هفتبرکه – مسعود غفوری: همین ابتدا تاکید کنم این سوال بیشتر از آن که یک سوال فنی و ترافیکی باشد، یک سوال رسانهای است. به عبارت دیگر، جنبههای فنی و عمرانی اقدامات شورای ترافیک موضوع این یادداشت نیست، بلکه به ضعف در جنبههای رسانهای این شورا در زمینهی اطلاعرسانی و توجه و پاسخگویی به افکار عمومی میپردازم. در واقع، این سوال را از منظر مخاطبان و شهروندان میپرسم، نه از منظر یک متخصص در امور عمرانی و ترافیکی. طبیعی هم هست، چون من تخصص و صلاحیتی برای بحث در این زمینه ندارم.
بهانهی این یادداشت، اقدام شورای ترافیک برای ایجاد تغییراتی در ورودی خیابان شهیدان محقق است؛ خیابانی که سالها محل سکونت من بوده و به دلایل مختلف، چند وقت یکبار به محل مناقشه تبدیل میشود: گاهی به خاطر بحث در مورد تخریب دیوار استادیوم و عریض کردن خیابان؛ و گاهی به خاطر مشکل ورودی و خروجی آن و ترافیکی که در میدان شهید برزگران (میدان شهرداری) ایجاد میکند. چند روز پیش، با تصمیم شورای ترافیک، با استفاده از بلوکهای سیمانی، یک مثلثی در ابتدای این خیابان ساخته شده است که ورود به آن را از سمت میدان شهید برزگران مسدود کند. اما نه شورای ترافیک، نه راهنمایی و رانندگی، و نه شهرداری لزومی برای اطلاعرسانی به شهروندان در این خصوص احساس نکردهاند. تنها در ساعاتی از روز، ماموران راهنمایی و رانندگی در ورودی خیابان حضور دارند، و البته دو چراغ چشمکزن هم برای هشدار به رانندگان در کنار مثلثی نصب شده است.
نتیجه؟ رانندگان به احترام ماموران راهنمایی و رانندگی خلاف نمیکنند، اما سردرگم میشوند. بعضیها میپیچند و وارد بلوار معلم میشوند و با دور زدن در دوربرگردان (که چندان هم ایمن نیست) به طرف خیابان شهیدان محقق برمیگردند. بعضیهای دیگر هم که مقداری از مسیر را آمدهاند، باید مسیر بلوار سعادت را در پیش بگیرند تا از یکی از فرعیهای خیابان شهیدان محقق، به این خیابان برگردند. اما وقتی ماموران حضور ندارند، اوضاع جالب است: بیشتر رانندگان، چند متر خلاف رفتن در جهت مخالف در بلوار معلم را به دور زدن ترجیح میدهند. در نتیجه، خطر تصادف بیشتر هم میشود! کلیپی را که مهندس دمساز از تخلفات متعدد رانندگان در این محل گرفته، در انتهای این یادداشت ببینید.
یادآوری میکنم که بحث من این نیست که آیا تصمیم شورای ترافیک برای ایجاد این مثلثی درست است یا نه. تصورم این است که این تصمیم با مشورت و کارشناسی انجام شده است و حتما منطقی پشت آن است و با تکمیل تغییرات در شکل هندسی میدان، نتیجهی خوبی هم میدهد. به هر حال، نیاز به اصلاح ترافیکی در این میدان اینقدر زیاد است که شهروندان از هر تغییر مثبتی در آن استقبال میکنند. اما در صورتی که توجیه و توضیحی وجود داشته باشد. توجیه و اقناع افکار عمومی و اطلاعرسانی درست و کامل به شهروندان، اصل مهمی است که در شورای ترافیک از سالها قبل تاکنون جایی نداشته است.
شاید به همین دلیل است که برای بسیاری از شهروندان، نام شورای ترافیک با بستن تقاطعها و ایجاد دستاندازها گره خورده است! من متوجه هستم که این تصویری غیر منصفانه و غیر منطقی از این شوراست که با وجود مشکلات و محدودیتها (از جمله کمبود نیرو و اعتبارات)، سعی میکند کارش را به صورت کارشناسیشده پیش ببرد. اما از طرفی دیگر، باید برای بار چندم، توجه شورای ترافیک را به این نکته هم جلب کنم که یکی از مشکلات اساسی آنها در روابط عمومی ضعیفشان نهفته است.
برای نزدیک شدن به موضوع، دو مثال کوتاه میآورم. چندی پیش، به تصمیم شورای ترافیک، یکی از بریدگیهای بلوار شهید شیخی در شهرک ایمان مسدود شد. انتشار عکس و خبر در شبکههای اجتماعی، گلایهها و انتقادها و شوخیهایی را طبق معمول متوجه شورای ترافیک کرد. در صورتی که من که هر روز مسیرم در این بلوار است، میدانم که دو بریدگی دیگر، صد متر بالاتر و صد متر پایینتر از این بریدگیِ مسدودشده وجود دارد. یعنی در واقع از اول هم لزومی به ایجاد این بریدگی نبوده است. وقتی من و دیگر هممحلهایها این مساله را در گروههای واتساپی توضیح میدهیم، انتقادات فروکش میکند.
مثال دوم در مورد سرعتگیرها و سرعتکاههاست. شاید بسیاری از خوانندگان این یادداشت هم در لحظهی اول فکر کنند که بسیاری از همشهریان با این دستاندازها در سطح شهر مخالفند و از کار شورای ترافیک در ایجاد سرعتکاهها ناراضیاند. اما نتایج یک نظرسنجی در هفتهی گذشته در کانال تلگرامی هفتبرکه، چیز دیگری را نشان میدهد. در این نظرسنجی از مخاطبان پرسیدیم: «برای کاهش سرعت و پیشگیری از تصادفات در خیابانهای اصلی گراش کدام مورد را ترجیح میدهید؟ ۱. نصب سرعتگیر و سرعتکاه؛ ۲. نصب دوربین و جریمه رانندگان متخلف؛ ۳. هر دو؛ ۴. هیچکدام.» نتایج اینگونه بود: ۱۲ درصد به گزینه ۱؛ ۳۴ درصد به گزینه ۲؛ ۲۹ درصد به گزینه ۳؛ و ۲۵ درصد به گزینه ۴ رای داده بودند. به عبارتی، ۴۱ درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی، نصب سرعتگیر و سرعتگیر را ترجیح میدادند. هرچند تعداد افراد شرکتکننده در نظرسنجی کم بود، اما اتفاقا بخش زیادی از همین افراد در زمانهای دیگر، منتقد اقدامات شورای ترافیک هستند. این نشان میدهد بر خلاف تصور عمومی، کار شورای ترافیک برای اقناع افکار عمومی در مورد نصب سرعتکاه، چندان سخت نیست.
من نمیدانم از دیدگاه عمرانی و ترافیکی، شورای ترافیک کارش را درست انجام میدهد یا نه؛ اما این دو مثال در کنار وضعیت کنونی خیابان شهیدان محقق و میدان شهید برزگران نشان میدهد که این شورا کار رسانهایاش را اصلا درست انجام نمیدهد. نداشتن یک روابط عمومی قوی، توجه نکردن به توجیه و اقناع افکار عمومی، توجه نکردن به لزوم پاسخگویی به سوالها و ابهامهای شهروندان، و مخصوصا اطلاعرسانی نکردن در مورد اقدامات (حتی در حد نصب یک بنر یا انتشار یک اطلاعیه در رسانههای شهر) بیشترین ضربه را به اعتماد عمومی به شورای ترافیک میزند، تا جایی که اقدامات کارشناسیشده و مثبت این شورا را نیز تحتالشعاع قرار میدهد.