هفتبرکه: در جلسه انتخاب شهردار گراش، سعید جعفری، سخنگو؛ و مصطفی خورشیدی، نایب رییس شورای شهر، دو عضوی بودند که به انتخاب حلیمی رای منفی دادند.
روز بعد از رایگیری، سعید جعفری برای شفافسازی در گفتگو با هفتبرکه در مورد دلایل این رای خود سخن گفت. جعفری ابتدا شهردار بومی و بعد کشتکار را گزینه خود و خورشیدی برای شهرداری دانست و روزمهی ضعیفتر حلیمی از کشتکار را دلیل اصلی رای منفی خود اعلام کرد.
هفتبرکه: پیش از آن که به جریان رایگیری برسیم، در انتخاب شهردار، رویکرد شما به عنوان یک نفر از اعضای شورا چیست و چه معیاریهایی برای شما اهمیت داشت؟
جعفری: یکی از دغدغههای هر شورا این است که انتخاب شهردار خوبی داشته باشد چون وظیفهی اصلی شورا انتخاب شهردار و نظارت بر عملکرد شهردار و شهرداری است. آن چیزی که در ابتدای کار به چشم مردم میآید و مردم میبینند این است که کار شهرداری به چه شکل رفته جلو، پیشرفتی کرده یا نه، و یا فقط داریم یک کار روزمره را انجام میدهیم.
من اینجا جا دارد از آقای مهروری به صورت ویژه تشکر کنم که پارسال قبول زحمت کردند و شش، هفت ماه ما را تحمل کردند و در خدمتشان بودیم. به هر حال بعد از این که ایشان روز ۲۸ اسفند ۱۴۰۰ بازنشسته شد، ما باید سریعتر یک شهردار را انتخاب میکردیم. هر چند که از قبل با خیلی از گزینهها شفاهی و حضوری صحبت کرده بودیم و رزومهها را فرستاده بودند.
در بحث شهرداری رویکرد ما این است که دیگر شهرداری نداشته باشیم که فقط کار روزمره شهرداری را انجام دهد بلکه در فکر جهش و پیشرفت خاصی برای شهرمان باشیم. پس نیازمند یک شهردار باتجربه، دانش و جوان و پای کار و باسابقه بودیم که ما این را در رزومههایی بعضی از دوستانی که زحمت کشیدند برای ما فرستادند یا حضوری تشریف آوردند و در خدمتشان بودیم، میبینیم و میخواستیم از آنها استفاده کنیم.
انتخاب شهردار در این دو بار، یعنی دوره بعد از انتخابات سال ۱۴۰۰ و این دوره بعد از استعفای مهروری، چه فرآیندی داشت و شورای شهر طی چه روندی به گزینه نهایی رسید؟
زمانی که شورا ۱۴ مرداد ۱۴۰۰ شروع به کار کرد و حتی قبل از آن، از شهرداران سابق شهر و روستا و بعضی از اعضای برجسته شوراهای ادوار قبلی دعوت کردیم و یک جلسه گذاشتیم. چیزی در حدود بیست نفر دعوت کردیم و نظرات آنها را گرفتیم که الان که میخواهیم شورای ششم را شروع کنیم به نظرتان شهردار جدید بیاوریم یا از همین شهردار که آقای مهروری هست استفاده کنیم. بیشتر دوستانی که تشریف آورده بودند نظرشان این بود که چون یک شورای جوان و یا شاید کمتجربه بود بهتر است که ما از آقای مهروری استفاده کنیم که خودشان سابقه زیادی در شهرداری دارند و سی سال کارمند شهرداری بودند و سابقه کار در بخشداری داشتند.
