نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

یک زن، یک اسب، هزار رویا

هفت برکه (گریشنا): سوارکاری از آن رشته‌های ورزشی پرطرفداری است که در گراش حواشی زیادی دارد. حالا اگر جنسیت شما زن باشد و  به این رشته هم علاقه‌مند باشید، برای نادیده گرفتن این حواشی باید اراده‌ی قوی‌تری داشته باشید تا هزینه‌ی ادامه دادن مسیر کمتر پای شما بیافتد.

جلوگیری از  برگزار شدن مسابقات سوارکاری استقامت با این بهانه که زن و مرد به طور همزمان مسابقه را برگزار می‌کنند یکی از این حواشی‌های عجیب این چند وقت بود. در این پست با معصومه پورشمسی، نائب رییس هیات سوارکاری، صحبت کرده‌ایم. زنی که در گراش به صورت جدی‌تری رشته‌ی سوارکاری را دنبال کرده است و در این راه به جاهای خوبی رسیده و چندین مقام جهانی و کشوری آورده است.

او مادر ۳ فرزند پسر به نام، احمدرضا، محمد امین و حامد است. احمدرضا که حالا ۱۷ ساله است مانند مادرش در سوارکاری استعداد دارد  و در یکی از مسابقات به عنوان رقیب، همپای با مادرش پا به زین شد و نتیجه این شد که مادر و پسر هر دو در این مسابقه به موفقیت رسیدند.

از پرش تا استقامت

معصومه می‌گوید:«سوارکاری را در سال ۸۹ در رشته پرش شروع کردم فعلا در رشته استقامت فعال هستم. دلیل این که نتوانستم در رشته‌ی پرش بمانم این است که متاسفانه از این رشته در گراش حمایت نشد و منجر به غیر فعال شدن این رشته در گراش شد. یادم است آن زمان آقای مجتبی پورشمسی یکی از مطرح‌ترین سوارکاران در رشته‌ی پرش بود که چون از او حمایت  نشد برای ادامه دادن فعالیتش به شیراز رفت. سال ۹۳ یکی از بهترین و ماندگارترین سال‌های فعالیتم در رشته سوارکاری است، همان سالی که موفق شدم در مسابقه‌ی بین‌المللی اف ای آی کرمان، جز هشت نفر برتر مسابقه، شوم.»

اما این همه‌ی افتخارات او نیست. پورشمسی مقام‎‌های مختلفی که در طول این سال‌ها به دست آورده است را لیست کرد و گفت:« من در سال‌های ۹۲، ۹۵، ۹۷ و ۹۸ در مسافت ۸۰ کیلومتر صاحب مقام شدم.»

او مسیر همواری  برای جایگاهی که در حال حاضر دارد، نداشته است اما با تلاش و همتش سدهایی زیادی را شکسته است. معصومه می‌گوید:«اولین مانع من برای ورود به این رشته خانواده‌ام بود. همه اعضای خانواده‌ام مخالف فعالیت من در رشته‌ی سوارکاری بودند البته به جز همسرم و یکی از برادرانم که برای دنبال کردن علاقه‌ام حمایتم کردند. اما وقتی پیشرفتم را در این رشته دیدند که در بیشتر مسابقات به مقام می‌رسیدم، راضی شدند و متوجه شدند علاقه من به این رشته قابل انکار نیست و برای همین بعد مدتی ورق برگشت و برعکس مشوق من هم شدند.»

گاهی اسب‌ها باشعورتر از آدم‌ها هستند

اما خانواده، تنها مانع برای پریدن معصومه به سمت موفقیت نبود، او حالا در حال دفاع از این رشته در برابر افرادی است که در جامعه آگاهی لازم را از این رشته ندارند. او می‌گوید:«بگذارید تمام حرف‌هایی که یک زن سوارکار ممکن است از سمت افراد ناآگاه بشنود را برایتان لیست کنم. به شما می‌گویند این رشته برای زنان خطرناک است، من در جواب به آن‌ها معمولا می‌گویم هر ورزشی، هر فعالیتی خطراتی با خودش دارد. در سوارکاری شما با یک موجود زنده سروکار داری. من بارها زخمی شده‌ام. یک بار هم با لگد اسب سرم شکست. ولی این دلیل نمی‌شود، مثل این است که بگویند من رانندگی نمی‌کنم چون ممکن است، تصادف کنم.»

