هفتبرکه – سمیه کشوری: زولفو لیوانِلی با نام کامل Ömer Zülfü Livaneli در سال ۱۹۴۶ در قونیه-ایلگین به دنیا آمد. او نویسنده، شاعر و سیاستمدار اهل ترکیه است.
لیوانِلی برای موسیقی خود جوایز ملی و بین المللی زیادی دریافت کرده و آثارش توسط هنرمندانی چون جان بائز و ماریا فراندوری تفسیر شده است. این هنرمند که یکی از نامهای مهم ترکیه در عرصههای فرهنگی، هنری و سیاسی است، در طول زندگی هنری خود نزدیک به ۳۰۰ تصنیف و ۳۰ قطعه فیلم نوشت. یکی از بهترین کارهایش موسیقی متن فیلم راه (۱۹۸۲) به کارگردانی ییلماز گونی و شریف گورن است. لیوانلی یکی از مهمترین حامیان دوستی ترکیه و یونان است که برای ارتقای روابط بین دو کشور کنسرتهایی در هر دو کشور برگزار کردهاست.
همچنین او تا به امروز سه فیلم سینمایی را کارگردانی کرده است. «مس آسمان آهن زمین»، «مه» و «بازیلیسک». جایزه نخل طلایی جشنواره فیلم والنسیا و جایزه آنتیگون طلایی جشنواره فیلم مونپلیه در سال ۱۹۸۹ دریافت کرد. «مه» نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم اروپایی شد. لیوانلی در سال ۱۹۹۵ سفیر حسن نیت یونسکو شد و در سال ۲۰۰۲ به نمایندگی از حزب جمهوریخواه ترکیه به پارلمان این کشور راه یافت.
همچنین در طی کودتای نظامی و تفاهمنامه نظامی ترکیه در سال ۱۹۷۱ به دلیل عقاید سیاسی خود چندین بار به زندان افتاد. سرانجام مجبور شد در سال ۱۹۷۲ ترکیه را ترک کند و به تبعید خودخواسته برود. او در استکهلم، پاریس، آتن و نیویورک زندگی کرد و در آنجا با هنرمندان و روشنفکرانی مانند الیا کازان، آرتور میلر، جیمز بالدوین و پیتر یوستینف آشنا شد و با آنها همکاری کرد. لیوانلی در سال ۱۹۸۴ به ترکیه بازگشت. در چند سال اخیر در ترکیه و در شهر استانبول زندگی میکند و به فعالیتهایی چون فیلمسازی، روزنامهنگاری و نویسندگی مشغول است.
لیوانلی پس از به دست آوردن شهرت در موسیقی معاصر، تمرکز خود را به نویسندگی معطوف کرد. مجموعه داستان او با عنوان کودکی در برزخ که در سال ۱۹۷۸ منتشر، و توسط تلویزیون سوئد و آلمان به فیلم تبدیل شد. لیوانلی نخستین کتاب خود، «دیکتاتور و دلقک» را در سال ۱۹۹۳ منتشر کرد. همچنین رمان «آخرین جزیره» یکی از برجستهترین آثار لیوانلی است که برنده جایزه ادبی اورهان کمال در سال ۲۰۰۹ شد.
آثاری چون میان تخت و گور، سفر با الیا کازان، ماهیگیر و پسرش، بیقراری، آخرین جزیره، زمین آهن است و آسمان مس (فیلمنامه)، خانهی لیلا، یک گربه یک مرد یک مرگ، چراغهای روشن شهر بزرگ و… از لیوانلی به زبان فارسی ترجمه شدهاند.
رمان «خانه لیلا»
در اینجا به معرفی کتاب خانهی لیلا میپردازیم. خانهی لیلا با نام اصلی Leyla’s House در سال ۲۰۰۶ منتشر شده است.
لیلا، زنی مسن، بسیار شیک و آخرین عضو زنده خانوادهی عثمانی، از عمارت آبا و اجدادی بیرون انداخته میشود. در واقع عمارت توسط سرمایهدار ثروتمند تجاری و همسر جاهطلبش واگذار شده، و لیلا مجبور می شود از عمارت خود خارج شود. از اینجا بیخانمانی و دربهدری لیلا آغاز شده و در همین حین تمام تلاشش را میکند خانهاش را پس بگیرد.
ترکیب تاریخ و داستان
لیوانلی در کتاب خانهی لیلا داستانش را با تاریخ تحولات ترکیه ترکیب میکند، جدا از اینکه چقدر در این کار موفق بوده است یا نه، ترکیب تاریخ و داستان در رمان کار ارزشمند و ماندگاری است.
گویا زلفو لیوانلی اطلاعات تاریخیِ مغذی را قاشققاشق در دهان خواننده میگذارد اما این تاریخ تحولات ترکیه را در دورههای مختاف، به زور در دهان خواننده نمیچپاند و عقاید و نظرات خود را به شخصیتها تحمیل نمیکند. بلکه تاریخ را در سراسر کتاب پخش کرده، و گاهی در دیالوگها و گذشتهی شخصیتها بروز و ظهور پیدا میکند.
البته لیوانلی به خاطر رمانهایش که زمینهها، شخصیتها و حوادث گوناگون اجتماعی و تاریخی را در هم میآمیزد، شناخته شده است. این کتاب یک رمان تاریخی نیست، اما سالهای آخر جمهوری ترکیه و امپراتوری عثمانی را در پسزمینه داستان قرار میدهد.