انصافا برای ما خیلی خوب شد که با ایشان تمدید کردیم و خدا را شکر ایشان قبول زحمت کردند و هفت ماه در خدمتشان بودیم. بعد از این که ایشان استعفا داد به هر حال رزومههای افراد زیادی را برای ما فرستادند، شاید بیشتر از ۲۰ رزومه برای ما ارسال شد که به هر کدام از دوستان و همکاران ما چند نفر معرفی شده بود و یا خودشان پیگیر شده بودند. از میان آنها ما رزومه هشت نفر را انتخاب کردیم و با شش نفر صحبت حضوری صحبت کردیم. یک نفر بیماری کرونا داشت نتوانستیم صحبت کنیم.
از بین شش نفری که حضوری با آنها مصاحبه کردیم یک نفر نیروی جوان متخصص و شهرسازی گراشی گراشی و پنج نفر بقیه کاندایداهای غیر بومی بودند که در بین اینها حتی ما آقایانی داشتیم که بیش از چهار جا فرماندار بودند و یک جا هم شهردار بودند و بعضی ها هم از رزومههای بالایی برخوردار بودند و حتی کاندیدای شهرداری شیراز بودند و از بین این افراد ما صحبت کردیم. در لیست نهایی ما یک نفر نیرو و کاندیدای جوان بومی متخصص شهرسازی را داشتیم و چند نفر دیگر هم غیربومی بودند و از تخصص خوبی برخوردار بودند که یکی از آنها آقای حلیمی بود و آقای مکی و آقای کشتکار هم در لیست نهایی بودند.
در نهایت آقای حلیمی با دو رای، آقای کشتکار با دو رای و یک نفر از اعضا هم آقای مکی در نظرشان بود ولی در نهایت بعد از این که دو دو شد، نفر سوم هم رای به آقای حلیمی دادند و سه به دو با سه رای موافق و دو رای مخالف که رای مخالف هم بنده و آقای خورشیدی بودیم، ایشان برای شهرداری گراش انتخاب شد.
دلیل اصلی مخالفت شما با آقای حلیمی چه بود؟
من با تمام احترامی که برای جناب مهندس حلیمی قایل هستم، چون ایشان انسان بسیار باشخصیت، جوان و با دانشی هستند، ولی رزومه ایشان نسبت به رزومه دوستان دیگر که ما از آنها دعوت کرده بودیم و هم رزومه فرستاده بودند و هم با آنها مصاحبه حضوری داشتیم، بسیار ضعیفتر بود.
آقای کشتکار را به عنوان مثال عرض میکنم: ایشان شهردار زریندشت، استهبان، مدیرعامل پسماند شیراز، مدیر کل دفتر امور شهری و شوراهای استان فارس بودند. مدیر کل امور مجلس شورای عالی استانهای کشور، مدیر کل امور حقوقی و مشاور امور مجلس شورای عالی استانهای کشور بودند، قائم مقام معاونت خدمات شهری شهرداری شیراز بودند و هماکنون هم مدیر کل نظارت بر خدمات شهری شهرداری شیراز هستند. بنابراین یک رزومه بسیار خوبی را داشت و حتی من با خیلی از کارشناسهای استانداری و حتی با شهردارهای سابق گراش که غیر بومی بودند صحبت کردم، ایشان را یک سر و گردن بالاتر از تمام کاندیداهای دیگر میدانستند. بعد از این که کاندیدای بومی و جوانمان را کنار گذاشتند، من آقای کشتکار را انتخاب کرده بودم.
در مورد کاندیدای بومی، تقریبا همه اعضای شورا در زمان انتخابات روی این موضوع تاکید داشتند. اما این روند ورودشان به جمع نامزدها و حذفشان ابهامآمیز بود و این شائبه را پیش آورده بود که بیشتر در شورا اسم مطرح شود و بعد گزینهی از پیش تعیین شده انتخاب شود.
با احترامی که خدمت شما دارم، اتفاقا بر عکس است. همین طور که فرمودید در شعار تبلیغاتی تمام اعضای شورا همین بود که ما نیروهای بومی استفاده کنیم. الان بیش از ۵۰ سال که از عمر شهرداری گراش میگذرد تنها نیروی جوان متخصص شهرسازی که ایشان حتی سابقه معاونت مدیر کلی هم دارند، یک نفر بیشتر نبود؛ و من به اتفاق آقای خورشیدی هم ایشان را انتخاب کرده بودیم.
