نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

از دانش‌آموزان تا سالخوردگان در جستجوی فیلترشکن

هفت‌برکه راحله بهادر: فیلتر شدنِ پیام‌رسان‌هایی مثل واتساپ و اینستاگرام، هم از جنبه‌ی اقتصادی و تاثیر بر کسب‌و‌کارها و هم از جنبه‌ی ارتباط مردم با یکدیگر، زیان‌های بسیاری وارد کرده است. رایج‌ترین وسیله‌ی ارتباطی برای بسیاری واتساپ بود و این فقط شامل نسل جوان هم نمی‌شود. بسیاری از همشهریان از میان قشر میانسال هم می‌گویند با فیلتر شدن این برنامه، از عزیزان‌شان کمتر خبردار می‌شوند و دیگر مثل گذشته با هم در ارتباط نیستند. مردم از همان ابتدای فیلترینگ به دنبال راهی برای ادامه‌ی استفاده از واتساپ هستند.

 برای گراشی‌ها اهمیت این ارتباط‌ها و آسانی و ارزان بودن آن از طریق واتساپ یا برنامه‌های دیگری مثل اینستاگرام چند برابر هم می‌شود. بسیاری از همشهری‌ها عضوی از خانواده، اقوام یا آشنایانی در شهرهای دیگر و به‌ویژه خارج از ایران دارند و فیلترینگ، دوباره فاصله‌ها را زیاد و ارتباط‌ها را کم کرده است.

حالا که پس از چندین هفته، استفاده از فیلترشکن‌ها چند برابر شده و محبوبیت این پیام‌رسان‌ها همچنان برقرار است، در این گزارش به سراغ طنز تلخی به نام حقِ مردم می‌رویم. اینجا مردم از حق‌شان گفته‌اند، «حق ارتباط». بسیاری از حرف‌هایی را که آدم‌های این گزارش گفتند، نمی‌شود نوشت و البته تپنده و زنده است در ذهن و قلب ما.

آموزش زیر فشار فیلترینگ

گروه‌های کلاسی در واتساپ برای قشری که به طریقی با آموزش سر و کار دارند، آشناست. واتساپ یکی از آسان‌ترین راه‌ها برای در ارتباط بودن و به اشتراک گذاشتنِ محتوای علمی و گرفتن بازخوردها و ارزیابی‌های درسی است.

آقای محمدی ۳۸ ساله و معلم است. او می‌گوید از زمان فیلتر شدن واتساپ این امکان تقریبا از دست رفته و با این سرعت اینترنت، اتصال با فیلترشکن خیلی سخت است: «ارتباط مداوم با بچه‌ها در کلاس‌های مختلف و به اشتراک گذاشتن مطالب درسی از صدا و ویدیو گرفته تا فایل‌های پی‌دی‌اف و عکس، باعث می‌شد اصلا خودِ واتساپ یک کلاس مداوم و مقرون‌به‌صرفه برای بچه‌ها باشد. آموزش در بستر آنلاین ادامه داشت و خیلی خوب بود. اما با این وضعیت، گروه‌ها تقریبا بی‌استفاده مانده است. از طرف دیگر، سرعت اینترنت باعث می‌شود تاخیر زیاد در اتصال وی‌پی‌ان باشد و کیفیت ارتباطی پایین‌تر هم می‌آید. پیام‌ها و سوال‌هایی که در لحظه نیاز به پاسخگویی داشت، تقریبا به صفر رسیده و کارِ ما دوباره محدود به محیط فیزیکی کلاس‌ها شده است. نظم و پیوستگی خاصی برقرار بود و با کمترین وقت می‌شد از واتساپ با بچه‌ها ارتباط گرفت… وقتی حساب و کتابی در کار نیست چه بگویم!»

از او می‌پرسم آیا از پیام‌رسان‌های داخلی استفاده نمی‌کنید؟ محمدی جواب می‌دهد: «من یک معلم ساده هستم و استفاده‌ای جز آموزش و ارتباط با اعضای خانواده و دوستانم از این پیام‌رسان‌ها ندارم؛ ولی این حق را دارم که نگران حریم خصوصی‌ام باشم.» و با لبخندی می‌گوید دیگر ادامه ندهد بهتر است!

