نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

کمد ۱۶: مرهمی برای سکوت زمستانی

هفت‌برکه – سمیه کشوری: معرفی فیلم «مرهم» ساخته علیرضا داوودنژاد و موسیقی میلاد درخشانی از جمله قطعه‌ی «حرف بزن» از او.

مرهم: صریح، جسور و تلخ

فیلم اجتماعی و بسیار زیبای «مرهم» که علی‌رضا داوودنژاد کارگردانی‏‎، تهیه‌کنندگی و نویسندگی آن را بر عهده دارد، فیلمِ تحسین‌شده‌ی بهرام بیضایی و اصغر فرهادی است. این فیلم آسیب‌ها، نیازها و مشکلات جوانان، معضل‌های تکان‌دهنده‌ در جامعه مثل اعتیاد، فرار از خانه و… را با زبانی صریح، جسور و تحسین‌برانگیز بیان می‌کند و این کار را با نمایشِ تصاویری تکان‌دهنده بر مبنای واقعیت‌های تلخ اجتماعی انجام می‌دهد. از این طریق، فیلم به بحران روابط بین نسل‌ها و عوارض فاجعه‌بار آن می‌پردازد. این فیلم به ما می‌گوید معضل بسیاری از جوانان چندان حادّ نیست اما وقتی مدام با انواع محدودیت‌ها و مخالفت‌ها روبه‌رو ‌شوند، این زخم، ناسور و غیر قابل درمان می‌شود. «مرهم» به خانواده‌ها می‌آموزد تا فرزندان‌شان را بیشتر درک کنند تا آنها امنیت و استقلال را به اشتباه در بیرون از خانه جستجو نکنند.

مریم در جستجوی محبت، احترام و استقلال، از خانه‌ای که در آن تعصب، دیکتاتوری و فقر حکم‌‌فرماست فرار می‌کند، اما در جامعه هم می‌فهمد رویایی که دنبالش بوده سرابی بیش نیست. بازی راحت و دلنشین مادربزرگ‌ها (کبری حسن‌زاده، احترام‌السادات حبیبیان)، بازی بدون غلو و قابل قبول مریم در نقش یک معتاد (طناز طباطبایی) و حرکت دوربین روی دست برای نمایش آشفتگی، بی‌قراری موجود در شخصیت‌ها و فضای داستان و نزدیک کردن به زندگی واقعی کمک زیادی کرده است.

یکی از صحنه‌های تلخ اما پربار این فیلم، همراه شدن این مادربزرگ نمونه با نوه‌اش در جاهای پرت و دردناک شهر بسیار تاسف‌بار است. عشق وی ستودنی و دلنشین است؛ او می‌بیند که مریم در بد مخمصه‌ای افتاده ولی هرگز نصیحتش نمی‌کند و به حرف‌هایش گوش می‌دهد و اجازه می‌دهد واقعیت، کار خودش را بکند؛ در لحظه‌ای محافظ و بادی‌گارد وی می‌شود تا مبادا دست‌مالی نااهلان گردد. به پشت ایستادن او موقع شیشه کشیدن دخترک یادآور سختی تحمل واقعیت است که به شدت تلخ می‌نماید.

علی‌رضا داوودنژاد در اغلب فیلم‌هایش از خانواده‌ی بازیگرش استفاده می‌کند. رضا داوودنژاد که در بیشتر فیلم‌های پدرش حضور دارد و کبری حسن‌زاده و احترام‌السادات حبیبیان مادربزرگ و مادر او، علی داوودنژاد، محمدرضا داوودنژاد، فاطمه داوودنژاد و… حضور دارند.

بعد از فیلم «خون‌بازی» ساخته‌ی رخشان بنی‌اعتماد و «سنتوری» ساخته‌ی داریوش مهرجویی، این سومین فیلم قابل قبول درباره‌ی اعتیاد است. با این اوصاف ندیدن فیلم مساوی است با از دست دادن یکی از بهترین فیلم‌های سینمای ایران.