نویسنده تحلیلهای زیبایی بهخصوص از نظر مشاهدهی مردم ترکیه دارد. نویسنده اغلب بر موضوعی تأکید میکند که جامعهی ترکیه مدام خود و دیگران را دستهبندی میکند، آنها را پایینتر و بالاتر از خود قرار میدهد، آنها را قضاوت میکند، به آنها احترام میگذارد، یا سکوت میکند یا آنها را فریاد میزند.
منتقد جامعهی خود بودن
لیوانلی در رمان خانهی لیلا از همان ابتدا و تمامقد بهعنوان یک منتقد در جامعهای خود نیز از آن برخاسته است، ظاهر میشود. رمان خانهی لیلا برشی از زندگی مهاجران بالکان است که در دوران عثمانی مجبور به مهاجرت به استانبول شدهاند. این کتاب زندگی مردمی را روایت میکند که زمانی در اطراف تنگهی بسفر صاحبخانه بودهاند و بعدها خانههایشان تصاحب شده است.
لیلا با اینکه در عمارت خانوادهای بوسنیایی متولد و بزرگ شده است. و از طرفی نوهی یکی از پاشاهای دوران عثمانی است، ولی در دوره کهنسالی در دورهای از تاریخ گیر کرده است که تصاحب خانه توسط قدرتمندان کاری عادی به شمار میآید. او که با این سنوسال برهههایی زیادی از تاریخ ترکیه را به چشم دیده با از پدربزرگ و مادربزرگش شنیده است، حالا با به قدرت رسیدن عدهای ثروتمند نمیتواند از حق خود دفاع کند با اینکه سند خانهی کوشهی عمارت را به همه نشان میدهد. ولی او در جایی از تاریخ ایستاده است که قدرت نه اصالت است و نه پیشینه، بلکه پول است و بس.
«نیاز آدمی به سکونت و احتیاج مبرم او به سرپناه، راهگشای تراژدیهای بسیاری در طول تاریخ شده است. مثل آنی که در این رمان آمده است.» لیوانلی بیخانمانی را از تاریخ جنگها که ملتها و مردم عادی را مجبور به مهاجرت کرده، شروع میکند. لیلا که خود یکی از همان مهاجرهای گذشتههای دور در تاریخ ترکیه است، حال نیز در استانبول به همان درد گرفتار میشود.
در واقع ماجرای رمان، با بیرون راندن نوهی پاشا، لیلا هانیم، از عمارت محل تولد و بزرگ شدنش آغاز میشود. لیلا جلوی خانه مینشیند چون نمیخواهد خانه اش را ترک کند. از طرفی جایی برای رفتن ندارد. خانهی او همه چیز اوست. لیلا دستهای کمک دیگران را رد میکند، چرا که یک عمر با عزت زیسته است ولی وقتی پای پلیس وسط میآید از سر بیچارگی تسلیم میشود و در نهایت کمکِ جوانی به نام یوسف را قبول میکند. یوسف روزنامهنگاری نوپا در یک خانهی اجارهای کوچک که با دوستدختر مدرن و امروزیاش، روکیه/روکسی زندگی میکند. لیلا هانیم شروع به زندگی مشترک با آنها میکند و مشکلات دیگری شروع میشود.
از همین جا تقابل بین نسلهای مختلف، بلکه بین فرهنگها و فرهنگهای مختلف شروع میشود. نویسنده تلاش میکند به شیوهای این جهانها را در هم آمیزد، تا در نهایت با سرسختی و عمق به عشق و آرامش در شخصیتها برساند. در واقع خواننده، در ادامه داستان چندین نفر را دنبال میکند، کسانی که هر کدام گذشته و تاریخ مخصوص به خود را دارند. گذشتهای که برخواسته از جامعهی آنهاست. داستان کسانی چون لیلا، یوسف، روکیه و صاحبخانههای جدید و ثروتمندی که عمارت را خریدهاند. هر کدام پیامهای کوچک و داستانهای کوتاه خود را ارائه میدهند. گویی نویسنده تلاش کرده است پیچیدگیهای فرهنگی استانبول را با زبان داستان روایت کند.
زبانِ داستانیِ لیوانلی
خانهی لیلا کتابی است که بیانی عمیق و ساده که سبک همیشگی لیوانلی است را دارد. از طرفی داستانِ کتاب از نظر موضوع و عمق شخصیت دارای محتوای گستردهای است. به عبارت دیگر لیوانلی، نحوهی نگارش و زبان مخصوص به خود را دارد. به نحوی که این گستردگی در لابهلای بیانهای سادهاش دارای پیامهای نهفتهای است. این پیامها لزوماً اخلاقی نیستند بلکه این پیامها گاهی گریزگاهی به تاریخ است و گاهی تنه به سیاست حاکم در جامعه میزند، گاهی مذهب سطحی را نقد میکند و گاهی همهی اینها را یکجا دارد. البته نویسنده تمام تلاشش را کرده است که پیامهای سیاسی را در زیرمتن داستان بگنجاند.
البته در جاهایی از رمان نیز این پیامها رشتهی اتصالی به داستان پیدا نمیکند و معلق میماند. مثلاً نویسنده نمیتواند تاکید بر مذهب و فرقه را از طریق شخصیت جمیله در کتاب جای دهد.
در پایان
اگر به داستانهای ترکیهای علاقه دارید و همچنین میخواهید با مردم یک کشور و تاریخ آن آشنا شوید کتابهای زولفو لیوانِلی پیشنهاد خوبی است. کتاب خانهی لیلا با همین اسم در کتابفروشیها وجود دارد. همچنین کتاب صوتی آن را هم میتوانید در سایت یا اپلیکیشن کتاب گویای ایرانصدا به صورت رایگان بشنوید.