خانم حسن‌زاده هم معلم زبان در یک موسسه‌ی خصوصی است. می‌گوید با فیلتر واتساپ و اینستاگرام، هم ضرر و خسارت مالی و هم ارتباطی برای او و همکارانش غیر قابل انکار و توجیه است: «علاوه بر اینکه این دو پیام‌رسان بخشی از منبع درآمد ما بود، وسیله‌ی ارتباطی آموزشی هم بود. این شرایط فیلترینگ همه چیز را به هم ریخته است. البته یک پیام‌رسان ایرانی هم نصب کرده‌ام که فعلا خلوت است و بچه‌ها تمایلی به استفاده از آن ندارند. نمی‌شود هم کسی را مجبور کرد. همین احساس سرخوردگی بین بچه‌ها و همکاران باعث می‌شود یک نوع حالت تدافعی برای استفاده از پیام‌رسان داخلی به وجود بیاید و این کمترین تبعات فیلترینگ است.» خانم حسن‌زاده می‌گوید در این مدت بیش از یک ماه، از برخی از همکارانش تقریبا بی‌خبر است: «مثلا در بعضی گروه‌های همکاران، کسانی بودند از مناطق دورافتاده‌تر که کیفیت اینترنت هم پایین‌تر است یا همکارانی که لزوما همه گوشی‌های مدل بالا ندارند و نصب فیلترشکن برایشان آسان نیست. آخرین بازدید بعضی از همکاران به روز قبل از فیلتر برمی‌گردد و این نشان می‌دهد خیلی‌ها از استفاده از واتساپ محروم شده‌اند. گاهی با پیامک در ارتباط هستیم اما بالاخره کم‌کم کنار گذاشته می‌شود چون الان ارتباط آنلاین حرف اول را می‌زند.»

این مدرس زبان در مورد ارتباط با دانش‌آموزان هم می‌گوید: «خب، خیلی از هماهنگی‌ها برای شروع کلاس، و در طول ترم چک کردن تکالیف و پاسخگویی به سوالات درسی‌شان کم شده است. بعضی از بچه‌ها پیام‌رسان داخلی نصب کرده‌اند که بنا به درخواست مدرسه بوده و بعضی‌های دیگر تمایلی ندارند که حق انتخاب دارند. به بچه‌ها گفته‌ام در صورت کار ضروری، پیامک بدهند.»

آنها که در خارج عزیزی دارند…

برای اغلب گراشی‌ها، در ارتباط بودن با عزیزی در خارج از ایران، مساله‌ای روزانه و عادی است. در کنار استفاده‌های شغلی، باید حق ارتباطی مردم عادی را هم در نظر گرفت. مردم عادی داشتند از این پلتفرم‌ها استفاده می‌کردند و به آنها عادت کرده بودند، و حالا که ناگهان دسترسی‌شان قطع شده، راه‌های ارتباطی‌شان را از دست داده‌اند. برای همین است که بازار فیلترشکن هم خیلی داغ‌تر شده است، چون حتی مسن‌ترها هم وابسته شده‌اند و اکنون به دنبال راهی برای ادامه‌ی استفاده از این برنامه‌ها می‌گردند. آنها از فرزندان‌شان درخواست می‌کنند برایشان فیلترشکن نصب کنند.

خانم پورشمسی می‌گوید همسرش در خارج از ایران شاغل است. از زمان فیلترینگ، ارتباط او با همسرش از حالت روزانه به هفتگی کاهش یافته است، آن هم با اختلال بالا، رنج و عذاب زیاد و اعصاب‌خردی. او می‌گوید چند روزی است که این ارتباط‌ها بهتر شده اما در دو هفته‌ی اول ارتباط آنها کاملا قطع بوده است: «دو هفته بدون هیچ ارتباطی بودیم و اسکایپ هم فیلتر شد. برای اولین بار بود این اتفاق می‌افتاد و خیلی برایم نگران‌کننده بود. اضطراب و نگرانی داشتم که برایم تازگی داشت. البته گوشی آیفون هم دردسرهای خودش را دارد. تا اینکه کم‌کم فیلترشکن پیدا کردم و ارتباط ما از طریق واتساپ برقرار شد. البته ارتباط تصویری کیفیت بدی دارد و طوری شده که به ارتباط صوتی هم راضی هستیم. دو تا دختر داریم که دلتنگی آنها برای پدرشان بیشتر هم شده. قبل از فیلتر هر روز با هم در ارتباط بودیم.»

