هفتبرکه: از چند عکس در صفحه اینستاگرامی شروع شد: «زن گراشی در کوههای هیمالیا». زینب متین خودش را کوهنورد نمیداند و به نظرش کارش را نمیشود صعود نامید و بیشتر اسماش «ترکینگ» است. اما سفر ۲۲روزه به نپال، رفتن به ارتفاع ۵۳۶۴ متری در پای بلندترین قلهی دنیا به قدر کافی جذاب است که مجتبی اسدی در یک گفتگوی اینستاگرامی از او درباره این تجربه بپرسد.
زینب متین ۴۱ساله، کارشناسی ارشد زبانشناسی است اما کارهای متفاوتی را مانند تدریس زبان در آموزشگاههای نیما و هرمز و کار در آژانس هواپیمایی در گراش و تهران را تجربه کرده است و در حال حاضر در کشور بحرین حسابدار است.
هفتبرکه: چند سال است کوهنوردی میکنید و تا حالا به چه قلههایی صعود کردهاید؟
متین: من اصلا سابقه کوهنوردی خاصی ندارم، فقط برای تفریح گاهی در تهران تا حدود ارتفاع ۳۵۰۰ متری توچال رفته بودم. ولی در آن زمان هیچ ایدهای در ذهنم نبود که روزی ممکن است به بیس کمپ (اقامتگاه پایه) قلهی اورست بروم.
چه شد که به فکر رفتن به هیمالیا افتادید؟
متین: برنامهریزی دقیقی نداشت. در وهله اول فقط به دنبال سفری بودم که در کنار هیجان، چالشبرانگیز هم باشد. برخلاف نظر عموم مردم که فکر میکنند جوان بودن و جوانی کردن یعنی تا قبل از ۳۰ سالگی، اعتقاد من این است که سن محدودیت نمیآورد. شاید این قدر جوان نباشم که هر کاری بتوانم بکنم ولی اینقدر هم پیر نیستم که نتوانم هیچ کاری بکنم.
حدودا دو سال بود در فکر رفتن بودم، ولی شرایط مهیا نمیشد، در کنارش شاید کمی ترس هم داشتم از اقدام به ترکینگ، چون جایی که زندگی میکنم به هر حال نه کوه هست نه ارتفاع و اینکه خودم را با چالش آمادگی جسمانی و کمبود اکسیژن مواجه کنم، و تنها ورزشیهای هوازی انجام میدادم. برای همین قبل از این که به نپال بروم، تقریبا این ایده را کنار گذاشته بودم و برای خودم غیر قابل دسترسی میدیدم. ولی وقتی به کاتماندو، پایتخت نپال، رسیدم، بعد از چند روز دیدم نمیتوانم با نرفتن کنار بیایم. آمادگی ذهنی داشتم که بروم و با هرگونه سختی مواجه بشوم و اگر نشد، برگردم.
هدف اصلی ترکینگ به بیس کمپ اورست بود یا این که قلههای کم ارتفاعتر هیمالیا مثل کالاپاتار را هم میخواستید صعود کنید؟
متین: بله هدفم ترکینگ تا بیس کمپ اورست بود، با ارتفاع ۵۳۶۴ متر. و البته کالاپاتار ارتفاع ۵۵۴۵ متر است که متاسفانه به دلیل بدی هوا نتوانستیم تا قله برویم و فقط تا نیمه راه رفتیم.
و چه مدت در راه بودید؟
متین: شروع مسیر با پرواز به لوکلا که گفته میشود خطرناکتربن فرودگاه جهان است شروع میشود. با توجه به شرایط جوی ممکن است پرواز از کاتماندو باشد یا شهری دیگری به اسم رامچاپ که با ماشین حدود ۴ ساعت از پایتخت نپال فاصله دارد. بعد از رسیدن به لوکلا شروع ترکینگ است. ۹روز زمان میبرد تا کمپ پایهی اورست و سه روز هم مسیر برگشت تا لوکلا است.
کل سفر ۲۲ روز طول کشید. چهارم ماه مِی (۲۴ اردیبهشت) وارد نپال شدیم، روز ۱۲ ماه مِی شروع ترکینگ بود و ۲۶ ماه مه (۶ خرداد) از نپال خارج شدیم.
