گریشنا: شاعران بومیسرای گراش و لارستان در شبی بهاری به یاد باقر فداغی شعر خواندند.
به گزارش خبرنگار گریشنا «شب شعر شاعران بومی سرا و یادواره باقر دوبیتی سرای فداغی» ۸ فروردین ۱۳۹۲ در دهستان فداغ برپا شد. در شبی بهاری نزدیک سیصد نفر از جوانان و مردان فداغ شنونده شعرهای ۱۶ شاعر از فداغ و شهرها و روستاهای نزدیک بودند که بیشتر به زبانی آشنا سروده شده بود و خوانده شد.
در کنار شاعرانی چون دکتر اسدالله نوروزی، صادق رحمانی و راشد انصاری مسئولین سیاسی نیز حضور داشتند. حاج احمد راستی مدیرکل فداغی کار و اموراجتماعی استان هرمزگان به همراه سلیمان کرمی معاون فرماندار گراش و عبدالرحیم رحمانی بخشدار مرکزی گراش شاخصترین چهرههای حاضر بودند.
بخشدار مرکزی گراش با خوشامد گویی به حاضرین صحبتهای خود را به نامگذاری امسال به نام سال «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» اختصاص داد. دکتر اسدالله نوروزی اولین ادیبی بود که با چند پیشنهاد پشت تریبون شب شعر قرار گرفت. نوروزی پیشنهاد داد که حداقل محل تقریبی دفن «باقر» مشخص شود و مقبرهای شایسته بر آن ساخته شود.
ظرفیتهای امروزین رباعی
این استاد ادبیات فارسی دانشگاه هرمزگان با اشاره به کتاب «دوبیتیهای باقر لارستانی به اهتمام صادق همایونی» آن را تنها منبع مکتوب در مورد باقر دانست و از آن تقدیر کرد. او پیشنهاد کرد که دانشجویان کارشناسی ارشد ادبیات فارسی این کتاب را بازنگری کنند و آن را به لهجه فداغی تطبیق دهند.
پیشنهاد دیگر شاعر دهکویهای استفاده از ظرفیتهای قالب دوبیتی در شعر امروز بود.
صادق رحمانی از پژوهشگران بنام فرهنگ در جنوب فارس نیز بر ظرفیتهای دوبیتی تاکید داشت. رحمانی مجموعهای از دوبیتیهای خود در مورد روستاهایی شهرستان گراش را خواند. دوبیتی او در مورد فداغ «دلم مهجور و خانه بی چراغه/ شبیه شعر باقر سینه داغه/ الهی درد خود را با که گویم/ خودم در بندر و دل در فداغه» با استقبال فداغیهای حاضر در حیاط مدرسه راهنمایی بعثت همراه شد. شاعر کتاب «انار و بادگیر» با چند دوبیتی گراشی سخنان خود را به پایان برد.
شاعر بر لبه عاشقی
راشد انصاری شاعری دیدهبانی نیز چون همیشه با چند شعر طنز تشویق حضار را دریافت کرد. راشد گفت: «من همانقدر که دیدهبانی هستم فداغی هم هستم.» شعر راشد عاشقانهای به لهجهای دیدهبانی بود. شاعر در این شهر سعی کرده بود به سبک دوبیت های محلی به فضایی عاشقانه و خطوط قرمز آن نزدیک شود.
صفدر خوشنود از پیران فداغ نقدی بر مقدمه صادق همایونی بر کتاب باقر را خواند نظر خوشنود این است که باقر و معشوقهاش عامی نوبده از طبقه «آقایان» بودهاند.
بعد از خوشنود این بار طنزسرایی از فداغ به جایگاه رفت. حاج غلامحسین خرمنژاد شعرش را با شوخی با احمد راستی آغاز کرد و بارها در شعرش به سن بالای خود اشاره کرد. شعرهای حاج غلامحسین نیز به سبک شعرهای مردمی قدیمی به خط قرمزها تنه میزد.
تریبون جوانها و مهمانان
کمکم سن شاعران کمتر میشد. عبدالرضا نعمتی متخلص به عبدی برای تشکیل انجمن ادبی فداغ از مسوولین درخواست کمک کرد. محمد باقری شعری به نام «رهگذر» در ستایش از فداغ خواند. محمد خوشنود، قاسم نژاد و مهدی غلامی دیگر شاعرانی فداغی بودند که در این شب برای همولایتیهای خود شهر خواندند.
محمد خواجهپور و علی اکبر شامحمدی از گراش هر کدام شعرهای کوتاهی خواندند. دیگر مهمانان فداغیها «کیومرث محمدپور از روستای آغصه و «تنها» از روستای ارد بود. عبدالرضا مفتوحی بومیسرای لاری و ناصررزمجو غزلسرای دیدهبانی ساعت ۱۱ و ۲۰ دقیقه پایانبخش شب باقر فداغی بودند.
همت جمعی
باقر فداغی یا باقر لارستانی از شاعران دوبیتیسرا و مردمی جنوب است. اشعاری از او در یاد مردمان جنوب مانده است و بخشی از این اشعار با شعرهای دیگر دوبیتیسرایان در هم آمیخته است. گفته میشود شغل اصلی باقر تفنگچیگری بوده است و عشق دختر عمویش او را به وادی شعر و شلوا میکشاند. قبری منسوب به باقر در دامنه قلعه میمون فداغ قرار دارد.
شب شعر بومیسرایی به یاد باقر فداغی را شورای اسلامی روستای فداغ و دهیاری آن با همکاری یک هیات اجرایی برگزار کردند. راشد انصاری و انجمن شاعران و نویسندگان نیز در هماهنگی شب شعر همکار کردند. شاعران بعد از شعرخوانی برای شام نیز طعم مهماننوازی فداغیها را چشیدند. شب باقر فداغی با استقبال زیاد مردمان فداغ با این امید به پایان رسید که برنامههای فرهنگی بیشتر بین گراش و فداغ برپا شود.