت خانوادگی بخوانیم، بخش بزرگی از زیبایی و عمقش را از دست می‌دهیم.

نقدهای خوانندگان و منتقدان

خیلی از کسانی که این کتاب را خوانده‌اند، آن را بسیار تاثیرگذار و انسانی دانسته‌اند. از خوبی‌های کتاب می‌توان به شخصیت‌پردازی قوی، فضای واقعی و نثر شاعرانه اشاره کرد. بعضی‌ها گفته‌اند که داستان در برخی بخش‌ها کمی کند پیش می‌رود، ولی در مجموع بسیار ارزشمند است.

اقتباس

از این رمان یک مینی سریال تلویزیونی آمریکایی ایتالیایی ساخته شد. این سریال محصول ۱۹۸۸به نویسندگی و کارگردانی استوارت کوپر است. نقش لوچیا سانتا را سوفیا لورن بازیگر معروف و بزرگ ایتالیایی بازی کرده است.

سخن آخر

رمان «مهاجر خوشبخت» یک اثر زیبا، عمیق و انسانی از ماریو پوزو است. اگر به داستان‌های واقعی، خانوادگی، و پر از احساس علاقه دارید، این کتاب انتخابی عالی است. حتی شاید پیش از خواندن «پدرخوانده»، بهتر باشد این اثر را بخوانید تا با ریشه‌های فکری و احساسی پوزو آشنا شوید.

خروج از نسخه موبایل