هفتبرکه: اسفند ۱۳۹۸ با پیدایش ویروس کرونا، مدارس گراش همچون مدارس سراسر دنیا تعطیل شد. گاهی هم به صورت مقطعی باز میشد، ولی سرویس مدارس هیچ وقت منظم نشد. در این دو سال و نیم، بسیاری از رانندگان مینیبوس که بیکار شده بودند، ماشینهای خود را فروختند و سراغ شغل دیگری رفتند. حالا با بازگشایی مدارس، دوباره نیاز به مینیبوسها احساس میشود ولی رانندگانی فوت کردهاند، عدهای تغییر شغل دادهاند و تعدادی هم حتی اگر بخواهند دیگر مینیبوسی ندارند.
سال ۹۶ هفتبرکه لیستی از رانندگان حمل و نقل عمومی گراش منتشر کرد (خبر در هفتبرکه). با توجه به تغییرات و فوت تعدادی از رانندگان، در آغاز سال تحصیلی جدید این لیست مجدد بررسی و بهروز شده است و در ادامه، اسامی رانندگانی که در حال حاضر مینیبوس در اختیار دارند، منتشر میشود. از ۲۴ نامی که سال ۹۶ سازمان حمل و نقل اعلام کرد، تنها ۷ راننده در گفتگو با هفتبرکه اعلام کردند در حال حاضر مینیبوسهای خود را حفظ کردهاند و به مدارس سرویسدهی خواهند کرد.
نرخ ماهانهی سرویس مدارس اعلام شد
روابط عمومی آموزش و پرورش شهرستان گراش، نرخ مصوب شده را برای سرویس مدارس اعلام کرد: نرخ ماهانه مینیبوس به صورت رفتوبرگشت برای هر دانشآموز، ۱۷۰ هزار تومان؛ و نرخ ماهانه تاکسیسرویس به صورت رفتوبرگشت برای هر دانشآموز ۲۵۰ هزار تومان خواهد بود.
روند ثبتنام متقاضیان سرویس مدارس نیز به این ترتیب است: ۱- دریافت معرفینامه از حمل و نقل؛ ۲- ارائه معرفینامه به آموزش و پرورش و تکمیل فرم مشخصات پنج امضایی در آموزش و پرورش ـ بخش انجمن اولیا و مربیان (ساعت رجوع ۷:۳۰ تا ۱۰ صبح)؛ ۳- تکمیل و امضای فرم مشخصات پنج امضایی در پلیس راهور، حملونقل و اماکن؛ ۴- امضای تعهدنامه رانندگان در آموزش و پرورش ـ بخش انجمن اولیا و مربیان (ساعت رجوع ۷:۳۰ تا ۱۰ صبح)؛ ۵ـ دریافت تاییدیه از حمل و نقل جهت معرفی به مدیر مدارس
والدینی که قصد دارند فرزند خود را با وسیله شخصی به مدرسه برسانند، جهت ساماندهی باید به حمل و نقل مراجعه کنند و تاییدیه دریافت کنند. دریافت تاییدیه بدون پرداخت هرگونه هزینه است.
با حضوری شدن مدارس در سال تحصیلی جدید، به نظر میرسد مشکل سرویس مدارس یکی از مشکلات پیش روی والدین و مدارس خواهد بود که باید از امروز فکری به حال آن کرد.
بینام: به خاطر مشکلات اقتصادی مینیبوس خود را فروختم
از سال ۸۹ راننده مینیبوس است ولی مجبور شد به دلیل مشکلات اقتصادی و بیکاری، ماشین خود را بفروشد و به سراغ شغل دیگری برود. او به خبرنگار هفتبرکه میگوید: «در همان روزهای اول کرونا که کلا مدارس و سرویسها تعطیل شد و گراش هم چون شهر کوچکی است، مینیبوسها فقط برای سرویس مدارس کاربرد داشت، پس بیکار شدیم. چند بار به شهرداری پیشنهاد دادیم که خط واحد راهاندازی کند که هم برای مردم خوب باشد هم برای ما، ولی کسی پیگیری نکرد. دو سال هم صبر کردیم ولی با هزینههای سنگین زندگی مجبور شدیم ماشین را بفروشیم.»
