نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

گل‌ها و گلایه‌ها

هفت‌برکه: هر سال به مناسبت روز و هفته‌ی پرستار، در برنامه‌های مختلف از پرستاران تجلیل می‌شود، اما گلایه‌های پرستاران هم هر سال به سال آینده منتقل می‌شود. در این یادداشت، محمد نوروزی، کارشناس پرستاری و یکی از پرسنل سابق دانشکده علوم پزشکی گراش، سعی کرده است عمده‌ترین مسائل و مشکلات صنف پرستاران گراش را با توجه به وضعیت این صنف در کل کشور توضیح دهد و در نهایت، پیشنهادهایی برای کم کردن این مشکلات نیز ارائه کند.

 

محمد نوروزی: در چند سالی که افتخار همکاری با بیمارستان و دانشکده علوم پزشکی را، هم به عنوان پرستار بالینی و هم به عنوان کارشناس پرستاری ستاد دانشکده علوم پزشکی، داشتم، از نزدیک شاهد تلاش‌های پرستاران عزیز بودم. اما از طرف دیگر،  شاهد موضوعات و چالش‌هایی هم بودم که باعث دلسردی جامعه پرستاری شده بود. البته بخش زیادی از این مشکلات نه مخصوص دانشکده و بیمارستان گراش است، و نه حل کردن آنها بدون تغییرات اساسی در وزارتخانه امکان‌پذیر است.

می‌توان عمده‌ترین مشکلات و چالش‌های جامعه پرستاری گراش را به این شکل خلاصه کرد:

 

۱. کمبود شدید نیروی کاری کادر پرستاری

طبق استاندارد جهانی برای نیروی پرستاری، به ازای هر تخت بیمارستانی در هر ۲۴ ساعت، دو و نیم پرستار نیاز است؛ و به ازای هر تخت ویژه، مثلا در بخش‌های آی‌سی‌یو و سی‌سی‌یو، در هر ۲۴ ساعت، سه نفر. اما در ایران، طبق آمار وزارت بهداشت، به ازای هر تخت در ۲۴ ساعت، فقط هشت‌دهم پرستار وجود دارد، یعنی یک‌سومِ آمار جهانی! این وضعیت فاجعه‌بار متاسفانه در گراش هم وجود دارد و باعث می‌شود مثل خیلی جاهای دیگر در کشور، نیروها فرسوده و دلسرد شوند و آمار انصراف و مهاجرت بالا برود.

 

۲. انباشته شدن معوقات و بی‌نظمی در پرداختی‌های همکاران

حقوق پرستاران مثل بسیاری دیگر از کارگران، شامل یک پایه حقوق است و چیزهایی مازاد بر آن، مثل کارانه و اضافه کار. پایه حقوق در بیمارستان برای یک پرستار بالینی، از ۱۲ میلیون تومان شروع می‌شود و بسته به سابقه‌ی کار و بخشی که پرستار در آن کار می‌کند، متفاوت می‌شود، هر چند این تفاوت زیاد نیست، مثلا پرستاری که ۲۰ سال سابقه دارد، پایه‌ی حقوقش شاید در حد ۱۷-۱۸ میلیون تومان باشد. در حالی که در کشورهای عربی مثل عمان و قطر و امارات، پایه حقوق بین ۸۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان است.

اما مساله‌ی بزرگ‌تر، بحث اضافه‌کار و کارانه است که به کادر پیراپزشکی و پرستاری پرداخت می‌شود: به ازای هر ساعت اضافه‌کار، بین ۱۶ تا ۲۵ هزار تومان بر اساس سابقه کار به پرستاران تعلق می‌گیرد! وقتی که دکتر میرزابیگی، رییس نظام پرستاری کل کشور، اعلام کرد پایه اضافه حقوق این مبلغ است، پرستارها به شوخی می‌گفتند اگر یک شیفت ۷ساعته بایستند، می‌توانند یک تن ماهی بخرند!