این خانم سوارکار می‌گوید: «تجربه به من ثابت کرده که اسب‌ها فهمیده و باشعور هستند و حس‌ها را درک می‌کند. وقتی این موضوع را فهمیدم و به شناختی از اسب‌ها رسیدم و مهارت لازم را در زمینه نحوه‌ی برخورد با اسب و همچنین فن سوارکاری یاد گرفتم، آن وقت بود که انگیزه و اراده، جای استرس و اضطراب‌هایم را گرفت.»

اما موضوع دیگری که ممکن است شما را دلسرد کند، فرهنگ جامعه و نحوه‌ی برخورد مردم با یک زن سوارکار است. شما این حرف‌ها را از مردم می‌شنوید:«چرا باید یک خانم همراه با یک آقا مسابقه دهد؟ چه معنی دارد زن سوار اسب شود؟ پوشش را نگاه کن، بالای اسب می‌خواهد خودنمایی کند، دختر نباید به یک اسب وابسته شود، کاری که آن‌ها می‌خواهند بکنند، زیر سوال بردن هدف شما با تحقیر کردن و زیر سوال بردن شما است، از من می‌شنوید نگرانش نباشید، شما با موفقیتتان باعث می‌شوید جامعه نیز به آگاهی لازم برسد. زن‌های زیادی را دیدم که به خاطر بیشتر نشدن محدودیت‌ها و فشارهایی که از سمت خانواده یا جامعه دارند، سکوت می‌کنند اما سکوت همیشه راه‌حل درست نیست گاهی برای اثبات موضوعی باید حرف زد، آگاهی داد، ثابت کرد. حتما یادتان هست زمانی که زن‌ها می‌خواستند رانندگی کنند چه حواشی‌هایی داشتند، حالا خیابان را ببینید، و کمتر شدن دردسر زنان برای رفت و آمدشان.»

از او می‌پرسم چه چیزی باعث شد به این دیدگاه برسید و با نادیده گرفتن حواشی بالای اسب بمانید؟ جواب می‌دهد:«هر چیزی که باعث شود آدم به شناختی از خودش برسید، جذابیت دارد. وقتی بالای اسب هستم، احساس غرور می‌کنم. احساس اعتماد به نفس می‌کنم. فکر می‌کنم کسی هستم که باید باشم.»

فرصت از دست رفته

او با تاکید کردن روی تاثیرگذاری مسئولین در پیشرفت‌های ورزشی، گله‌اش را از برگزار نشدن مسابقه سوارکاری استقامت در گراش این طور مطرح کرد:«توقعی که از مسئولین دارم این است که به جایی این که حرف‌هایی را از افرادی که اطلاعات کافی در مورد موضوعی ندارند، بشنوند، بیایند با افراد مطلع و منابع معتبر صحبت کنند، من به عنوان زنی که سال‌ها است در گراش سوارکار هستم می‌گویم آن حواشی که مانع برگزاری مسابقه شد از اساس کذب و اشتباه بود. و البته هزینه‌ی سنگینی هم برای رشته‌ی سوارکاری در گراش داشت. اولین آن فرصت‌کشی برای اثبات استعداد سوارکاران بود. مثلا من در جریان بودم که خانواده‌ها راضی شده بودند که در همین مسابقه که لغو شد، استعداد فرزندانشان را در زمینه سوارکاری محک بزنند. ولی این عکس‌العمل مسئولین باعث شد همه در جای خودشان بمانند و خانواده‌ها سوارکاران، با این بهانه که با صرف این همه هزینه و وقت، این رشته هیچ آخر و عاقبتی ندارد، بار دیگر روی مخالفت‌های خود پافشاری کنند. مسئولین وزنه‌ی سنگینی برای فرهنگ‌سازی و بالا کشیدن تمام رشته‌های ورزشی هستند. در منطقه، گراش، به عنوان قطب سوارکاری معروف است. در تمام رشته‎‌های سوارکاری، کورس، استقامت و پرش ورزشکاران گراشی حرفی برای گفتن دارند و موفق هستند. با توجه به موقعیت مناسب مکانی و جوی، استان فارس برای برگزاری مسابقات روی گراش خیلی حساب باز می‌کند. قرار بود بعد از مسابقه‌ای که مانع از برگزار شدن آن شدند ما در گراش برای برگزاری مسابقات کشوری برنامه‌ریزی کنیم که باعث شناخته شدن گراش در کل کشور می‌شد ولی با این حواشی‌ها صرف نظر کردیم. چون مسابقات کشوری شوخی‌بردار نیست و هزینه‌ی برگزاری آن بالا است و تبعات زیادی برای ما خواهد داشت اگر لحظه‌ی آخر بشنویم که اجازه‌ی برگزاری نداریم! به هر حال امیدوارم با حمایت و دلسوزی این رشته به جایگاه اول خودش برسد.»