این راننده در ادامه میگوید: «حتی بیمه تامین اجتماعی هم حاضر نشد به خاطر کرونا ما را تحت پوشش قرار دهد که وقتی بیکار شدیم، بیمه بیکاری به ما بدهد. این شد که مجبور شدم تغییر شغل بدهم.»
او در ادامه با طرح یک پیشنهاد گفت: «برای سرویس مدارس امسال هم مدارس گرفتاری سرویس را دارند، چه مینیبوس چه تاکسیهای شخصی. باید یک شرکت خصوصی باشد که هم راننده هم مدارس خیالشان راحت باشد. بیمه تامین اجتماعی الان شده ماهی ۷۰۰ هزار تومان. لااقل وقتی یک شرکت بیاید راننده خیالش از بابت حقوقی که میگیرد راحت است. بیمه است. من از دو سال قبل که کرونا آمد تعدادی از خانوادهها پول سرویس ندادند. از کی باید گرفت؟ ما قرارداد هشتماهه داریم با مدارس. کسی جوابگوی راننده نیست. اول سال میگویند هر چی راننده گفت، ولی بعد اداره آموزش و پرورش میگوید اگه پول ندادند به ما ربطی ندارد. مدیران مدارس هم همین را میگویند. راننده هزینه میکند ولی کسی جوابگوی هزینه راننده نیست. امسال اگر میخواهند مدارس اذیت نشوند، برای سرویس مدارس فقط شرکت خصوصی یا دولتی بیاید سرویسها را تحویل بگیرد و مدیریت کند.»
خلیل تمیز: مینیبوس را فروختم، در حال راهاندازی فستفود هستم
خلیل تمیز یکی دیگر از رانندگانی است که در ایام کرونا به دلیل بیکار شدن، مینیبوس خود را فروخته است. او به خبرنگار هفتبرکه میگوید: «من از سال ۱۳۹۰ وقتی ۲۴ سالم بود این شغل را انتخاب کردم. آن زمان مجرد بودم و چهار سال بعد ازدواج کردم و یک دختر دارم. با پیدایش ویروس کرونا و تعطیل شدن مدارس، کار ما هم از رونق افتاد. پس برای تغییر شغل تصمیم جدی گرفتم.»
تمیز در ادامه افزود: «پیش از آن هم هر سال با آغاز سال تحصیلی جدید، مشکلات زیادی داشتیم. استهلاک بالای ماشین، گرانی قطعات و تعمیرات، خرابی و دردسرهای روزانه، مسئولیت بسیار زیاد، کمکاری مسئولین و…. نسبت به این همه استهلاک و گرانی و مسئولیتپذیری، درآمد و حقوقمان خیلی کم بود و با هزینهها همخوانی نداشت و البته اختلاف خیلی زیادی هم با توجه به شرایط اقتصادی موجود داشت. سرویس مدارس زیر نظر حمل و نقل، آموزش و پرورش، راهنمایی و رانندگی، نیروی انتظامی، مدارس و خانوادهها مثل ذرهبین کارهای ما ار زیر نظر دارند و پیگیری میکنند، اما وقتی به مشکلی بر میخوریم و معضلی پیش میآید هیچ کدام حضور ندارند و جوابگو نیستند و در تمامی موارد رانندگان را مقصر میدانند. قبل از باز شدن مدارس هر سال با حضور تمام ارگانها جلسه میگیرند اما حرف راننده را به هیچی حساب نمیکنند. فقط کاری که خودشان در نظر دارند انجام میدهند. این جلسات فقط برای تهیه یک گزارش کار برای ارسال به استان است تا به ردههای بالاتر بفرستند و بگویند ما با رانندگان همکاری داریم ولی اصلا هیچ کاری هم نمیکنند.»