اما فاجعه اینجاست که همین اضافه هم سر وقت پرداخت نمی‌شود. متاسفانه معوقات بسیار طولانی برای پرداخت به پرستاران وجود دارد، طبق چیزی من از بیمارستان گراش مطلع شدم، اضافه‌کاری‌های همکاران پرستار از اسفند ۱۴۰۱ تاکنون پرداخت نشده است. مبالغ ناچیزی که به ازای هر ماه قرار است پرداخت شود، با این تورم عجیب در کشور، واقعا از ارزش می‌افتد. در مورد مقدار پرداختی‌ها، شاید بشود گفت که این قانون را وزرات بهداشت تعیین کرده است؛ اما توقع همکاران پرستار بیمارستان‌ها من‌جمله بیمارستان گراش این است که همین حقوق حداقل به موقع پرداخت بشود.

ناگفته نماند که در کل دنیا، قانون این است که هیچ پرستاری حق اضافه‌کاری ندارد مگر این که خودش تعهد اضافه‌کاری بدهد و اعلام کند که خودش این را می‌خواهد. ولی در ایران و گراش، اضافه‌کاری کاملا اجباری است و اگر پرستاری همکاری نکند، با او برخورد و حتی قطع همکاری می‌شود.

 

۳. کمبود پانسیون‌ها و دیگر امکانات رفاهی برای پرستاران

حقوق و پرداخت اضافه‌کاری یک موضوع است، و موضوعات رفاهی یک موضوع دیگر. در گراش، در مورد برخی امکانات همچون پانسیون برای پرستاران کمبود زیادی وجود دارد. این در حالی است که در کشورهای حاشیه خلیج فارس، برای مثال در عمان، به پرستاران خانه رایگان به صورت شخصی و متاهلی می‌دهند و حمل‌ونقل‌شان رایگان است و یک سری کمک‌هزینه‌ها از جمله برای خرید اتومبیل، لوازم خانه و … هم می‌دهند. همین امکانات رفاهی است که پرستاران ایران را به مهاجرت به آن سو تشویق می‌کند.

 

۴. نگاه‌های تبعیض‌آمیز در محیط‌های کاری (به‌خصوص در بخش‌های بالینی)

متاسفانه در کل جامعه پزشکی و پیراپزشکی ایران، نگاه تبعیض‌آمیز نسبت به پزشکان یک مساله‌ی عادی است، چه بین مردم و چه خود کادر درمان. در کل سیستم، پزشکان تافته‌ی جدابافته هستند که هیچکس جرات حرف یا انتقادی به آنها ندارد و مدیران بیمارستان‌ها و دانشکده‌ها باید با آنها راه بیایند. حتی دانشجوهای پزشکی، چه عمومی و چه تخصص، در مقایسه با بقیه دانشجوهای رشته‌های پیراپزشکی توجه بیشتری می‌بینند و حتی طرز صحبت کردنشان متفاوت است. متاسفانه در بیمارستان گراش هم پرسنل پرستاری حتی حق اعتراض هم نسبت به این قضیه ندارند.

 

۵. پایین بودن آمار استخدامی و تبدیل وضعیت همکاران

آقای دکتر خالقی در زمانی که معاون درمان دانشکده بودند، موضوعی را مطرح کردند به عنوان «نذر نرم»، با این عنوان که دکترهای متخصصی که به عنوان دکترهای طرحی یا قراردادی به گراش می‌‌آیند و تعهدشان را می‌گذرانند (که بعضی‌ها حتی زودتر می‌روند)، از طرف خیرین کمک شوند و چیزی حتی مازاد بر حق خودشان به آنها بدهند تا در گراش بمانند. این در حالی است که در حوزه پرستاری، ما به شدت کمبود نیرو داریم و چیزی که حق پرستاران است هم عقب افتاده است.