از من می‌پرسد فیلتر همیشگی است؟ جواب می‌دهم: «فیلتر تلگرام بعد از چهار سال رفع شد؟!» می‌خندد. یک «عجب گیری کردیمِ» خاصی در خنده‌اش مشهود است.

برای نسل قدیم‌تر این چیزها عادی نیست

علی که دانشجوی سال آخر معماری است و در شیراز درس می‌خواند، می‌گوید با خانواده ارتباط روزانه داشته اما با فیلترینگ کمتر شده است: «برای من و خیلی‌های دیگر قضیه فرقی نکرده! ما فیلترشکن‌مان همیشه روشن بوده و حالا با فیلتر شدن دو تا شبکه‌ی دیگر، اتفاقی نیفتاده! ولی مثلا مادرم بعد از این قضیه دیگر نتوانسته از واتساپ استفاده کند. حتی خودم استفاده از فیلترشکن را یادش دادم، ولی می‌گوید خیلی سر در نمی‌آورد! بالاخره برای نسل قدیم‌تر این چیزها عادی نیست و توقعی نداریم. مشکلی هم نیست. تماس می‌گیرم و صحبت می‌کنیم. ولی در کل باعث شده همه‌ی ارتباط‌ها کمتر شود. مثلا پدرم که فکر نمی‌کنم خیلی حال و حوصله‌ی استفاده از فیلترشکن را داشته باشد. اینقدر وضعیت اینترنت داغون است که فیلترشکن هم کار نمی‌کند. الان دنیای ارتباط‌های مجازی است و بخواهیم یا نخواهیم، مردم مثل سی سال قبل نمی‌شوند که دایما بروند دید و بازدید همدیگر! همین پیام‌رسان‌ها کار دید و بازدید و همه چیز را انجام می‌دهد و باید دید چه می‌شود.»

مادر علی، زن خانه‌دار ۵۶ ساله می‌گوید: «ما که دیگر حال و حوصله‌ی استفاده از این چیزها [فیلترشکن] را نداریم! بچه‌ام را هر وقت دلتنگ می‌شدم تصویری می‌دیدم و از وقتی واتساپ را بستند، یک بار گراش آمده و همدیگر را دیده‌ایم… مردم عادت کرده بودند و من با خواهرهایم در دبی هم راحت در ارتباط بودیم. ولی الان فقط دو بار از طریق دخترم که فیلترشکن بلد است، با هم صحبت کرده‌ایم. پدر علی هم همین‌طور. خیلی از اقوام و برادرش در دبی هستند و با این وضعیت بی‌خبر از هم مانده‌اند. بالاخره باید فکری به حال مردم بکنند.»

حتما دلیلی دارد که فیلتر کرده‌اند!

حاج حسن ۶۸ ساله و کاسب است. استفاده‌ی او از واتساپ برای ارتباط با دوستان قدیمی‌اش در گراش و خارج از کشور و صحبت با نوه‌هایش است که در شیراز زندگی می‌کنند. حاج حسن می‌گوید: «از وقتی واتساپ دیگر کار نمی‌کند، از رفقای ساکن امارات بی‌خبرم. با نوه‌هایم تلفنی صحبت می‌کنم. فقط صدا می‌فرستادم و نوشتن برایم سخت است. با [نوه‌هایم] محمد و امیرعلی تصویری زنگ می‌زدند و حرف می‌زدیم. اخبار شهرستان مثل گریشنا و خبرهای منطقه را دنبال می‌کردم. وقتی دشمن می‌خواهد با این چیزها [شبکه‌های اجتماعی] جوان‌ها را گول بزند همان بهتر که فیلتر باشد.»

می‌پرسم آیا از فیلترشکن استفاده می‌کند؟ جواب می‌دهد: «از وقتی کار نمی‌کند دیگر استفاده نکرده‌ام. ما که اندازه جوان‌ها سواد نداریم. دیگر از ما گذشته و من که همین قدر که بلد هستم هم بچه‌ها یادم دادند. چهار-پنج سالی بود داشتم و استفاده کردیم. شنیده‌ام برنامه‌ی ایرانی هم دارد. فیلترشکن نمی‌دانم چی هست!»

