هفتبرکه – مجید افشار: حاج ابول آزم بعد از ۶۸ سال کار در قطر، ۱۸ یا ۱۹ سال است که در این مغازه در خیابان بسیج مشغول است. احتمالا اگر ۲۱ یا ۲۲ سال پیش قلبش را عمل نمیکرد، از کار در قطر بازنشسته نمیشد. هر چند دیگر مغازه را تحویل داده است اما هنوز دلخوشی اصلی او آمدن به مغازه و نشستن کنار همسالان است تا وقتی اذان مسجد امام جعفر صادق(ع) بلند شود.
طبیعی است که با این سابقهی کار طولانی، بگوید: «تاریخ شروع این مغازه را دقیق به یاد ندارم.» او تاریخ عمل قلبش را هم دقیق نمیگوید: «قبلا در قطر مشغول به کار بودم. بعد از این که قلبم را عمل کردم، بازنشسته شدم. تقریبا ۲۱ یا ۲۲ سال است که عمل قلب انجام دادهام.»
آزم در ۹سالگی به قطر رفته است و بیش از هر جایی در مغازهی شیخ احمد کار کرده است. او این بخشها را با جزییات تعریف میکند: «سفر اولی که به قطر رفتم در ۹سالگی بود. در مغازهی غلوم فرج مشغول به کار بودم. در آنجا با ماشین تانکر آبی از منبع آبی آب میآوردیم و میفروختیم و من هم با تانک به خانهها آب میبردم. روزی ۴۰ تا ۵۰ کَندَر آب به خانهها میبردم.
«شش ماه که در آنجا بودم، مرحوم پدرم به من گفت برویم گراش برای ختنه کردن. من زیر دست استادی که مداکبر به او میگفتند ختنه کردم و بعد در قطر، مغازه پدرم مشغول به کار شدم. آن موقع نانوایی داشت و برای کارگرها نان درست میکردیم. آن هم گذشت و کمکم ترقی کردیم و من وارد بازار شدم برای شاگردی.
«کنار شیخ یوسف، حاج غلامحسین نیکخو، حاج محمد دادالله، حاج فتحالله منفرد شاگردی کردم، با ماهی ۱۲۰ ریال. بعد از پنج یا شش سال رفتم شاگردی حاج محمدعلی دستیار، حاجی غلام حاجیپور و حاج عباس شاکری، و شریک شدم. و بعد از اینجا رفتم شاگردی حاج علیاکبر موغلی. سه یا چهار سال هم آنجا بودم.
«بعد دولت قطر گفت که باید در مغازهی کفیلات کار کنی و کفیل من شیخ احمد بود و بعد رفتم مغازهی شیخ احمد و به مدت ۳۰ سال آنجا کار کردم. جمعا به مدت ۶۸ سال در قطر مشغول به کار بودم.»
آزم بعد از عمل قلب و بازنشسته شدن در گراش، این مغازه را راهاندازی کرد و در آن قلیون، زغال، تنباکو، عرقیات و سرکه میفروخت. میگوید: «من و حاج محمود سادگی دو تایی بودیم. الان تقریبا یک سال است که مغازه را تحویل حاج غلام و حاج مطلب آذرآیین دادهایم. حاج غلام و حاج مطلب خیلی چیزهای دیگر هم اضافه کردهاند، مثل خمره، صندلی زیرپایی، منتقل کبابی، نی قلیون و اینجا را گسترش دادهاند.»
حاج ابول از زندگی پرثمرش، هشت پسر دارد : محمد، اصغر، ابراهیم، اسماعیل، مصطفی، حسن، علی و حسین