این راننده سابق مینیبوس که این روزها مشغول راهاندازی یک فستفود است، میگوید: «با همه مشکلاتی که گفتم هر چند تنها بخشی از مشکلاتی است که در این سالها با آن سر و کار داریم. به خاطر همین به جای این همه زحمت و دردسر تصمیم گرفتم یک شغل دیگر انتخاب کنم که به اندازه زحمتی که میکشم نتیجه مساوی حداقل از درآمد بگیرم و حقوقم و درآمدم بیشتر باشد تا شرمنده خانوادهام نشوم. من از سال ۹۰ در این حرفه مشغول فعالیت بودم ولی به خاطر مشکلات زیاد سال گذشته در ایام کرونا تصمیم گرفتم مینیبوس خود را بفروشم و تغییر شغل دهم. مدتی مرغفروشی داشتم که باز هم به خاطر گرانی و مشکلاتی که پیش آمد در بدو ورود من به این شغل و درصد سود کمتر و بیبازاری مجبور شدم دوباره تغییر شغل بدهم به فستفودی. در روزهای آتی یک فستفودی با مدیریت خودم افتتاح خواهد شد.»
دیباچی: مینیبوس را نفروختم، ولی چند شغل عوض کردم تا بتوانم در این بیکاری دوام بیاورم
ابوالفضل دیباچی از سال ۸۳ راننده مینیبوس و مشغول سرویسدهی به مدارس گراش است. او میگوید: «ابتدا با مینیبوس در دانشکده گراش فعالیت داشتم که اولین سرویس ثابت دانشکده بودم و سه سال فعالیت داشتم. بعد هم همکاری به صورت متفرقه ادامه پیدا کرد. از سال ۸۵ و ۸۶ آمدم در خط لار برای مدارس تیزهوشان، نمونه دولتی، هنرستانها، آموزش عالی، پیامنور سرویسدهی داشتم.»
دیباچی در ادامه گفت: «در این دو سال کرونا کلا بیکار بودیم و فقط چند سرویس دربستی به جاهای مختلف رفتیم که حتی خرج خود ماشین را هم نمیداد و مجبور شدم به شغل دیگری روی بیاورم. در هایپرمارکت مشغول شدم و میدانستم هم که اگر ماشین را بفروشم دیگر نمیتوانم بخرم. مجبور شدم خود جای دیگر مشغول شوم تا ماشین را نفروشم و الان مدتی است که سرویسها کمی تکان خورده و بهتر شده است. البته به صورت دربستی نه برای مدارس. من کلا مدارس لار را کار میکنم، مثل شهید نصیری، مدرسه نرجس خاتون، شهید بهشتی، فروتن، هنرستان فرزانگان هم راهنمایی و هم دبیرستان، مدرسه شاهد پسران، مدرسه هلال مهر، صحبت لاری، فراست، ابوذر غفاری را کلا سرویسدهی میکنیم و امسال هم در خدمتشان خواهیم بود.»
حسننژاد: فروختم تا خرج زندگی کنم و شرمنده خانواده نشوم
علیرضا حسننژاد رانندهی دیگری است که به سراغ او رفتیم تا از وضعیت او آگاه شویم. حسننژاد میگوید: «۱۸ سال است که در این شغل فعالیت دارم و با بیشتر مدارس چه پسرانه و چه دخترانه همکاری داشتم. بیشترین آسیبی که در این مدت شیوع کرونا به شغلها وارد شد به قشر رانندگان بود. هر شغل دیگری را اگر در نظر بگیریم اوایل کمی تعطیلی داشتند و به مشکلاتی برخوردند ولی در کل آسیب جدی ندیدند و به سر کار برگشتند ولی ما رانندگان بیش از ۲ سال است که با این مشکل درگیر هستیم و هیچ شغل جایگزینی هم نداشتیم. همین موضوع بیکاری باعث شد که بیشتر همکاران ماشینهایشان را بفروشند و به سراغ شغل دیگری بروند.»
حسننژاد در ادامه افزود: «خیلی از همکاران دلیل فروش ماشینهایشان بدهکاری و خرج و مخارج زندگی بود. من خودم ماشینم را فروختم، با ضرر هم فروختم، تا بتوانم مخارج زندگی را در این اوضاع بیکاری تامین کنم. چند تا از همکاران ما هم در این مدت به رحمت خدا رفتند، یا در تصادف از دست دادیم یا بر اثر سکته.»
