هفتبرکه: حسن وقارفرد، استاد بازنشسته دانشگاه هرمزگان و ساکن تهران، برای اولین بار نامزدی در انتخابات شورای شهر گراش را تجربه میکند. او در سال ۱۳۹۲ برای نامزدی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرده بود، اما در نهایت صلاحیتش تایید نشد.
حسن وقارفرد فرزند مرحوم حاج علی و ۶۸ ساله است. او در مورد تحصیلاتش میگوید: «زادگاه من گراش است. دوران دبستان و دبیرستان در گراش بودم. بعد از سیکل اول در گراش سال دهم به شیراز دبیرستان شاپور یا ابوذر رفتم. مدتی در ساری کشاورزی، در دانشگاه علوم پزشکی ایران، پزشکی خواندم. بعد از آن عازم آمریکا شدم و در رشته مهندسی کشاورزی در دانشگاه فنی کارولینا شمالی لیسانس گرفتم. به ایران برگشتم و چهار ماه و اندی در جبهه غرب بودم. در جهاد دانشگاهی مرکز استخدام شدم و بعد از ۲ سال از طریق دفتر جذب نیروهای متعهد و متخصص نخستوزیری در نخستوزیری مشغول شدم که بعد تبدیل به نهاد ریاستجمهوری شد. بورس برای رشته عمران – منابع آب در دانشگاه کلورادو آمریکا بودم و بعد دکترا را از همان دانشگاه دولتی دکترا گرفتم. در دپارتمان منابع آب کالیفرنیا ده سال کار کردم که اشتباه بود، ولی باید برمیگشتم ایران. ده سال هم عضو هیات علمی دانشگاه هرمزگان بودم و سال ۱۳۹۸ بازنشسته شدم.»
وقارفرد که به اظهارنظرهای مستقیم در شبکههای اجتماعی معروف است در مورد هدفش از شرکت در انتخابات میگوید: «احساس میکنم تا حالا برای گراش زیاد کار نشده است، منتها جایگاه اصلی گراش خیلی بالاتر است. اما اگر بخواهم به کار خودم برگردم من تمام دنیا را گشتهام و حالا زمان کار در گراش است. شورای قبلی هم درخواست شد ولی الان که بازنشسته شدهام می خواهم برای گراش خدمت کنم و گراشی آباد، آزاد و مستقل باشد که تامینکنندهی تمام آرزوهای جوانان گراش باشد. نه تنها وظایف شورایی بلکه در سطح وسیعتری کار کنم. همیشه شرمنده مردم گراش بودم که به عنوان یک گراشی هیچ کاری برای گراش نکردهام و احساس کردم باید خودم را نامزد کنم و اگر مردم رای دادند در خدمتتان هستم و حتی اگر رای نگیرم هم در گراش فعالیت میکنم.»
او در مورد تفکر و جناح سیاسی خودش نیز میگوید: «تفکر سیاسی من این است که دو جبهه موجود در ایران ساخته و پرداخته خارج از کشور است. اگر آمریکا یا اسرائیل میلیاردها دلار خرج نکرده بودند این وضع به وجود نمیآمد. خودم را در هیچ طیفی نمیدانم و بیشتر خودم را یک آدم ولایی میدانم و هر چه مقام معظم رهبری بفرمایند انجام میشود. انقلابیها و لیبرالها جای اصولگرا و اصلاحطلب را گرفتهاند ولی هیچ وقت در دوران زندگی جزو گروه خاصی نبودم. حتی در خارج کشور هم عضو انجمنی نبودهام.»
وقارفرد میگوید مستقل و بدون مشورت با افراد دیگر آمده است: «من قبل از ثبتنام، رایزنی با افراد و گروهها نداشتم. گفتم باید خودم تصمیم بگیرم و در زمینه شورای شهر با هیچ کس صحبتی نکردم چون نیازی نبود.»
او در مورد امکان ائتلاف و انصراف هم میگوید: «در زمان انتخابات صحبت خواهم کرد. برای ائتلاف فکر نمیکنم کار به آنجا برسد. من خودم برنامه کاملی برای شهر دارم. اگر احساس کنم کسی میخواهد کسی خدمت کند و برنامه هم دارد دستاش را میبوسم و میروم کنار.»