چالش اصلی شما در طول کوهپیمایی چی بود؟
در طول مسیر رفت، در هر قدمی که برمیداریم با کمبود اکسیژن مواجه میشویم. برای کسی مثل من که سابقه کوهنوردی نداشتم، بهترین کار این بود که آهسته بروم تا بدنم اکسیژن کم را راحتتر بپذیرد؛ خوب در ابتدای راه فکر میکردم باید سریعتر بروم، تا به بقیه گروه برسم، ولی در طول مسیر انسانهای بسیار مهربانی را میبینید که به تو تاکید میکنند: «این یک مسابقه نیست، تو قرار است از مسیر هم لذت ببری، هدف اصلی مقصد نیست بلکه مسیر است، هرچه آهستهتر قویتر، به بدنت گوش بده و به او فشار نیار، یادت نرود قصه خرگوش و لاکپشت واقعی است و…»
بزرگترین چالش برای من، مسیرهای سربالایی با شیب زیاد بود. تقریبا میتوانم بگویم نفسگیر بود/ به خصوص در مسیر رفت که به وضوح کم شدن اکسیژن را حس میکردم. البته علائم کاملا طبیعی را مثل سختی نفس کشیدن، تپش قلب بالا، سردرد یا بیخوابی که معمولترین اتفاق در این برنامههاست، هم داشتم.
برنامه سفر به هیمالیا را خودتان هماهنگ کردید یا با تور رفتید؟
متین: با تور رفتم، با این که برنامه سفر را بارها و بارها در اینترنت جستجو کرده بودم و تقریبا به مسیر آگاه بودم، ولی ترجیح دادم چون بار اول است تنها نباشم، قطعا داشتنِ تورلیدر مزایای خودش را دارد. به خصوص برای حمل کوله که توسط شِرپا انجام میشود.
این بار تقریبا یک چهارم راه رسیدن به اورست را رفتید. دوست دارید روزی به قله اورست یا دیگر قلههای مرتفع هیمالیا صعود کنید؟
متین: فعلا به صعود با این ارتفاع فکر نمیکنم، ولی با قاطعیت هم نمیگویم «نه»، شاید روزی... ولی در تمام مسیر رفت و برگشت دلم برای قلههای نرفته ایران تنگ میشد.
تا حالا به چه کشورهایی سفر کردهاید؟
متین: امارات، انگلیس، ترکیه، صربستان، بوسنی و هرزگوین و نپال.
کار در آژانسهای گردشگردی چه تاثیری روی سفرهای شما داشت؟ به خاطر فعالیت در این شرکتها بوده که کنجکاو شدید کشورها و مکانهای جدید را کاوش کنید؟
متین: بهتر است بگوییم علاقه من به سفر باعث شده بود تمایل داشته باشم در آژانس مسافرتی مشغول به کار شوم. ولی همیشه چیزی که فکرش را میکنیم به صورت ایدهآل رخ نمیدهد. متاسفانه فرصت سفر به جز چند سفر داخلی اصلا برایم پیش نیامد. کنجکاوی و کاوش برای سفر در من، نه به خاطر فعالیت در شغل گردشگری، بلکه بیشتر به دوران کودکی برمیگردد که پدرم با سفر هرساله به شیراز یا مشهد در ما ایجاد کرده بود و این علاقه با بزرگتر شدن من بیشتر و گستردهتر شد.
اگر کسی علاقهمند به سفر مشابهی باشد چقدر برایش هزینه دارد؟
متین: هزینه سفر شخصا برای من زیاد بود. فقط برای هزینه تور اورست بیس کمپ حدودا ۱۶۰۰ دلار در نظر بگیرید.
واکنش خانواده به تصمیم شما برای این سفر چطور بود؟
متین: خوشبختانه والدینم همیشه حامی من بودند و هستند. به رفتن تشویقم کردند، هرچند من از درجه سختی این ترکینگ چیز خاصی به آنها نگفته بودم. باید به یاد داشته باشیم که اشتیاق برای سفر مسری هست، پس تصمیمم برای هر سفری هر چقدر برایم با ارزش باشد، خانواده هم حمایت بیشتری میکنند.
مصاحبه را با احساس شما در دامنه اورست به پایان میرسانیم؟
وصفناپذیر است. شکوه و زیبایی که در آن لحظه حس میکردم با هیچ کدام از خاطراتم قابل قیاس نیست. در برابر عظمت کوهها احساس کوچکی میکردم، در عین حالی که برای موفقیت در رسیدن به بیس کمپ اورست احساس هیجان و قدرت داشتم.