او در ادامه میگوید: «در این دو سالی که بیکار بودیم هیچ ارگانی از ما حمایت نکرد و تازه سنگاندازی هم کردند. مثلا والدین تماس میگرفتند که پول سرویس بچههای ما چه میشود، دو ماه مدارس تعطیل بوده مبالغ را برگشت دهید. وقتی من راننده بیکار هستم و درآمد نداشتم چطور برگشت بدهم مبلغ را؟ حق با والدین هم بود. برای ۸ ماه هزینه پرداخت کرده بودند ولی ما ۶ ماه سرویسدهی داشتیم. دوماه آخر مدارس تعطیل شد و ما هم بیکار شدیم و درآمدی نداشتیم که بخواهیم مبالغ را بازگشت بدهیم. و البته برعکس این موضوع هم بود که دانشآموز ششماه مسافرم بوده ولی هیچ پرداختی نداشت و من هم به خاطر شرایط تعطیلی که به وجود آمد نتوانستم فشاری بیاروم که پرداخت کن. باید درک میکردم.»
۲۰ راننده همزمان مینیبوسهایشان را فروختند
خسرو جولافیان، رضا خادمی، علیرضا صمیمی و علیرضا خدادادی چهار راننده مینیبوس گراش هستند که در سالهای اخیر دار فانی را وداع گفتهاند و انتشار خبر درگذشت هر کدام از آنان خاطرات بسیاری را برای دانشآموزان دیروز زنده کرد.
چند راننده دیگر لیست، پاسخهای کوتاهی به پرسشهای ما دادند. محمد خسروی، دیگر راننده مینیبوس، به خبرنگار هفتبرکه میگوید: «از سال ۷۲ من روی مینیبوس فعالیت دارم. در مدت کرونا که مدارس تعطیل شد شغل ما هم آسیب دید و بیکار شدیم. ولی خدا را شکر الان با بازگشایی مجدد مدارس و از ابتدای سال تحصیلی امسال باید ببینیم اوضاع چطور پیش میرود.»
حسین واحدی راننده دیگری است که از سال ۹۴ فعالیت خود را شروع کرده است. او میگوید: «از اسفندماه ۹۸ با شیوع ویروس کرونا کار ما هم عملا تعطیل شد و الان با بازگشایی مجدد باید ببینیم وضعیت چطور است. یک سال و نیم بیکار بودیم.»
حمید خبازی رانندهای که سالها مینیبوس او در اختیار دانشگاه بوده است میگوید: «در همان اوایل پیدایش کرونا من و خیلی از همکارانم ماشین خود را فروختیم. حدودا ۲۰ راننده از اوز، لار و گراش بودیم که ماشینهای خود را فروختیم. الان در حال حاضر راننده تاکسی هستم.»
جعفر پورکهن یکی از رانندگان جوانی است که به واسطه شغل پدرش در این راه قدم گذاشته است و میگوید: «پدرم راننده مینیبوس بود و سالهاست دیگر خودش در این زمینه فعالیتی ندارد و من روی مینیبوس کار میکنم. دو مینیبوس داشتم که در همان اوایل شیوع ویروس کرونا و تعطیل شدن مدارس، مینیبوس جدید و نو را مجبور شدم بفروشم. در طول این دو سال هم بیکار بودم. الان که مجدد مدارس باز شده است، با جور کردن وام و پول مینیبوسی که فروختم، یک مینیبوس با مدل پایینتر خریدم. در این دو سال علاوه بر بیکار شدن، خیلی هم ضرر کردیم.»
شماره تماس رانندگان مینیبوس در گراش
▫️ عبدالمهدی مهروری ۰۹۱۷۷۸۱۵۴۵۰
▫️ محمد خسروی ۰۹۱۷۷۸۱۰۹۴۱
▫️ علیرضا حسننژاد ۰۹۱۷۷۸۱۴۷۸۴
▫️ نعمتالله هادیپور ۰۹۱۷۳۸۳۰۱۵۱
▫️ حسین واحدی ۰۹۱۷۱۸۲۱۵۷۸
▫️ جعفر پورکهن ۰۹۳۸۲۴۴۲۶۲۱
▫️ ابراهیم ارژنگ ۰۹۱۷۹۰۷۸۱۷۰
▫️ ابوالفضل دیباچی ۰۹۱۷۱۸۲۱۲۴۲