نماد سایت هفت‌برکه – گریشنا

منتخب ۱: اجماع عمومی روی رای به دانشور

هفت‌برکه: «ما برنامه‌ریزی کرده بودیم که اول بشویم.» این حرف علیرضا دانشور در اولین لایو اینستاگرامی بعد از کسب رتبه‌ی اول در انتخابات شورای شهر ششم، شاید به نظر بعضی‌ها عجیب یا حتی غلوآمیز می‌رسید، اما باید پذیرفت که او در این دوره به خوبی توانست از خلاء چهره‌های شناخته‌شده استفاده کند و با یک کمپین تبلیغاتی موفق (و احتمالا کم‌خرج‌تر از چند نامزد دیگر) خودش را بالا بکشد. ثبات رای او در تمام صندوق‌های سطح شهر گراش نشان‌دهنده‌ی اقبال عمومی به اوست: او در هیچ صندوقی از رتبه‌ی سوم به پایین نرفت.

این در حالی است که به نظر می‌رسید دانشور در زمان ثبت نام، جدیت دوره‌ی قبل را نداشت. او در انتخابات شورای پنجم نیز شرکت کرده بود و با یک کمپین تبلیغاتی متفاوت و بانشاط توانسته بود تا رتبه‌ی دهم بالا بیاید. اما در اسفندماه ۱۳۹۹ وقتی در روز آخر برای ثبت نام به فرمانداری آمد، چنین حسی منتقل می‌شد که او را ترغیب به ثبت نام کرده‌اند. همراهی عبدالرضا و محسن افشار معنی‌دار بود. محسن افشار حتی همراه با دانشور ثبت نام کرد، و مشخص بود که یکی از آنها به نفع دیگری کنار خواهد رفت؛ البته اگر هر دو به نفع یک نفر سوم کنار نمی‌رفتند!

چهار انصرافی به نفع دانشور در چهار حیطه‌ی مختلف

دقیقا معلوم نیست دانشور چطور توانست چهار نفر از نامزدها را راضی کند که به نفعش کناره‌گیری کنند، البته به جز محسن افشار. علی‌اکبر مقتدری قاعدتا به خاطر هم‌راستا بودن فعالیت‌های اجتماعی و مذهبی‌اش با دانشور به نفع او انصراف داده است. بهزاد حسن‌زاده با دانشور در مجموعه دانشکده‌ی علوم پزشکی همکار است. مهدی دژآباد، وکیل، آخرین فردی بود که به نفع دانشور کناره‌گیری کرد، چون او را «یک جوان انقلابی، متعهد و پرتلاش، مخلص و ولایی» یافته بود. هرچند در تاثیر نهایی این انصراف‌ها می‌توان تشکیک زیادی ایجاد کرد، اما تیم تبلیغاتی دانشور سعی کرد از این انصراف‌ها برای ایجاد یک نوع اجماع روی دانشور استفاده کند و او را در حیطه‌های مختلف سرآمد نشان دهد: حیطه‌ی مذهبی، حیطه‌ی علمی، حیطه حقوقی، و البته حیطه‌ی ورزش، با کمک محسن افشار.

پازل جذاب جامعه‌ی ورزش

محسن افشار یکی از جالب‌ترین تکه‌های پازل رای‌‌آوری دانشور را از جایی خارج از گود انتخابات فراهم کرد: از اداره ورزش و جوانان گراش. با رفتن خداپرست در اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۰، زمزمه‌هایی در مورد انتخاب افشار برای ریاست این اداره به گوش می‌رسید. او که در ابتدا نسبت به پذیرش این سمت تردید داشت، شانس جذابی را برای جامعه‌ی ورزش گراش تصویر کرد: خودش در مقام رییس اداره ورزش و جوانان، و دوستش دانشور در شورای شهر. محسن افشار در زمان انصرافش به هفت‌برکه گفت: «علاوه بر حمایت از آقای دانشور، دلیل دیگر این است که به من ریاست اداره ورزش و جوانان پیشنهاد شده است و در حال انجام مراحل اداری است. انشالله بتوانم در آن سمت برای شهر خدمت کنم. این کار با برنامه و هدف بوده است و ما جلسات زیادی در این زمینه با هم داشته‌ایم تا به نفع جامعه‌ی ورزش و جامعه‌ی جوان گراش باشد. امیدواریم بتوان در دو سنگر، قدم‌های بلندی برای شهر برداریم.» می‌توان حدس زد که برای اکثر ورزشی‌ها، این وضعیت امیدوارکننده‌ای است.