ما باید بتوانیم در مرحله اول حداقل این نیروهای بخش پیراپزشکی را که عمدتا هم نیرهای غیر بومی هستند، بعد از تعهد طرحشان نگه داریم. چون ما همیشه برای گرفتن نیرو با وزارت بهداشت در چالش هستیم. نه تنها نیروی بیشتر نمی‌دهند، بلکه هر بار به دلایل مختلف، تعداد نیرو را کاهش می‌دهند، مثلا به بهانه‌ی تعداد تخت‌های مصوب، یا می‌گویند تعداد بخش‌ها را کمتر کنید، یا از پرسنل بهینه‌تر استفاده کنید و….

همانطور که پیشتر گفته شد، من از نزدیک شاهد دلسوزی‌ها و تلاش‌های کادر پرستاری گراش بوده‌ام. واضح‌ترین مثالش هم در دوران کرونا پیش آمد: در دوره‌ای که در شیراز و تهران و شهرهای دیگر، خیلی از پرستارها استعفا می‌دادند، پرستاران گراش پای کار ماندند و واقعا تمام توانشان را در بخش‌های مختلف گذاشتند. من شاهد بودم که یک پرستار در سه بخش مختلف کار می‌کرد، چون نیرو کم بود و فشار کاری بسیار بالا و وضعیت پرداختی ها هم فاجعه، باید عاشقانه و دلسوزانه کار می‌کردند که این کار را هم انجام میدادند. ولی متاسفانه با همه قول و قرارها، نه پرداختی‌ها عوض شد و نه این نگاه تبعیض‌آمیز. بعضی ها به صورت ۸۹روزه جذب شدند ولی بعدا تسویه شدند و تبدیل وضعیت نشدند. به خیلی‌ها که قراردادی و شرکتی بودند، قول استخدام داده بودند، ولی به جز تعدادی از آنها، بقیه استخدام نشدند. حتی در مورد نمره‌ای که به عنوان امتیاز کرونا در استخدامی می‌دادند، تبعیض اتفاق افتاد: در گراش برای دادن این نمره، خیلی سختگیرانه برخورد شد و مو را از ماست کشیدند و خیلی از پرستاران آنقدر که حقشان بود امتیاز نگرفتند؛ در حالی که در شیراز و تهران و حتی جهرم، به همه نمره‌ی کامل می‌دادند تا پرسنلی که در دروه کرونا زحمت کشیده بودند، حداقل شانس استخدامش بالا باشد. این هم نوعی تبعیض است و این نقدی است که به مدیریت بیمارستان و دانشکده وارد است.

 

این مسائل بارها و بارها در جلسات مختلف مطرح شد ولی متاسفانه نتیجه مطلوبی نداشت! من پیشنهاد می‌کنم که از طریق خیرین، معوقات حقوق پرستاران پرداخت شود و تامین امکانات رفاهی برای پرستاران هم در اولویت قرار بگیرد.

اگر دقت کرده باشید، بالای ۷۰ درصد پرسنل بیمارستان و دانشکده علوم پزشکی گراش را کادر غیر بومی تشکیل داده‌اند، مخصوصا گروه پرستاری. برای تشویق و دلگرمی دادن به پرسنل بومی، و در آینده تشویقِ دانش‌آموزان به تحصیل در رشته پرستاری و کار در بدنه‌ی دانشکده و بیمارستان گراش، لازم است که به فکر حل این چالش‌ها و مشکلات باشیم. وقتی بسیاری از بچه‌های گراشی که علاقه‌مند به تحصیل در رشته‌های علوم پزشکی هستند، برای مشاوره به من و همکاران بومی من مراجعه می‌کنند، ما مجبوریم واقعیت‌ها را مطرح کنیم؛ و بازگویی این واقعیت‌ها باعث دلسرد شدن آنها برای تحصیل در این رشته‌ها و یا ترجیح دادن شهرهای دیگر برای کار می‌شود. اگر برای آینده برنامه‌ای نداشته باشیم، این معضل ممکن است بزرگ‌تر هم بشود.

 

خروج از نسخه موبایل