هفتبرکه – مسعود غفوری: چطور میشود آدولف هیتلر را با الویس پریسلی، خواننده معروف آمریکایی در سبک شنگولِ راک اَند رول، مقایسه کرد؟ این دو نفر که اصلا با همدیگر سنخیتی ندارند، جز این که کودکی و جوانی مشابهی داشتند، طرفداران سرسخت و جانفدایی برای خودشان دستوپا کردند، تاثیر زیادی بر دنیایی دور و برشان گذاشتند، و هر دو مرگ تراژیکی داشتند. اینها را البته فیلم «نویز سفید» میگوید، و اضافه میکند: ولی این شباهتها مهم نیستند؛ مهم این است که هر دوی اینها نماد اضطرابِ مرگ هستند؛ فقط یکی از سمت سیاست و جنگ میآید، و یکی از سمت اقتصاد و فرهنگ.
«نویز سفید» اقتباسی از یک رمان از دان دلیلو، نویسنده پستمدرن معاصر آمریکایی است؛ رمانی که به اعتقاد خیلیها جزو رمانهای اقتباسناشدنی قرار میگیرد. ولی خُب، نوآ بامبک آن را تبدیل به فیلم کرده، و در جشنواره ونیز هم تحویل گرفته شد. فکر میکنم منصفانه است که بگوییم نوآ بامبک موفق شده است عصارهی رمان دان دلیلو را در بیاورد. این فیلمی است که استادهای دانشگاه در آن شومَناند و مردم در سوپرمارکتها میرقصند.
اصطلاح «نویز سفید» را دیکشنری مریام وبستر اینطوری معنی کرده است: «ترکیب یکنواختی از امواج صوتی که روی گسترهی فرکانسی وسیعی پخش میشود.» سادهترش این است: «صدایی که همیشه در پسزمینه وجود دارد.» این اصطلاح برای آدمهای مدرن شهری آشناتر است: همین الآن به دور و برتان به دقت گوش کنید. چه صداهایی را تشخیص میدهید؟ صدای لپتاپ یا کامپیوترتان، صدای ترافیک در دوردست، صدای یخچال و فریزر در آشپرخانه، صدای پارس سگهای ولگرد، صدای تلویزیونی که کسی نگاهش هم نمیکند، صدای ساعت دیواری…
فیلم «نویز سفید» این صدای مداوم پسزمینهای را به استعارهای از خیلی چیزهای دیگر تبدیل میکند: رسانهها، کاپیتالیسم، فاجعههای زیستمحیطی، ترس، مرگ. تا اینجای کار، شاید خیلی چالشبرانگیز و غریب نباشد؛ اما کار از جایی بیخ پیدا میکند که فیلم تلاش میکند بین این استعارهها ارتباط فلسفی برقرار کند. هیچ ابایی هم ندارد که جملههای نظریهپردازان و فیلسوفانی همچون ژان بودریار و ژیل دلوز را عینا در دهان شخصیتهایش بگذارد. کارگردان این فیلم میداند که سراغ چه رمانی رفته است و چه کسانی مخاطب فیلمش هستند. با این که کمی طنز و اکشن به فیلمش اضافه کرده است، اما تلاش نمیکند داستان سرراستی به فیلم بدهد، یا درونمایهی آن را واضح کند. اما اگر کنجکاو شدهاید که فیلم را ببینید، حتما دو کلیدواژهی «بازنمایی» و «مصرفگرایی» را در دست داشته باشید که بتوانید قفل بعضی از سکانسها و صحنهها را باز کنید.
«بازنمایی» در نظریهی ژان بودریار برجسته میشود. او میگوید: اگر در زمان گذشته، هنر، واقعیت را بازنمایی میکرده است، در دنیای پستمدرن، قضیه برعکس است، یعنی واقعیت از طریق هنر و رسانه شکل میگیرد. در واقع، واقعیت وجود ندارد، بلکه تولید میشود. در این وضعیت، نه فقط چیزها، بلکه حتی ارزشها هم کالا میشود. نتیجهی این «کالاشدگی»، چیزی نیست جز «فرهنگ مصرف» یا مصرفگرایی. آدمهای دنیای پستمدرن، هویتشان را از کالایی که مصرف میکنند میگیرند، نه از خون یا خاک یا روابط اجتماعی یا …. ژیل دلوز این وضعیت را سرچشمهی اسکیزوفرنی میداند. اصلا اسم کتاب دوجلدیاش هم این است: «کاپیتالیسم و اسکیزوفرنی». حالا چیزی که همه جا هست، چیست؟
دان دلیلو در رمان «نویز سفید» به ترسهای دهه هشتاد میلادی در آمریکا میپردازد، از جمله فجایع زیست محیطی، تاثیرات جنگ سرد، مسالهی خانواده و ریتم کسالتبار زندگی؛ هرچند که مثل هر رمان بزرگ دیگر، این درونمایهها هم از محدودهی این رمان خارج میشود و در زمانها و مکانهای دیگر قابل حس و درک است. نوآ بامبک سعی میکند روی این قضیه هم کمی تمرکز کند؛ مثلا اشاره به بیماریهای فراگیر را میتوان اشاره به فراگیری کرونا دانست؛ یا سویههای دیستوپیایی (خرابآبادی) فیلم هنوز هم با زمان ما مرتبط است.
نمیشود در مورد این فیلم نوشت و از انتخاب بازیگرها چیزی نگفت. اَدَم درایور و گرِتا گِرویک که دیگر به بازیگران ثابت فیلمهای بامبک تبدیل شدهاند، به خوبی توانستهاند جنبههای مختلف شخصیتهای زن و شوهر داستان را بازتاب دهند: لمس شدن شخصیتها را در مواجهه با این دنیای عجیب (طوری که به نحوی اغراقآمیز به نظر برسد)، طنز پارودیکی که در صحنههای مختلف از جمله صحنهی تیراندازی در مُتل وجود دارد؛ و عشقی که در نهایت متوجه میشوند تنها پناهشان است، و تنها جوابشان به این سوال اضطرابآور وجودی: چرا زندگی میکنیم اصلا؟
زمان باید بگذرد تا ببینیم آیا این فیلم هم میتواند در میان فیلمهای کلاسیک دربارهی مرگ جا باز کند یا نه. فعلا اگر میخواهید نبوغ نوآ بامبک جوان را تجربه کنید، فیلمهای قبلیاش «فرَنسس ها» (۲۰۱۲) و «داستان ازدواج» (۲۰۱۹) مطمئنتر است.
نویز سفید
White Noise
کارگردان: نوآ بامبک
Noah Baumbach
نویسندگان: نوآ بامبک (بر اساس رمانی به همین نام از دان دلیلو)
بازیگران: آدام درایور، گرتا گرویک، دان چیدل
محصول: ۲۰۲۲، آمریکا
زمان: دو ساعت و ۱۶ دقیقه
ژانر: طنز ابزورد، درام، وحشتناک
صفحه در IMDb: