نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

«اسماعیل‌آباد» روستایی در آرزوی روستا شدن

هفت‌برکه – شیدا شرقی: فقط پنج کیلومتر با شهر گراش فاصله دارد. نه روستا است، نه آبادی و نه کسی آن را به رسمیت می‌شناسد. عبدالله افخمی که بزرگتر اسماعیل‌آباد است می‌گوید ۶۱ نفر جمعیت داریم، در آستانه‌ی ۶۲ نفری شدن.

عصر یکی از همین روزهای داغ تابستان راهی جایی می‌شویم که می‌گویند اسمش اسماعیل‌آباد است؛ سکونتگاهی که ۲۰ خانوار با کمترین امکانات در آن زندگی می‌کنند. بلوار شهدا که تمام می‌شود، کمی در جاده چک‌چک به پیش می‌رویم. یک تابلو کوچک در سمت راست جاده به چشم می‌خورد که نوشته است «اسماعیل‌آباد». وارد جاده خاکی می‌شویم و آرام آرام به مسیر خود ادامه می‌دهیم تا به ابتدای جایی که قرار است روزی روستا شود برسیم. جلوتر یک مسجد نیمه‌تمام و یک تابلو دیگر به چشم می‌خورد که روی آن نوشته است «خیابان امام رضا(ع)». از قبل شنیده بودم که آن‌ها ارادت خاصی به امام هشتم، علی ابن موسی الرضا (ع)، دارند و اکثر فرزندان خود را هم رضا، علیرضا، محمدرضا و … نام‌گذاری کرده‌اند. کودکانشان ماشین را از دور می‌بینند و به سمت ما می‌آیند. بعد از یک سلام و احوال‌پرسی با اهالی، وارد خانه‌ی بزرگتر روستا می‌شویم. بر روی قالی وسط حیاط دور هم می‌نشینیم تا گفتگو را آغاز کنیم. عصر تابستان است و هنوز گرمای هوا کامل فروکش نکرده است.

در اسماعیل‌آباد زندگی جریان دارد. خانواده‌هایی که حتی یک چراغ در خانه‌هایشان ندارند ولی نور امید در دل‌هایشان به قول‌ها و بازدیدهای مسئولین روشن است. ساکنین این سکونتگاه علاوه بر نداشتن زیرساخت‌های رفاهی مناسب از جمله جاده، مرکز بهداشت، امکانات اجتماعی و مدرسه، حتی از داشتن برق، آب، گاز نیز محروم هستند. حداقل آرزوی آن‌ها این است مثل دو روستای کسرالدشت و شمس‌آباد در همین نزدیکی، روستا باشند نه «سکونتگاه غیر رسمی اسماعیل‌آباد».

اسماعیل‌آباد نه روستا است و نه آبادی؛ حتی کد جمعیتی هم ندارد. به گفته‌ی خودشان مسئولین شهرستان، نماینده مردم شهرستان و حتی مسئولین استان هم بارها از این محل بازدید داشتند و قول پیگیری و گرفتن کد آبادی داده‌اند ولی هنوز خبری نیست. خلاصه حرف مسئولین این است که بهتر است این روستا با یکی از روستاهای مجاور خود تجمیع شود تا خدمت‌رسانی به آنان ساده‌تر باشد.

روستا را به خاطر یک تنگه نزدیک روستا که چشمه‌ای هم دارد، خود اهالی «اسماعیل‌آباد» نام گذاشته‌اند. هوا که رو به تاریکی می‌رود، می‌شود از دور صدای موتوربرقی را شنید که نه تنها برق روستا را تامین می‌کند، بلکه چراغ امید را زنده نگه می‌دارد.

برایشان گوسفند سر بریدیم، برای‌مان کاری نکردند

عبدل افخمی از بزرگان و قدیمی‌های این سکونتگاه است. او به خبرنگار هفت‌برکه می‌گوید: پدرانمان از قدیم در همین محل زندگی می‌کردند و بعد از آن‌ها هم من و برادرم در اینجا زندگی را ادامه دادیم، ازدواج کردیم و حالا با تولد یک نوزاد دیگر که چند روز پیش بود، جمعیت‌مان به ۶۱ نفر رسیده است. اگر بخواهیم منطقی‌تر در نظر بگیریم ما خیلی قبل‌تر از روستاهای دیگر در اینجا ساکن بوده‌ایم ولی به خاطر جمعیت کم و بی‌توجهی مسئولین هنوز حتی کد آبادی هم نداریم.

افخمی یادی از اصغر فرودی، از فرمانداران پیشین گراش، می‌کند و می‌گوید: «تاکنون مسئولین زیادی به اینجا آمده‌اند. میزبان‌های خوبی هم بوده‌ایم و با سر بردین دام‌هایمان حتی از آن‌ها پذیرایی کردیم. ولی به جرات می‌توانم بگویم تنها کسی که پیگیر مشکلات ما بود شخص آقای فرودی و بخشدار وقت آقای فضلی بودند. بعد از آن یک دوره فرماندار عوض شد، بخشدار هم عوض شد، به ما سر زدند ولی آب پاکی را روی دستمان ریختند و گفتند شما به صورت غیر قانونی اینجا ساکن هستید و کار به منابع طبیعی و حتی صحبت از تخریب کشید.»

او با اشاره به کودکانی که پابرهنه در حال بازی هستند می‌گوید: «از ما که گذشت و سواد نداریم. ولی این بچه‌ها گناه دارند و دوست داریم لااقل به اندازه یک خواندن و نوشتنی سواد داشته باشند یا حتی درسشان را ادامه بدهند و کسی شوند برای خودشان. نه مدرسه، نه خانه بهداشت، هیچ چیزی نداریم و بیشتر برای این کودکان و زنان تلاش می‌کنیم که به آسایشی برسند.»

وقتی می‌پرسم تعداد شما در این آبادی چند نفر است؛ اشاره می‌کند به خانمی که تازه فارغ شده است و با خنده می‌گوید: «۶۰ نفر بودیم و یک نوزاد چند روز پیش متولد شده و الان ۶۱ نفر هسیتم. البته یکی از خانم‌ها هم باردار است و شاید باز هم موردی باشد و هنوز خبر نداریم. جمعیت ما رو به افزایش است و بلاخره ازدواج و زاد و ولد شکل می‌گیرد.»

افخمی که به نمایندگی از اهالی صحبت می‌کند در ادامه می‌گوید:‌ «مسجدی که ساخته شده با همت خیرین بوده. چندباری هم مراسم گرفته‌ایم و پخت هم انجام شده. مسجد هم برق ندارد و با موتوربرق کارمان را راه می‌اندازیم.»

چگونه جایی روستا می‌شود؟

برای تشکیل یک آبادی یا گرفتن کد جمعیتی، مراحلی باید انجام شود که ابتدا باید اهالی آن سکونتگاه درخواست خود را برای بخشداری و فرمانداری ارسال کنند تا کد جمعیتی صادر شود. این اهالی معمولا در اراضی دولتی یا ملی ساکن هستند و زمین مربوط خودشان نیست و از قبل به خاطر دام و کشاورزی در این محل ساخت‌وساز هم انجام داده‌اند و سکونت دارند.

برای گرفتن کد جمعیتی ابتدا لیستی از افراد ساکن در سکونگاه تهیه و به بخشدار ارجاع داده می‌شود. کارگروهی در فرمانداری است که از دستگاه‌های مرتبط از جمله بنیاد مسکن، منابع طبیعی، راه و شهرسازی و محیط زیست استعلام می‌گیرد و بعد پاسخ این دستگاه‌ها را جمع‌بندی و به سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استانداری ارسال می‌کند و برای بازدید به محل می‌آیند.

برای اسماعیل‌آباد نیز این کارگروه تشکیل شده است ولی به خاطر نزدیک بودن به دو روستای دیگر، فعلا امکان گرفتن کد آبادی برایشان وجود ندارد و پیشنهاد مسئولین شهرستان این است که ساکنین آن به روستای کناری بروند. البته این را مسئولی رسمی به ما نمی‌گوید و بعد از پرس‌وجو از ادارات مختلف، غیر رسمی به این نقطه می‌رسیم.

کنار زیارت، شمس‌آباد و کسرالدشت  بعد از گرفتن کد آبادی و بعد از طی شدن مراحل، خدمات به آن‌ها تعلق گرفت و می‌توان گفت دیگر یک روستا هستند. این سه روستا هم طرح هادی دارند و هم خدماتی از قبل آب، برق و گاز، مدرسه و خانه بهداشت و همه شرایط برای تشکیل یک روستا را دارا هستند.

بخشدار: اسماعیل‌آباد یک سکونتگاه غیر قانونی و غیر رسمی است

عابدین ابولی، بخشدار مرکزی گراش، در گفتگو با هفت‌برکه گفت: «اسماعیل‌آباد یک سکونتگاه غیررسمی و غیرمجاز است که با تصرف اراضی ملی شکل گرفته است. کل ساخت و سازها و کل موجودیت روستا با تصرف غیر قانونی اراضی ملی است. طبق قانون ما نمی‌توانیم به این افراد خدمات ارائه دهیم. پیشنهاد ما این است که این افراد به روستای شمس‌آباد که دارای کد جمعیتی هستند منتقل شوند. زمین هم بنیاد مسکن واگذار می‌کند تا ساخت و ساز انجام دهند.»

بخشدار مرکزی در ادامه افزود: «برای دولت این همه پراکندگی جمعیت مقدور نیست تا برای خدماتی از جمله آب، برق، گاز و آسفات و … هزینه کند و به نقاط مختلف ببرد. منابع طبیعی اشرافیت کامل بر موضوع دارد چون زمین اراضی ملی است متولی اصلی منابع طبیعی است و بخشداری و فرمانداری با توجه به اینکه روستا و آبادی نیست و کد جمعیتی ندارد هنوز مسئولیتی ندارد.»

مصطفی شادرام، روابط عمومی منابع طبیعی شهرستان گراش، در گفتگو با هفت‌برکه گفت: «این سکونتگاه در اراضی ملی شکل گرفته است، قبلا به اتفاق مسئولین بازدید هم داشته‌ایم و البته تشکیل پرونده‌ای برای تخریب نداریم ولی باید سریع‌تر وضعیت این اهالی مشخص شود. یا کد آبادی بگیرند و بعد از طریق بنیاد مسکن برای گرفتن زمین از منابع طبیعی اقدام شود و خدمات‌رسانی شود؛ یا هم به روستای کناری منتقل شوند و این بخش از اراضی ملی تخلیه شود.»

افخمی که به نوعی بزرگتر روستاست به شدت مخالف رها کردن اسماعیل‌آباد و رفتن به شمس‌آباد است: «چند وقت پیش وقتی مسئولین برای بازدید به اینجا آمدند، از ما خواستند که به روستای کناری یعنی شمس‌آباد که در سال ۹۶ کد آبادی گرفته است منتقل شویم تا از خدمات دولت بی‌بهره نمانیم. ولی این را در نظر نمی‌گیرند که از ابتدا اینجا بوده‌ایم و به تازگی به اینجا نقل مکان نکرده‌ایم. کشاورزی کرده‌ایم، دام داریم. حتی فرهنگ متفاوتی با شمس‌آباد یا حتی روستاهای دیگر داریم. وقتی با بزرگان شمس‌آباد هم نشستیم پای صحبت به ما گفتند خودتان بدون دام‌هایتان بیایید. خوب این همه دام را چه کنیم؟ چطور امرار معاش کنیم؟ نمی‌شود فقط دستور داد به روستای کناری بروید و بیخیال این مردم شوید.»

 

بنیاد مسکن: بهانه اصلی گرفتن زمین است

بیژن جمشیدی، رئیس بنیاد مسکن شهرستان گراش، به خبرنگار هفت‌برکه می‌گوید: «متاسفانه شرایط در گراش طوری است که خیلی نمی‌شود به گفته‌ها و شنیده‌ها اعتماد کرد. جدیدا هر کسی از راه می‌رسد مدعی است از قدیم در فلان منطقه زندگی می‌کرده و دام داشته و می‌خواهند اراضی را تصرف کنند.»

جمشیدی معتقد است اسماعیل آباد سابقه چندانی ندارد: «باید با سند و مدرک تمام گفته‌های اهالی اسماعیل‌آباد بررسی شود. عکس‌های هوایی بررسی شود که اسماعیل‌آباد در کجای نقشه جای داشته که در سرشماری سال ۹۵ در آمار نیست. این مردم در سال ۹۵ طبق سرشماری با کسرالدشت بوده‌اند و باید به آنجا منتقل شوند. این که افرادی بیایند و اراضی ملی را تصرف کنند، ساخت‌وساز انجام دهند، خیرین هم کمک کنند و مسجد بسازند درست نیست و بی‌قانونی است.»

جمشیدی در مورد راه‌ حل مشکل اسماعیل آباد می‌گوید: «این اهالی باید با دام‌هایشان به روستای شمس‌آباد یا کسرالدشت منتقل شوند. کسی نمی‌تواند به آن‌ها بگوید فقط خودتان بدون دام بیایید. قانون این اجازه را می‌دهد. باید تعداد خانوار دقیق بررسی و ادعای این اهالی که ما قبل شمس‌آباد و کسرالدشت در این زمین‌ها سکونت داشته‌اند ثابت شود. متولی فرمانداری است که بررسی کند. اگر این آبادی از قبل بوده، چرا سال ۹۶ ثبت نشده و کد آبادی نگرفته؟ چرا کسرالدشت و شمس‌آباد گرفت ولی این مابین اسماعیل‌آباد رها شد؟»

رییس بنیاد مسکن معتقد است برخورد احساسی با این موضوع باعث تکرار آن خواهد شد: «مشابه اسماعیل‌آباد در گراش زیاد است که با تصرف اراضی ملی و به بهانه دام و سکونت قدیمی کد آبادی می‌گیرند و می‌رود به سمت اتفاقات دیگر.»

این عشایر و افراد ساکن در سکونتگاه‌های غیرقانونی همان شهروندانی هستند که در تولید گوشت، لبنیات به مردم شهر خدمات می‌دهند ولی خدمات از سمت مسئولین شهرستان نمی‌گیرند. باید برای این شهروندان موقتا فکری شود تا مسیر قانونی آن طی شود. نمی‌شود تا طی شدن مسیر قانونی این شهروندان از نعمت آب و برق محروم باشند. مشابه اسماعیل‌آباد می‌شود به شمس‌آباد، میلویه ارد، امیدیه گراش و محمدآباد گراش اشاره کرد که در سال ۹۶ کد جمعیتی گرفته‌اند و در حال حاضر در مسیر  روستا شدن، یک پله از اسماعیل‌آباد بالاترند. 

 

خروج از نسخه موبایل