خانم نظری ۵۵ ساله، خانه‌دار و دارای چهار فرزند است. پسر اول او در مغازه‌ی عموها همراه با پدرش در دبی کار می‌کند. خواهرش هم در دبی زندگی می‌‌کند. از او می‌پرسم ارتباط او با آنها پس از فیلترینگ چه تغییری کرده است. جواب می‌دهد: «ده روز اول که هیچی! ولی بعدش پسرم فیلترشکن گذاشت روی گوشی‌ام ولی سرعت اینترنت خیلی پایین است و خیلی طول می‌کشد وصل بشود. ساعت دوازده شب به بعد بهتر است. با همسرم و پسرم و زن پسرم از اسکایپ صحبت می‌کنیم که قطع و وصل می‌شود. با خواهرم هم همین طوری صحبت می‌کنیم. برنامه‌ی ایتا دارم که برای ایران خوب است ولی کسی استفاده نمی‌کند و بیرون از ایران هم گفتند کار نمی‌کند…. خب، حتما دلیلی داشته فیلتر کرده‌اند ولی واتساپ خیلی خوب بود و عادت کرده بودیم. همه دیگر واتساپ دارند. من اینستاگرام ندارم. به درد جوان‌ترها می‌خورد. ولی واتساپ خوب و برایم راحت است. الان کار واجب داشته باشم بعضی وقت‌ها هم پیامک می‌دهم. وگرنه برای داخل ایران زنگ می‌زنم. ولی خارج از ایران نه. خیلی گران است!»

ظاهرا بازگشت به راه‌های ارتباطی گذشته مانند پیامک و تماس تلفنی محدودیت‌هایی دارد و البته سخت است چون سبک زندگی مردم به ارتباط‌های آنلاین خو گرفته است.

تلفن زدن به خارج هم که گران می‌شود…

راضیه الف، ۴۱ ساله و ساکن شارجه است. مهم‌ترین استفاده‌ی او از واتساپ، خبرگرفتن روزانه از حال مادرش بوده که پارسال و بعد از عمل قلبش نیاز به مراقبت و رسیدگی مداوم دارد. راضیه می‌گوید: «دردسرها و نگرانی‌هایم دقیقا از روز فیلتر شدن واتساپ شروع شد. از اینستاگرام هم استفاده می‌کنم و اخبار را دنبال می‌کنم، ولی مادرم ندارد و بلد هم نیست. واتساپ برایش ساده‌تر بود. هفته‌ی اول که کلا خواب نداشتم از نگرانی. باید مدام یادآوری بکنیم قرص‌هایش را به موقع و درست مصرف کند. فشار خون هم دارد. باید مواظب باشیم کار سنگین انجام ندهد. خواهرم هم هست ولی او با دو بچه‌ی کوچک بالاخره چقدر وقت بگذارد و بین خانه‌ی خودش و مادرم در رفت و آمد باشد؟! مادرم فقط بلد بود وویس [پیام صوتی] بفرستد و اگر تماس تصویری می‌گرفتیم جواب می‌داد. الان با این وضعیت هر وقت خواهرم منزل پدرم باشد، می‌توانم از طریق گوشی خواهرم صدایش را بشنوم. یک زن ۶۵ ساله فیلترشکن چه می‌داند چی هست و اصلا بلد هم نیست! واقعا هر روز می‌میرم و زنده می‌شوم تا ازش خبری بگیرم. پدرم چند سال قبل از دنیا رفتند و مادرم در خانه تنهاست. مردم گرفتار شده‌اند.»

راضیه همچنان صحبت می‌کند. خشم و دردی آشکار که نمی‌شود حتی کلامی از آن را نوشت. او از دیوار بلند بی‌اعتمادی می‌گوید که به نقطه‌ی کور رسیده است.

سکینه مادر راضیه می‌گوید: «والله زنگ بزنم خیلی گران است. واتساپ کار نمی‌کند. به دخترها می‌گویم نگران نباشند. عمر دست خدا است. توکل بر خدا. خب تا وقتی واتساپ بود هم دخترم و دامادم را می‌دیدم و هم نوه‌هایم را. ولی الان فقط وقتی مرضیه خانه است با خواهرش در شارجه صحبت کرده‌ام. ننه‌جان، من که نمی‌دانم چرا بسته‌اند [واتساپ را] ولی وقتی مردم دور از هم هستند چکار کنند؟ مردم در خارج، دبی، قطر، کشورهای دورتر، کسی را دارند؛ گراشی‌ها هر خانواده یا قومی کس و کار زیادی در بیرون از ایران دارند. تلفن زدن که خیلی پولش می‌شود. واتساپ هم که بستند. خب مردم چکار کنند؟! یا هم اینکه زنگ زدن [با تلفن] را ارزان کنند تا زنگ بزنیم!»