 

موسیقی غافلگیرکننده‌ی میلاد درخشانی

میلاد درخشانی در سال ۱۳۸۶ توانست اولین آلبوم خود را با نام «افشارستان» منتشر کند که تلفیقی است از دو ژانر موسیقی کلاسیک ایران و جزِ لاتین. این آلبوم توانست نظر منتقدین را به خود جلب کند و تا به امروز یکی از پرفروش‌ترین آلبوم‌های تلفیقی ایران باشد. او در سال ۱۳۹۰ گروه افشارستان را تاسیس کرد و توانست کنسرت‌های موفقی را با این گروه اجرا کند.

علاقه او به موسیقی بی‌کلام باعث شد تا در سال ۱۳۸۸ آلبوم «سرخوش» را منتشر کند. این آلبوم با سازبندی کاملا ایرانی و فضای موسیقی کلاسیک ایران ساخته شد و با اینکه در آهنگسازی این آلبوم از موسیقی دستگاهی استفاده شده است، می‌توان نکات ارزنده‌ای از لحاظ تکنیک‌های بدیع در تارنوازی را شاهد بود. علاقه وی به موسیقی تلفیقی و ارتقا سطح نوازندگی تار او را در شناختن موسیقی دیگر نقاط مشتاق‌تر می‌کرد و بهترین راه، آشنایی با سازهای دیگر و بهره گرفتن از تکنیک این سازها در نوازندگی تار و همچنین آهنگسازی بود، به طوری که او وقت بسیاری را صرف یادگیری و نواختن سازهای زهی و زخمه‌ای می‌کرد.

در سال۱۳۹۱ آلبوم دیگری با نام «هیچم خبر از هیچ» از وی منتشر شد که با ترکیب تار، دیجیریدو (ساز بادی بومیان استرالیا) و سازهای کوبه‌ای نواحی ایران تجربه دیگری از تلفیق را در آثار میلاد درخشانی شاهد هستیم. این آلبوم توانست در همان سال نامزد برترین آلبوم تلفیقی سال از نگاه منتقدین شود.

میلاد درخشانی موسیقیدانی‌ست تجربی و علاقه وی به تجربه و کنکاش در سبک‌ها و ژانرهای دیگر او را به سمت‌وسوهای مختلفی هدایت می‌کند، به طوری که ژانر و فضای آلبوم درآثار بعدی او قابل حدس نیست، حتی برای خود او. از آثار در دست انتشار می‌توان به آلبوم «اشارات نظر» اشاره کرد که آهنگسازی و خوانندگی و نوازندگی گیتار، ماندولین، عود، سه تار و تار این آلبوم را خود به عهده دارد و آلبومی است از تلفیق چند ژانر متفاوت با اشعاری از شعرای معاصر. همچنین کتابی با عنوان «دوازده قطعه برای تار» به همراه نمونه صوتی که از ساخته‌های خود اوست و بیشتر جنبه آموزشی، پژوهشی دارد.

اولین آهنگی که از میلاد درخشانی شنیدم آهنگ «حرف بزن» بود. این آهنگ با شعر بی‌نظیر محمدعلی بهمنی و موسیقی و نوع خوانش خواننده عجین شده است و آهنگ را در کلِ ساختار شگفت‌انگیز کرده است، طوری که در اولین شنیدن میخکوبم کرد. این آهنگ در سی و سومین دوره جشنواره موسیقی فجر در سال ۱۳۹۶ جایزه‌ی باربد برای بهترین آهنگساز موسیقی تلفیقی باکلام را برده است. علاوه بر این، میلاد درخشانی برای آهنگ‌های دیگرش هم جایزه‌ی باربد برای بهترین آهنگساز موسیقی معاصر بی‌کلام سال را نیز برده است.

خروج از نسخه موبایل