هفت برکه: قفسههای پر از کتاب، راهروهای خلوت و کتابخانههایی خالی از رفت و آمد، هر چند تصور این است که دیگر کتابخوانی از مد افتاده است و کتابداران عینکی در کتابخانهها، پشه میپرانند اما هنوز هستند کسانی که دوست دارند کتابها برایشان حرف بزنند و لابه لای برگههای کاغذی وقت بگذرانند. مادری که به شوق نزدیک شدن به دنیای کودکانهی فرزندش دست به دامن کتابها میشود، زنی که به دنبال تغییر زندگیاش کاغذهای کتاب را ورق میزند و کسی که به دنبال تاثیرگذار بودن است، دانش را روی صفحههای کاغذی کتابها دنبال میکند.
ادارهی کتابخانههای عمومی شهرستان گراش، به مناسبت روز زن، با گشتن در لیست کتابهای امانت داده شده، سه زن را به عنوان کتابخوانهای برتر که از ابتدای سال ۱۴۰۱ بیشترین تعداد کتاب را به امانت گرفتهاند، معرفی کرد. با محبوبه راجی عضو کتابخانه عمومی عظیمی، اقدس محمدی عضو کتابخانه عمومی آبشار اندیشه و زینب راهپیما عضو کتابخانه عمومی ابنسینا ارد آشنا شوید.
محبوبه راجی: گاهی به خودم، کتاب خواندن جایزه میدهم
محبوبه راجی، خیاط است و عاشق کتابهای گویا. او داستان خودش را این طور برایمان تعریف میکند: ۳۶ ساله هستم و دیپلم تجربی دارم مادر سه فرزند هستم. فاطمه در حال حاضر دانشجو است علی پایه هشتم را میگذراند و امیرحسین مقطع اول ابتدایی است.
حساب این که چند کتاب خواندهام از دستم در رفته است ولی گاهی آن قدر موضوع کتابی برایم جالب است که نمیتوانم آن را زمین بگذارم کتاب شرق بهشت به نویسندگی جان اشاین بک، یکی از همین کتابها بود. حالا هم رمان کتاب دزد نویسنده مارکوس زوساک را میخوانم. از کودکی به کتاب خواندن علاقه داشتم و حالا زمان آن قدر گذشته است که دیگر به فرزندان خودم پیشنهاد میکنم که فلان کتاب را بخوانند. چه چیزی بهتر از یادگیری و به دست آوردن تجربه این زندگی یکنواخت را قابل تحمل میکند؟
برای مطالعه به کتابهای داستانی، روانشناسی و یادگیری مهارتهای زندگی علاقه دارم. به دلیل مادر بودن دوست دارم بهتر و بیشتر دنیای فرزندم را بشناسم و در کنار فرزندانم مهارتهای زندگی سالم را تمرین و یاد بگیریم. هر کتابی که بخوانم و به دلم بنشیند و فکر کنم ارزشش را دارد به دوستان هم پیشنهاد میکنم که مطالعه کنند. مثلا یکی از کتابهایی که مطالعهی آن را حتما به والدین پیشنهاد میکنم، کتاب والدین سمی است.
خواندن رمانهای پرفروش را هم دوست دارم و کنجکاویام را ارضا میکند و از بین نویسندگان خارجی به آثار نویسندگانی چون جوجو مویز،الیف شافاک،فردریک بکمن،کالین هور ،گابریل گارسیا مارکز
علاقه دارم.
شاهنامه را میشنوم و هر فصلی که گوش میدهم برای پسرم تعریف میکنم و جدال همیشگی خوبی و بدی و پاک نیتی و بدسرشتی که آمیخته به داستان پهلوانی است گاهی اشکم را در میآورد. کتاب خواندن حالم را خوب میکند. گاهی با خواندن یک کتاب خوب به خودم جایزه میدهم و از آن انرژی میگیرم.
از کودکی مادرم برایم کتاب میخواند و برایم قصه تعریف میکرد تا الان که خودم مادر شدم و دوست دارم چیزی بلد باشم که بتوانم آن را یاد بدهم آن هم تا حدی که از من مادر برمیآید، تا زمانی که فرزندم نوجوان میشود و بخشی از درس زندگی را از جامعه یاد میگیرد.مادرم،۵۳ سال دارد و اهل مباحث فلسفی است از قضا امروز برایش کتاب مثنوی معنوی به زبان ساده از کتابخانه امانت گرفتم.
دوست دارم در پایان حرفهایم از آقای پورغفور، مسول کتابخانهی عظیمی و همکاران دیگرشان در کتابخانه آبشار که محیطی سالم و پویا برای ترویج فرهنگ کتابخوانی فراهم کردند، تشکر کنم.
زینب راهپیما: حتی یک جمله هم اثر بگذارد، ارزشاش را دارد
زینب راهپیما، ۳۲ ساله است و اهل ارد و مادر یک فرزند ۸ ساله، هر چند تجربهی گذراندن ۵ ترم در رشتهی علوم سیاسی در دانشگاه دارد اما به دلایلی موفق به ادامه تحصیل نشد، داستان آشنایی او با کتاب از این قرار است: از وقتی خواندن و نوشتن را یاد گرفتم، کتابخوانی را شروع کردم و از کودکی عادت داشتم همیشه قبل از خواب چندخط کتاب یا حتی روزنامه یا مجله حتی اگر تکراری شده بود را میخواندم چون واقعا روحم با این کار آرامش پیدا میکند. کتاب خواندن را دوست دارم و معتقدم هر کتابی را که میخوانم حتی اگر یک جمله از آن کتاب بتواند تاثیری مثبت در زندگی من داشته باشد ارزشش را دارد که برایش وقت بگذارم. معمولا درطول یک سال، حدودا ۶۰ کتاب میخوانم.
سبک کتابهایی که میخوانم به ترتیب، ادبیات، علمی کاربردی و علوم اجتماعی است. آخرین کتابی که خواندم کتاب داستانی به اسم «اگر مانده بودی» است. و موثرترین و بیادماندنیترین کتابهایی که خواندم، کتاب دا و یک رمان خارجی است که متاسفانه اسم کتاب یادم نیست. اما دلیلی که این دو کتاب به خاطرم مانده است این است که در هر دو کتاب قهرمانهای قصه، خانم بودند که خیلی ملموس ثابت کردند برخلاف تصور خیلی از مردم یک زن هم با تمام احساساتش میتواند قوی و حتی قهرمان باشد.
اقدس محمدی: یکی از تفریحات من کتاب خواندن است
اقدس محمدی، ۳۳ سال دارد و دارای مدرک لیسانس و شاغل در دانشکدهی علوم پزشکی گراش است، متاهل است اما فعلا فرزندی ندارد. او میگوید در یک خانوادهی کتابخوان به دنیا آمده است و وقتی حاج آقا ابوالفضل اسماعیلی کتابخانهی مسجد الزهرا(س) را در محلهشان افتتاح کرد، در نوجوانی شوق عضویت در کتابخانه و کتابخوانی به دلش افتاد، قصهی دوستی او با کتاب از اینجا شروع میشود:
خانوادهی کتابخوانی داشتم. به خصوص برادر بزرگترم خیلی کتاب میخواند و کتابهای خوبی به ما معرفی میکرد. سال ۸۳، خدا رحمت کند حاج آقا ابوالفضل اسماعیلی کتابخانهی مسجدالزهرا(س) را در محلهی ما که هیچ کتابخانهای نداشت افتتاح کرد. در سخنرانیهایش بچهها را تشویق میکرد که بیایند از کتابهای کتابخانه استفاده کنند. یادم است حدود ۲۰۰ نفر از بچههای دبستانی تا دبیرستانی و حتی خانمهای خانهدار عضو کتابخانه شدند. او کتابهای خوبی را از قم برای کتابخانه تهیه کرد. تعدادی از کتابها هم اهدایی خیرین و مردم بود. با تشویقهای ایشان به استفاده از کتابخانه یادم است در نوجوانی با اشتیاق به کتابخانه سر میزدم و کتاب به امانت میگرفتم. کتابخانه صبح و عصر باز بود و روزهای فرد مخصوص بانوان و روزهای زوج مخصوص آقایان بود. افتتاح کتابخانه در آن سالها که خبری از فضای مجازی و رسانه نبود، اتفاق خوبی بود و برای بچههای محله تاثیرگذار بود. این کتابخانه همچنان زنده و پویا به کار خودش ادامه میدهد.