با شنیدن استعفا و کناره‌گیری مهندس مهرابی، رئیس هیات سوارکاری گراش دلیل این استعفا را از نائب رییس هیات سوارکاری گراش می‌پرسیم:«واقعیت این است که کار در هیات سوارکاری سخت است با وجود دلسوزی و کارهایی که آقای مهرابی انجام می‌دادند اما از نتیجه کارها، عدم همکاری‌ها و حواشی راضی نبودند. آقای مهرابی بارها استعفا داد ولی از استان قبول نمی‌کردند. و فعلا هم کسی جای ایشان انتخاب نشده است. من شاهد هستم که ایشان برای رشته سوارکاری در گراش کم نگذاشت. یکی از مسائلی که او به صورت جدی پیگیر آن بود بحث زمین کورس و پرش برای هیات سوارکاری گراش بود ولی متاسفانه ادارات متولی و مسئولین شهرستان حمایت موثری نداشتند او پیشنهادهایی هم داد، حتی طرح‌هایی با بالاترین استاندارد را تهیه کردند ولی هیچ کدام به نتیجه نرسید چون مسئولین حرف‌ها را فقط گوش کردند اما آن را عملی نکردند و قول هم می‌دادند اما فراموش می‌کردند یا عوض می‌شدند. با توجه به تغییرات متعدد در پست  ریاست تربیت بدنی گراش یا شورا آقای مهرابی حتما با آن‌ها دیدار می‌کرد و مشکلات را مطرح می‌کرد اما دریغ از حمایت. به هر حال تصمیمی بود که خود ایشان گرفتند.»

