هفتبرکه – مسعود غفوری: آتش درگیریها به روز چهارم رسیده و نه تنها فروکش نکرده، که شعلهورتر هم شده است. برای محکوم کردن حملهی اسرائیل به ایران، به شجاعت، آیندهنگری، اطلاعات انبوه و حتی حس میهنپرستی نیازی نداریم. کافی است به واقعیت موجود با دیدی منصفانه بنگریم.
و این واقعیت امروز بیشتر از هر زمانی در دسترس است. تمام خبرگزاریها و شبکههای داخلی و خارجی اخبار این جنگ را به صورت لحظهای گزارش میدهند، تا جایی که حتی میتوانیم بگوییم بسیاری از شهروندان، خودشان را بیش از حد نیازشان در معرض اخبار و گزارشهای جنگ و درگیری قرار میدهند.
اینجاست که کار یک رسانهی محلی مثل هفتبرکه در پوشش اخبار جنگ مدیریت ویژهای میطلبد. آیا ما هم باید اخبار و گزارشهای رسانههای ملی را برای مخاطبان هفتبرکه کپی کنیم (چون قاعدتا هیچ دسترسی خاصی به اخبار دست اول نداریم)؟ در صورتی که جواب مثبت باشد، چند خبر و گزارش در روز مناسب است؟ با توجه به حجم بسیار بالای خبرها، چگونه میتوانیم دست به انتخاب بزنیم تا مثلا در روز فقط پنج خبر جنگ زده باشیم و نه پانصد خبر؟ آیا بهتر نیست به جای کپی کردن، مخاطبان را به سمت خبرگزاریهای رسمی ملی و بینالمللی سوق بدهیم؟ آیا این معنیاش شانه خالی کردن از مسئولیت است؟
از طرفی دیگر، در بحبوحهی جنگ، اطلاعات و اخبار بسیار زیادی منتشر میشود که روشن شدن درستی و غلطی آنها گاه ساعتها و روزها طول میکشد. در جایی دور از مرکز اصلی درگیری، ما دسترسی کافی برای درستیسنجی این اخبار را هم نداریم.
در مورد خط مشی هفتبرکه، همواره بر دو اصل تمرکز کردهایم: یک، اخبار و مطالب باید مربوط به گراش باشد؛ و دو، تولیدِ خبرنگاران هفتبرکه باشد و یا اختصاصا برای هفتبرکه نوشته شده باشد. اتفاقا از لحاظ جذب مخاطب، اکنون بهترین موقعیت برای گرفتن تعامل رسانهای (ایمپرشن) است. کافی است چند تا خبر و شایعهی مخاطبپسند منتشر کنیم تا هم مخاطبان بیشتری جذب کنیم و هم به بیخیالی متهم نشویم.
اما مثل همیشه، ما کارمان را بازتاب وضعیت میدانیم، و تا جایی که ما از فضای جامعه برداشت کردهایم، وضعیت در شهر کوچکی همچون گراش هنوز نسبتا عادی است. عمدهی مخاطبان ما یا در همین منطقهاند و یا در کشورهای حوزه خلیج فارس، که هر دو از صحنهی درگیری دورند.
نمیخواهیم در دام عادینمایی بیفتیم و بگوییم هیچ خبری نیست، اما به وضوح میبینیم که زندگی، کار و کسب، رفتوآمدها و مراسمها با وجود استرس و تلخی موجود، هنوز به راه است. حتی در سطح ملی هم کموبیش همین وضعیت است. تازه از دیشب شهر تهران تعطیل شد و استانداری فارس دورکاری یک سوم کارمندان را تصویب کرد.
البته که ما خبررسانی در مورد تحولات جنگ را به کل تعطیل نمیکنیم و هر خبر یا حادثهای مربوط به گراش را پوشش خواهیم داد. از طرفی دیگر، به دو بُعدِ دیگر این قضیه، یعنی آگاهیبخشی و آموزش خواهیم پرداخت. در کنار اینها، سعی میکنیم اخبار محلی، هشتگهای ثابت و مطالب روزانه را هم به روال سابق کار کنیم؛ تا زمانی که فرصت این کار را داشته باشیم، و به این امید که شر این درگیری تحمیلی از سر وطنمان کم شود. بگذریم از این که سایت میزبان (هاست) سایت هفتبرکه هم به مشکل فنی برخورده است و بارگذاری محتوا در آن با سختی انجام میشود. یکی از مسائل ما هم دسترسیِ محدود به اینترنت است و به همین خاطر، مجبوریم حجم و نوع خبرها را مدیریت کنیم. نوشتن همین یادداشت کوتاه سه روز طول کشید و نهایت تلاشمان را کردهایم که باعث سو تفاهم نشود.
و باید توجه داشته باشیم که احتمالا این شرایط طولانی و سختتر شود. تمرکز روی اخبار جنگ، عملا اخبار گراش را در حاشیه قرار میدهد و علاوه بر این، در درازمدت، اثرات روانی منفی بیشتری روی جامعه خواهد داشت. در این شرایط، هم ما باید مواظب این تاثیر منفی باشیم، و هم هر کدام از شهروندان باید رژیم خبری سالمی را رعایت کنند. مراقبت از خود و اطرافیان، بخصوص کودکان و سالخوردگان، در شرایط امروزی را نباید فراموش کرد؛ و اگر شهروندان بخواهند ۲۴ساعته دنبال خبرهای جنگ باشند، در این وظیفه کوتاهی کردهاند.
روشنتر از این نمیتوانم بگویم: ممکن است از ما بپرسید: «مگر شما خبر ندارید در ایران چه خبر است؟» جواب ما این است: بله، ما هم چشم و گوشمان به خبرهاست، اما به نظر ما خودمراقبتی در این شرایط ضرورت دارد، و شامل کارهایی از قبیل کتاب خواندن (بخصوص برای کودکان)، فیلم دیدن، مراقبت از گل و گیاه و سر زدن به همدیگر (بخصوص بزرگترها) است.
شاید یکی از سختترین کارها در شرایط فعلی، تلاش برای پی گرفتن روند عادی زندگی باشد. ما در این مسیر همراه شماییم.