با این حال، این یک اشتباه تحلیلی است که فکر کنیم رای‌آوری علیرضا دانشور، سعید جعفری و علی بیضایی، به خاطر رای ورزشکاران است. این دوره، دوره‌ی جوانان بود. این سه نفر بیش از این که به خاطر ورزشکار بودنشان با رای جامعه‌ی ورزش موفق شده باشند، به خاطر جوان و جسور بودنشان مورد اقبال عموم مردم قرار گرفتند. اما این باعث نمی‌شود جامعه‌ی ورزش از این اتفاق خوشحال نباشد، و به حل شدن معضل‌های همیشگی مثل دیوار استادیوم، تکمیل ورزشگاه محبی و حمایت از تیم‌های ورزشی نیز امیدوار نباشد.

پیشتاز در برق‌روز، موفق در ناساگ

باز هم یک اشتباه تحلیلی است که نقش خاستگاه فرد از دو محله‌ی برق‌روز و ناساگ را در نتیجه‌ی انتخابات تاثیرگذار ندانیم. هر چند در طول سال‌های اخیر اثر گرایش‌های محله‌ای در رای دادن کمتر شده است و افراد منتخب معمولا از کل شهر رای دارند، اما هنوز این موضوع در تصمیم‌گیری برخی افراد موثر است. در نظر گرفتن این متغییر به منزله‌ی تایید اختلافات محله‌ای نیست، بلکه واقعیتی است که حداقل هنوز نباید از نظر دور داشت.

خانواده دانشور بیشتر در محله برق‌روز شناخته می‌شوند. همانطور که علی بیضایی توانست با طرح شعار «بچه‌ی محله‌ی برا» بخش زیادی از آرای آن محلات و همچنین ناساگ را کسب کند، سبد رای اصلی دانشور خواه‌ناخواه در همین محله‌ی برق‌روز بود. این نکته بارها تکرار شده است که اگر کسی بخواهد در انتخابات موفق باشد، باید بتواند رای غالب محله‌ی خودش را کسب کند، و در محلات دیگر هم جزو گزینه‌های اصلی باشد. در این دوره، اکبر باقرزاده نتوانست در هیچ صندوقی، از جمله در محله‌ی خودش برق‌روز، آرای قابل اعتنایی به دست بیاورد. دیگر نامزد برق‌روزی، مهندس ابراهیم وقارفرد، هم اقبال کاملی در میان رای‌دهندگان برق‌روز نداشت. مصطفی خورشیدی نیز با ریزش قابل توجه رای در تمام صندوق‌ها مواجه شده بود. اما دانشور در تمام صندوق‌های محله‌ی برق‌روز رتبه اول را داشت، و در صندوق‌های دیگر (به جز صندوق سیار) هم از رتبه‌ی سوم پایین‌تر نرفت تا بتواند رده اول را در رقابت با سعید جعفری به دست بیاورد.

بچه‌ی محله بندوشیخ

علیرضا دانشور فرزند عبدالغفور، متولد سال ۶۴ در محله بندوشیخ و اکنون ساکن شهرک کارگر است. او را در تبلیغات انتخاباتی دکتر صدا می‌زدند، چون دانشجوی دکتری فیزیولوژی ورزشی است. او اکنون مدیر دانشجویی-فرهنگی و تربیت بدنی دانشکده علوم پزشکی گراش و مدرس دانشگاه آزاد، پیام نور و علوم پزشکی است. از او پنج کتاب و تعداد مقاله در رشته‌ تربیت بدنی منتشر شده است.

رشته اصلی ورزشی دانشور پاورلیفتینگ و پرس سینه است و در گراش باشگاه بدنسازی امید را مدیریت می‌کند، اما در رشته‌های دیگر نیز فعالیت کرده و مدرک مربی‌گری دارد. او از اعضای موسس انجمن دانشجویان و دانش‌آموختگان تربیت‌بدنی و علوم ورزشی است؛ انجمنی که در دوره تبلیغات انتخاباتی به خوبی از او حمایت کرد.

علیرضا دانشور هر چند بیشتر به عنوان چهره‌ای ورزشی شناخته می‌شود. فعالیت‌های اجتماعی و مذهبی نیز در کارنامه‌اش دیده می‌شود. عضو هیات موسس کانون مسجد امام رضا(ع) و هیئت بین‌الحرمین؛ و هیات سینه‌زنی مسجد محمد رسول‌الله، یکی از هیات‌های باسابقه‌ی گراش، و چندین سال نیز فرمانده پایگاه  مقاومت بوده است.

نام خانواده‌ی دانشور به نوعی با مسجد محمد رسول‌الله در محله بندوشیخ گره خورده است، چون این مسجد در همان کوچه‌ای واقع شده است که چند تن از افراد این خانواده در آن خانه دارند. خانواده‌ی دانشور در برنامه‌های این مسجد و در هیات سینه‌زنی آن نقش پررنگی دارند. البته فعالیت‌های اجتماعی و خیریه خانواده دانشور به این مسجد خلاصه نمی‌شود؛ فعالیت‌هایی که باعث شده است اعضای زیادی از آنها در میان معتمدان شهر حضور داشته باشند. بسیاری از افراد خانواده دانشور در دوره‌ی خودشان ورزشکار نیز بوده‌اند و جالب است که بیشتر آنها همچون علیرضا در رشته‌های قدرتی فعال بوده‌اند.