سوارکاری رشته پر هزینه‌ای است

پورشمسی طلایی‌ترین دوره‌ی سوارکاری در گراش را مربوط به سال‌های پیش می‌داند و می‌گوید:«در آن دوران در رشته‌هایی بیشتری فعال بودیم. هم پرش و هم کورس. و یکی از برنامه‌هایی که پایدار بود و یکی از افتخارات گراش محسوب می‌شد مسابقه‌ی کورس و پرش بود که آن زمان هر سال ۲۲ بهمن برگزار می‌شد. آوازه‌ی برگزاری آن مسابقات در کل منطقه پیچیده بود تا جایی که حالا بعد از گذشت سال‌ها باز هم گراش را با مسابقه کورس و پرش می‌شناسند به این دلیل که آن زمان امکانات بیشتری بود. مثلا از لحاظ وسایل یا از استان فراهم می‌کردند و یا این جا موجود بود ولی از وقتی که وسایل و باشگاه‌ها شخصی شد، خیلی از شرایط و موقعیت‌ها نیز از بین رفت و مشکلات جدیدی به وجود آمد. در زمان آقای مهرابی اوایل مسابقات پرش برگزار می‌شد اما با خروج اسب‌های پرش از گراش به دلیل غیراستاندارد بودن مانژها و فاقد مجوز بودن برخی باشگاه‌ها و همچنین نبود پارکور مناسب، رشته پرش در گراش کم رونق شد و به جای آن رشته کورس و استقامت فعالیت بیشتری داشت. برای پارکور چندین مدیرکل ورزش و جوانان قول مساعد دادند اما عملی نشد. بدشانسی دیگری که در زمان مدیریت آقای مهرابی اتفاق افتاد برخورد با کرونا بود که باعث لغو برگزاری مسابقات شد. با این شرایط سخت چندین مسابقه در حوزه‌های مختلف نیز برگزار شد که بابت آن از آقای مهرابی ممنون هستیم چون همیشه در همه‌ی کارها  دلسوز بودند و از ما حمایت می‌کرد. من از آقایان حسین متین، فاضل آشفته و سلمان مهرابی که مسئولیت و مدیریت هیات سوارکاری را در طول این مدت برعهده داشند  به خاطر زحمت‌هایشان تشکر می‌کنم ولی متاسفانه رشته‌ی سوارکاری زیاد مورد اقبال و توجه مسئولین شهرستان قرار نگرفت و برای رشته سوارکاری کم گذاشتند و حمایت نکردند. درخشش سوارکاری بستگی به حمایت مسئولین دارد چون هرچقدر مدیر هیات‌ها تلاش کنند، تا حمایت نشوند، کار پیش نمی‌رود. حتی خیرینی هستند که مایل هستند برای پیشرفت سوارکاری در گراش کمک کنند و این رشته سرپا بماند.»

می‌پرسیم به عنوان نائب رییس رشته‌ی سوارکاری بعد از رفتن آقای مهرابی چه تصمیمی دارید، او در جواب می‌گوید:«تصمیم من این است که مسیر را ادامه بدهم چون به هر حال ما فراز و نشیب‌های خیلی زیادی را پشت سر گذاشتیم و من از استعفای آقای مهرابی خیلی متاثر شدم ولی چون به این رشته علاقه دارم نمی‌خواهم آسیبی به این رشته برسد و برای همین تمام تلاشم را می‌کنم تا به علاقه‌مندان به این رشته خدمت کنم.  امیدوارم کسی که می‌خواهد جایگزین آقای مهرابی شود هم  دلسوز باشد و طرز فکر و دیدش مثل ایشان جامع باشد نه این که زوم کند روی یک شخص  یا زوم کند روی یک رشته.»

پورشمسی معتقد است سوارکاری، رشته‌ی پرهزینه‌ای است و کسانی که جدی نیستند بهتر است در وارد شدن به این رشته تجدید نظر کنند. «من شاهد هستم بعضی افراد هزینه‌های میلیونی می‌کنند و یک اسب راخریداری می‌کنند و تنها یکی دو بار در طول سال از آن استفاده می‌کنند.»

دریافت مدرک مربی‌گری، مهم‌ترین هدفی است که پورشمسی آن را دنبال می‌کند، او می‌گوید:«همین چند وقت قبل در دوره‌ی مربی‌گری استقامتی که در اصفهان برگزار شد زیر نظر مدرس اف ای آی شرکت کردم. ما از طریق فدراسیون دعوت شده بودیم به طور جد پیگیر هستم تا با گرفتن مدرک مربی‌گری به عنوان مربی در گراش فعالیت کنم. این که من این قدر در راه رسیدن به هدفم مصمم هستم این است که شور و اشتیاق زنان گراشی و منطقه برای یادگیری را دیده‌ام که بارها به صورت غیر رسمی از من خواسته‌اند که به آن‌ها سوارکاری آموزش دهم.  من الان هیچ مشکلی ندارم در این سطحی که هستم می‌توانم در هر مسابقه‌ای شرکت کنم، خانواده هم همه حامی من هستند ولی می‌خواهم این مدرک را بگیرم که زنان علاقه‌مند دیگر را هم با خود بالا بکشم.»

 

 

خروج از نسخه موبایل