چند سالی هم میشود که با همسرم عضو کتابخانهی آبشار اندیشه هستیم و معمولا چند هفته یک بار به کتابخانه سر میزنیم و کتاب به امانت میگیریم.سال قبل من و همسرم به عنوان زوج کتابخوان کتابخانه آبشار اندیشه انتخاب شدیم، همسرم محمد مظفریفرد، شاغل در یکی از ادارههای گراش است و به کتابهای علمی، تاریخی و کتابهای مرتبط با رایانه علاقه دارد. اما سبک کتابهایی که من مطالعه میکنم بیشتر در زمینهی دفاع مقدس و مذهبی، زندگینامه علما؛ شهدا و سبک زندگی و… است. با وجود شاغل بودن معمولا هر روز کتاب میخوانم. نمیشود روزی کتاب نخوانم حتی اگر شده چند صحفه، و حتما از کتابهایی که میخوانم یادداشتبرداری می کنم و مطالب خوب و کاربردی کتاب را برای خودم در دفتری یادداشت میکنم.
هدف از کتابخوانی کاملا روشن است بالا بردن سطح اطلاعات و معرفت خود، واقعا از کتاب خیلی چیزها یاد گرفتم طوری که سعی میکنم مطالب کاربردی و مفید آن را در زندگیم پیاده کنم از کتاب خواندن لذت میبرم دنیای کتاب، دنیای خیلی قشنگ و زیبایی است. یکی از بهترین تفریحات من خواندن کتاب است. طوری که یک کتاب خوب،روحیهام را خوب می کند و شارژ میشوم. من معمولا کتابهای خوبی که دارم را به دوستانم و همکارانم معرفی میکنم. بهترین هدیه برای من کتاب است و به دوستانم کتابهای خوب و مفید هدیه می دهم. کتابهایی که خودم خواندم و دوست داشتم را به همکاران و دوستانم هم امانت میدهم تا آنها هم لذت خواندن آن را بچشند. به نظر من برای شروع کمک به کتابخوان کردن افراد، معرفی و در اختیار گذاشن کتابهای کوچک و پالتویی و مختصر ولی بامحتوای خوب و کاربردی موثر است تا با چشیدن لذت کتابخوانی خودشان پیگیر کتاب خواندن میشوند.
«حاج قاسمی که من می شناسم» به نویسندگی علی شیرازی آخرین کتابی است که در طول این مدت خواندهام. من معمولا اسم کتابهایی که تاثیرگذار هستند را در دفترم مینویسم چون تعدادشان زیاد است. از ۱۷سالگی به طور جدی کتاب خواندن را شروع کردم قبل آن هم کتاب میخواندم ولی نه به طور جدی، درسن ۱۷سالگی به طور اتفاقی با کتاب پالتویی و کمحجمی آشنا شدم و خواندم که خیلی خوشم آمد، پشت کتاب یک معرفی از کتابهای دیگر آن نشر هم منتشر شده بود که، هم جذاب بود و هم کم حجم. از آنجا بقیه کتابهای آن انتشاراتی را سفارش دادم و چون مطالب کتابها برایم جالب بود دیگر بعد از آن مرتب کتاب خریدم و خواندم.
روزهای بی آینه (خاطرات منیژه لشکری همسرآزادهی خلبان حسین لشکری)، گیرنده دخترم (نامههایی ازچهرههای آشنا به دخترانشان)،همسر دوست داشتنی، نویسنده مهدی خدامیان آرانی، نخل ونارنج (زندگی و زمانهی شیخ اعظم؛شیخ مرتضی انصاری)،۳دقیقه درقیامت، من نه؛ ما، نویسنده نرجس شکوریانفرد، از چیزی نمیترسیدم (زندگی خودنوشت حاج قاسم سلیمانی)، تنها گریه کن (خاطرات مادر شهید محمد معماریان )، زندگی جهادی یک زن در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس،کتاب باید هلو باشد (سخنان مقام معظم رهبری درمورد کتاب و کتابخوانی )، اخلاق باید محمدی باشد (سبک زندگی پیامبر در گفتار رهبری)، اشک باید رازدارباشد (توصیهها ی مقام معظم رهبری به مداحان )، شرح غم پنهان (توصیههای رهبری به شاعران)، کتابهای خوب و موثری است که خواندهام.