در سودای ریاست

علیرضا دانشور بالاترین رای را در انتخابات شورای ششم کسب کرده است؛ در نتیجه، از مدعیان اصلی ریاست شوراست. هنوز نمی‌توان و نباید در مورد این که چه کسی به ریاست شورا می‌رسد گمانه‌زنی کرد؛ اما اگر این سمت به دانشور برسد، او باید بتواند از جایگاه فرهنگی و ورزشی خود بالاتر برود و در جنبه‌های دیگر نیز فعال شود. علاوه بر این، او می‌بایست بین مسئولیت‌های متعدد و وقت‌گیرش در دانشکده علوم پزشکی و مسئولیت‌های شورایی‌اش نیز توازن ایجاد کند.

شعار: اعتبار ما، اعتماد به جوانان

علیرضا دانشور با شعار «اعتبار ما اعتماد به جوانان است» بیشترین آرای مردم را در انتخابات به دست آورد.

او اهداف و برنامه‌هایی را که قرار است دنبال کند، این گونه لیست کرده است: «تشکیل کمیسیون‌های تخصصی شورای شهر و استفاده از متخصصین در حوزه‌های مختلف؛ تشکیل انجمن مشاوران جوانان و متخصص جهت اجرای برنامه‌های عملیاتی شهرستان؛ حمایت از رزمندگان، جانبازان، خانواده شهدا در زمینه مطالبات مربوط به شهر و شهرداری؛ حمایت از هیات‌های مذهبی در زمینه رشد و ارتقا مسائل مذهبی و سازمان‌دهی آن‌ها؛ ایجاد صندوق حمایت از نخبگان و ورزشکاران شهرستان؛ احداث پارک بانوان (شهربازی مادر و کودک)؛ احداث پیست پیاده‌روی خانوادگی؛ پیگیری و مطالبه جهت احداث کارخانه و بنگاه‌های زودبازده با همکاری نماینده مجلس و خیرین محترم؛ پیگیری احداث پیست دوچرخه‌سواری؛ پیگیری جهت ساخت و تامین نیروی انسانی مرکز هواشناسی در شهرستان؛ ایجاد درآمدهای پایدار از طریق جذب سرمایه‌گذاران؛ پیگیری جهت تکمیل پارک جنگلی در محل تنگ آب؛ پیگیری اعطای رایگان پروانه ساخت مسکن به زوج‌های جوان در چارچوب قانون؛ توسعه فضای مطالعه در سطح شهرستان؛ توجه به صنعت گردشگری و حمایت از میراث فرهنگی و هنری و صنایع دستی؛ پیگیری جهت رفع مساله ترافیک با ایجاد کمربندی جدید؛ پیشنهاد مصوبه‌هایی در شورا جهت تامین منافع قشر آسیب‌پذیر و کم‌درآمد؛ حمایت و ایجاد بسترهای مناسب جهت توسعه مشاغل خانگی بانوان با توجه به خانه‌دار بودن اکثریت بانوان گراشی؛ پیگیری جهت احداث پارکینگ‌های متعدد در سطح شهر؛ تشکیل بانک اطلاعاتی فارغ التحصیلان دانشگاهی فاقد کار و پیگیری برای اشتغال آن‌ها؛ پیگیری مشکلات اهالی سلطان‌آباد و محمدآباد به طور ویژه و سازماندهی بافت‌های فرسوده شهری.»

باید دید که بعد از چهار سال دانشور کدام بخش از این برنامه‌ها را به سرانجام می‌رساند. 

جاه‌طلب صبور و دانشور

جاه‌طلبی را می‌توان با دو سویه‌ی مثبت و منفی تصور کرد: در معنای مثبتش، به معنای طلب آبرو و اعتبار و منزلت است؛ و در معنای منفی‌اش به معنای ریاست‌طلبی و مقام‌پرستی. در میان پنج جوانِ جاه‌طلبِ راه‌یافته به شورای ششم، به نظر می‌رسد علیرضا دانشور یکی از جاه‌طلب‌ترین افراد در معنای مثبتش است، و در کنار سعید جعفری، یکی از صبورترین افراد برای رسیدن به این مرحله. اگر او دانشوری کند، می‌تواند سنگین‌ترین وزنه‌ی شورای ششم باشد.

خبرها و سوابق علیرضا دانشور در هفت‌برکه

 

 

خروج از نسخه موبایل