بازگشت به راه‌های ارتباطی قدیمی‌تر؟ سخت و از روی ناچاری.

صفورا شین، ۶۳ ساله و خانه‌دار، حسابی از فیلتر شدن واتساپ شاکی است. گروه‌های دوستانه و فامیلی در واتساپ باعث می‌شده تقریبا روزانه از همه خبر داشته باشد اما با این وضعیت، بیشتر از یک ماه است از واتساپ استفاده نکرده است. صفورا می‌گوید: «عکس و فیلم و صدا می‌فرستادیم. از حال همه باخبر بودیم. از خبرها زود مطلع می‌شدیم، از اخبار گراش و خبرهای مملکت خودمان در گروه‌هایی که عضو بودیم. بعد از اینکه واتساپ بسته شد، پسر خواهرم که خیلی موبایل بلد است، فیلترشکن روی گوشی‌ام گذاشت ولی من که والله هر چی صبر می‌کنم کار نمی‌کند! نمی‌دانم، حتما من بلد نیستم! الان اگر با بچه‌هایم کاری داشته باشم زنگ می‌زنم. چاره چیست؟!» به نظر می‌آید حتی برای نسل مسن‌تر، بازگشت به راه‌های ارتباطی قدیمی‌تر، اگرچه سخت ولی تنها راه چاره است.

ولی چطور می‌شود خواهرزاده‌ی خردسال محسن م. را که به تماس تصویری واتساپی خو گرفته، با تماس تلفنی راضی کرد؟ محسن می‌گوید: «خواهرم در مشهد زندگی می‌کند. خواهرزاده‌ام اینجا یک کهره (بز) کوچک دارد که برایش نگه‌داری می‌کنیم. عادت کرده بود که هر روز تماس تصویری بگیرد و بعد از صحبت با ما، کهره‌اش را هم ببیند. اما از وقتی واتساپ فیلتر شده و خواهرم دسترسی درستی به فیلترشکن ندارد، کار هر روز این بچه شده گریه کردن! فکر می‌کند اتفاقی برای کهره‌اش افتاده است. مدام می‌پرسد چرا دایی تماس تصویری نگرفت؟»

حاجی محمود ۶۳ ساله، راننده‌‌ی تاکسی است و می‌گوید اصلا واتساپ وسیله‌ی کار او است. اما او منتظر نمانده و از همان اول دنبال راه چاره بوده است: «یک هفته‌ای می‌شد که واتساپ فیلتر شده بود. دیدم این‌طوری که نمی‌شود. مشتری‌ها یک طرف، این همه ساعت که خودم در جاده در رفت‌وآمد هستم و خانواده نگران هستند یک طرف. خلاصه سرت را درد نیاورم! موبایلم را بردم یک موبایلی و برایم فیلترشکن نصب کردند. روزهای اول چون اینترنت قطع بود به درد نمی‌خورد. ولی بعد بهتر شد. الان هم که شکر خدا بسته‌ی اینترنت می‌خرم و وصل می‌شویم. من هم مسافر می‌برم و هم بار و بسته. درآمد ما از همین راه است. وضعیت درآمد که مثل قبل از فیلتر نیست و مشتری‌ها کم شده‌اند، ولی باز هم شکر!»

حاجی محمود می‌گوید: «من مشکلی ندارم که برنامه داخلی نصب کنم، ولی وقتی همه مردم و خیلی از مشتری‌های ثابت من در واتساپ هستند چاره چیست؟!» فیلترشکن‌اش پولی است و گران هم نیست. او هم این چند وقت از تلفن ثابت و تماس با موبایل بیشتر استفاده می‌کند.

طنز تلخی به نام حقوق شهروندی

آقای شمسی ۶۹ ساله، بازنشسته و ساکن شیراز است. او بعد از گذشت دو هفته و ناامیدی از رفع فیلتر اینستاگرام و واتساپ، از دامادش می‌خواهد برای او هم فیلترشکن نصب کند. او می‌گوید: «بالاخره چون دور از شهر خودمان هستیم، استفاده‌ی من از واتساپ روزانه بود و حتی برای تماس‌های داخلی از واتساپ استفاده می‌کردم. علاوه بر این، با چند تا از اقوام در دبی و کانادا هم در ارتباط بودیم. پیگیر اخبار گراش بودم و در گروه‌های مختلف بحث و نظر داشتیم. فیلتر کردند و خلاصه صبر کردیم رفع شود که خبری نشد. فیلترشکن مجانی نصب کردم و به زحمت و با تاخیر زیاد وصل می‌شود. اینستاگرام ندارم ولی واتساپ کار را رواج می‌دهد. قطعا ارتباط مثل قبل نیست. بعضی‌ها اصلا دیگر وصل نشده‌اند، بعضی‌ها هم دیگر دیر به دیر وصل می‌شوند. ولی همیشه دیوار مردم کوتاه‌تر است! راه حل فیلتر کردن نیست.»