نظر او در مورد شورای پنجم این است: «با شورای پنجم زیاد صحبت نکردم. شاید اینها معنی رای موکلینشان را نمیدانند و این که استعفا بدهند یک توهین بزرگی به مردم گراش و رایدهندگان است. این که شورای شهر منحل شود یک توهین به رایدهندگان است.»
وقارفرد شعارش را «گراشی آباد، آزاد و مستقل» اعلام میکند: «دوست دارم گراش شهری مستقل باشد و دوست ندارم گراش زیر چتر جایی باشد. سالهای که زیر چتر لار بودیم یک کار مثبت برای گراش نکردند. این که مثل اختاپوس بر جان و مال گراشیها کنترل داشته باشند من قبول نمیکنم. تا زمانی که جوانان گراشی با مدرک لیسانس بیکار هستند، نمیگذارم غیربومیها در گراش کنترل داشته باشند. هدف من استقلال گراش است.»
او در مورد برنامهاش برای رسیدن به این هدف نیز توضیح میدهد: «نقشه کامل و جامع گراش تهیه میکنیم که البته نیاز به رایزنیهای زیادی دارد. ارتقا ادارات هدف من است و سومین کار مساله استقلال و محدوده گراش و اگر اجحافهایی به گراش شده است ممکن است این مسائل را پیگیری کنم.»
وقارفرد در مورد حضور خبرنگاران در جلسات شورا اظهار نظر میکند: «جلسات شورا باید عمومی باشد. شما رسانه ملی خودمان هستید و ما خیلی چیزها را باید از شما خط بگیریم. سعی میکنم جلسات علنی ما علنی علنی باشد و جوانها باید در خیلی از کارها دخالت کنند ولی باید مستقل کار کنند.» او در مورد حضور بانوان هم میگوید: «موافق حضور بانوان هستم و هیچ مشکلی با حضور بانوان ندارم.»
عدم شناخت مردم گراش از او، یکی از دغدغههای وقارفرد است: «چون در گراش نبودم خیلیها را من نمیشناسند و من هم خیلیها را نمیشناسم. اگر امکان سخنرانی باشد به دنبال این هستم هم من افراد را بشناسم هم آنها من را بشناسند.»
و در نهایت، حسن وقارفرد در مورد ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری اینگونه اظهار نظر میکند: «سال دهم دبیرستان دبیر یا استادی داشتیم به نام مختارزاده که میگفت شما اگر میخواهید استاندار فارس بشوید، آرزوی ریاست جمهوری بکنید. آن زمان دبیران ما ضد شاه بودند و کسی جرات این حرف را نداشت. من از آن زمان آرزوی رییس جمهور شدن را داشتم و برای همین از آن زمان برای سرنگونی رژیم شاه تلاش داشتم. که آن زمان ثبتنام کردم که به آرزوی ۴۴ ساله خودم برسم. برای ارضا شخصی خودم بود و میدانستم هم رد میشوم.»
تکمیل خبر: وقارفرد به دلیل عدم حضور مستمر در گراش انصراف داد.
دکتر حسن وقارفرد در گفتگو با هفتبرکه، عدم حضور مستمر خود در گراش را دلیل انصرافش اعلام کرد و گفت: «اگر چه دوست داشتم با کاندیدا شدن برای شورای شهر دینم را نسبت به گراش و گراشیها ادا کنم، ولی به نظر میآید که موفق نخواهم شد. متاسفانه شرایط فیزیکی و زندگی دو زیستی به من این اجازه را نخواهد داد.»
وقارفرد در مورد شرایط خود گفت: «شرمنده همشهریان عزیزم هستم به خاطر این که در طول ۶۸ سال زندگی هیچ کاری برای گراش عزیز نکردم. دورانی در خارج بودم و بقیه زمانها هم یا در تهران بودم و یا در بندرعباس. در هر حال من بیشتر اوقات گراش هستم و در خدمت شما همشهریان مومن، متعهد، انقلابی، ولایی، و با وفای گراش. به فرموده زنده یاد شیخ احمد انصاری، اگر ما جانمان هم برای گراش بدهیم کاری نکردیم.»
#شوراششم #نامزد۱۲
خبرها و سوابق حسن وقارفرد در هفتبرکه