تا کی از نیروهای بومی خودمان استفاده نکنیم؟ چون یکی از دلایل عدم پیشرفتی که در شهر و شخصیت گراش است، استفاده نکردن از نیروهای بومی بوده؛ بومیهایی که واقعا دلسوز هستند، واقعا پای کار هستند و عمرشان را در این شهر گذاشتند و من مطمئنم بیشتر از هر کسی دوست دارند برای شهرشان زحمت بکشند و باعث پیشرفت شهرشان باشند. ما ایشان را حتی انتخاب کردیم و جزو گزینههای ما بوده؛ ولی در شب آخر، دوستان به دلایلی که باید از خودشان بپرسید، ایشان را از لیست حذف کردند و گفتند صلاح میبینیم ایشان نباشند و بعد از این که ایشان حذف شد، گزینهی من و آقای خورشیدی آقای کشتکار بود.
یعنی اگر امکانش بود شما همچنان روی گزینه بومی تاکید داشتید؟
بله.
یکی از بحثهای دیگری که مطرح شد، خود آقای مهروری اعلام شد که یک سال در شهرداری فعالیت میکنند. چه شد که بازنشسته شدند؟
حتی ما در هفتههای آخر که مدام با ایشان در تماس بودیم، از ایشان خواستیم هر طوری هست ما را تحمل کنند تا دو، سه ماه دیگر که ما یک شهردار آمادهای را داشته باشیم به جای این که سرپرست بگذاریم و بعد شهردار بیاید و شاید در کار شهرداری اختلال به وجود بیاید. ولی متاسفانه مثل این که از نظر بحث بازنشستگی شرایطی بود که ایشان نمیتوانست بیشتر بماند و متاسفانه همان روز ۲۸ اسفند در روزهای پایانی سال ایشان بازنشسته شد؛ وگرنه خود ایشان هم مایل بودند حداقل چند ماه دیگر باشند که شهردار را انتخاب کنیم و حتی نظر ایشان هم جلب شود بعد با شهردار جدید شروع به کار کنیم.
مثل این که آقای حلیمی قبلا در مرداد ۱۴۰۰ هم در بین گزینههای شهرداری گراش بودند. چرا آن زمان از اول آقای حلیمی انتخاب نشد؟ که هم شورا کارها را سریعتر پیش ببرد و هم شورای خور این دلخوری را نداشته باشد؟
من هم همین سوال برایم به وجود آمده که باعث ناراحتی شده است. عقل سالم و عقل سلیم میگوید شما باید رزومهها را ببینید و رزومههای بهتر را جدا کنید و با آنها مصاحبه حضوری داشته باشید. پس ما وقتی که نفری که از قبل هم اسمشان بود میخواهیم انتخاب کنیم، چرا از بقیه رزومه خواستیم؟ پس چرا از این آقایان دعوت کردیم؟
رزومهها به شکلی است که یک آدم عادی هم میتواند این دو آقا یعنی آقای کشتکار و آقای حلیمی را در کنار هم قرار دهد و مقایسه کنند. ایشان فقط قبل از این شهردار خور شوند، کارشناس شهرداریهای دیگر بودند و سرپرست شهرداری همایونجان بوده است. همایونجان هم شهر بزرگی نیست. بعد ایشان برای خور شاید خوب کار کرده باشد، هر چند این طور هم نیست؛ ولی به هر حال ما برای شهر گراش، شهری که نیازمند جهش و پیشرفت خاصی است و برای جلب رضایت مردم دنیادیدهی گراش، شهرداری بارزومهتر، باتجربهتر و با سوادتر نیاز داشتیم. بنابراین من هم با شما موافق هستم که ما اگر میخواستیم این گزینه را انتخاب کنیم نباید کل وقت خودمان و شورا را میگذاشتیم برای دریافت رزومه و مصاحبه و استعلاماتی که از اطراف میگرفتیم.