در مورد دیگر راه‌های ارتباطی با اطرافیان می‌پرسم و با خنده می‌گوید: «با فرستادن دود و به قول جوان‌ها کبوتر نامه‌بر و …! از شوخی گذشته، بیشتر تماس می‌گیرم و از تلفن ثابت هم بیش از قبل استفاده می‌کنیم.»

آقای شمسی به چند اصل در قانون اساسی جمهوری اسلامی که مربوط به حقوق شهروندی است نیز اشاره می‌کند. هر دو سکوت می‌کنیم و به طنز تلخ آنها در واقعیت می‌اندیشیم.

 

از دید متخصص: کاش فقط بحث فیلترینگ بود!

اما بازار خرید و نصب فیلترشکن هم داغ‌تر از قبل شده است. این باعث شده است که در بین جوان‌ها، فیلترینگ بی‌معنی شود و در بین مسن‌ترها، استفاده از فیلترشکن رو به افزایش بگذارد. اگرچه بسیاری از همشهری‌های مسن‌تر به دلایلی مثل عدم آشنایی با این برنامه‌ها، کم‌حوصلگی و نداشتن اطلاعات کافی، استفاده از واتساپ و اینستاگرام را تعطیل کرده‌اند.

در گراش، مهدی عالمی، مدیر شرکت رایانت، از جمله افرادی است که آشنایی کاملی با این فضا دارد. او می‌گوید: «قطعا مسن‌ترها بیشتر درگیر هستند. اغلب برای ارتباط برقرار کردن با بچه‌هایشان از واتساپ استفاده می‌کردند و با این وضعیت، خیلی‌ها مراجعه می‌کنند تا راهی برایشان پیدا کنیم. جوان‌ترها هم به شدت مشکل دارند و کلا فضای واتساپ خیلی خلوت شده است و دیگر آدم رغبت نمی‌کند از آن استفاده کند.»

این مهندس کامپیوتر در مورد وضعیت فیلترینگ و کیفیت اینترنت هم می‌گوید: «اصلا خود فیلترشکن هم تا حد زیادی بی‌فایده است، چون خیلی از وی‌پی‌ان‌ها برای واتساپ کار نمی‌کند. بحث فقط فیلترینگ هم نیست. پهنای باند به شدت کاهش پیدا کرده و همین باعث می‌شود فیلترشکن اصلا کار نکند. همکاران ما هم در شهرهای دیگر می‌گویند مصرف اینترنت در این وضعیت به بیست درصد رسیده و یا در استان به یک سوم کاهش پیدا کرده است.»

استفاده از پیام‌رسان‌های داخلی چه وضعیتی دارد؟ عالمی می‌گوید: «در مورد پیام‌رسان‌ها و پلتفرم‌های داخلی هم فقط در داخل کار می‌کند و خارج از ایران امکان استفاده از آن نیست. سایر پلتفرم‌های خارجی هم اغلب در خارج از ایران مشکل دارند. موضوع دیگر، بحث جابه‌جایی مردم به پلتفرم‌های دیگر است که هم‌ زمان‌بر است و هم خارج از ایران مشکل دارد. حتی اگر پلتفرم‌های جدید نصب شود، با بالا رفتن کاربرها، سرانجام آن را هم فیلتر می‌کنند.»

در داستان فیلترینگ هم مانند بسیاری تصمیم‌های دیگر، مردم باید زیان و خسارت را به دوش بکشند، در زندگی روزمره‌ای که حتی ساده‌ترین چیزها مثل برقراری ارتباط با عضوی از خانواده، ابعاد پیچیده و پرزحمت و غیرقابل بیانی پیدا می‌کند و آن احساس «محرومیتِ» نهفته و انباشته در لایه‌های اجتماعی و سبک زندگی مردم در بیان سیاسی آن، آینده را رقم خواهد زد.

خروج از نسخه موبایل