نقش عوامل خارج از شورا در انتخاب شهردار چقدر بوده؟
من این سوال را میسپارم به خود مردم. من توضیحاتم را دادم. العاقل یکفی بالاشاره. فکر کنم مردم خودشان میتوانند به دست بیاورند که آیا فشارهایی از جای دیگر بوده که ایشان انتخاب شود یا نه. من این را میسپارم که مردم خودشان تصمیم بگیرند.
طبق تصمیمی که در شورا گرفتید از مردادماه شما باید به عنوان رئیس شورا باشید. آیا مخالفت شما با آقای حلیمی باعث نمیشود در آن دوران، مسائلی بین شورا و شهرداری به وجود بیاید؟
من به عنوان سخنگوی شورا بودم ولی حقیقت هم احترام گذاشتم به رئیس شورا و هم ارتباط خوبی که بین ما اعضا هست. من کمتر مصاحبه میکردم، مگر این که جایی که مجبور بودم و ایجاب میکرد.
آن زمانی که برای انتخاب رئیس، بنده و آقای دانشور به هر حال به توافق نرسیدیم که کدام رئیس باشیم، جلسهای در دفتر جناب مهندس حسینزاده با حضور ایشان و حضور دو رئیس دفتر تهران و گراش و ما پنج نفر صورت گرفت این تصمیم را گرفتیم و مورد تایید پنج عضو شورا هم قرار گرفت.
من هم الان هم احترام میگذارم به انتخاب شورا و هیج مشکلی هم با این ندارم. من این صحبت را کردم که ذهنیت همشهریان عزیز و دوستانمان روشن شود. چون ما قول دادیم که شفاف باشیم و مطمئن باشید تا پایان این چهار سال شفاف با مردم هستیم. من به خاطر این، این مصاحبه را انجام دادم.
برای پیشرفت شهرمان بیشتر از کسی استفاده کنیم که قابلیتش را در شهر بزرگ در شهرستانهای بزرگ و مرکز استان نشان داده است. آقای کشتکار هنوز هم هست. ایشان از کاندیداهای شهرداری شیراز در همین امسال بودند و هنوز هم میتوانید در سایت چک کنید. پس ما شهردار کوچکی را انتخاب نکرده بودیم. در شورای چهارم اگر آقای زارع را انتخاب کردند که هنوز به نیکی از ایشان یاد میشود، ایشان از نیروهای استانداری بودند. آیا آمدند شهرداری از یک شهر اطراف گراش را بیاورند؟ نه. پس چرا الان که دو دوره از شورای چهارم گذشته، ما باید پسرفت داشته باشیم؟ ولی بنده با تمام این مسائل باز هم احترام میگذارم به نظرات عزیزان و برای اعتلای نام عزیز گراش با تمام توانم کار میکنم و در کنار ایشان هستم. فقط ان شالله بتوانیم جوابگوی درخواستها و انتظارات مردم شهر باشیم.
شما در این مدت به عنوان سخنگو کمتر صحبت کردهاید. صحبت پایانی شما با مردم؟
من تشکر ویژه دارم از مردم که همیشه همراه ما بودند. از خیرین و سرمایهداران که همیشه در سنوات و دورههای قبل یار شورا بودند، باز هم میخواهیم در کنار ما باشند. ما مردم را در کنار خودمان میدانیم و انتظار بیشتری داریم که با وجود این که یک شورای جوان هستیم، در کنار این شورای جوان باشند و ما را راهنمایی کنند و کمک کنند که بتوانیم با حضور جناب آقای حسینزاده به عنوان نماینده، جهش و پیشرفت خاصی را برای شهر و شهرستان داشته باشیم.