هفتبرکه – گریشنا: اولین گفتگوی اختصاصی گریشنا با نمایندهی مردم در مجلس با انحلال شورای شهر همزمان شد و روند مصاحبه به سمت این موضوع رفت. مهندس حسینزاده معتقد است انحلال شورا پیش از انتخاب مجلس آغاز شده بود و فقط اعلام آن این زمان بوده است و در این مورد هشت منتخب شورای شهر باید پاسخگو باشند.
یک ماه از آغاز به کار مجلس گذشته است و بخشی از گفتگو نیز به تصمیمات نماینده لارستان، خنج، گراش و اوز در انتخابات هیات رییسه و کمیسیون انرژی اختصاص داشت.
اما گفتگو با دومین سفر هفتگی حسینزاده در کسوت نماینده به حوزه انتخابیه، بعد از سفر یک ماه پیش او به شهرستان خنج، آغاز شد. او در این سفر در شورای اداری لار و اوز شرکت و از مناطق زلزلهزده گراش و بیرم بازدید کرد. یک روز از این هفته به سفر در جادههای جنوب فارس گذشت.
گریشنا: این اولین دوره از سفرهای رسمی شما در حوزه انتخابیه بود و هفتهی شلوغ و پربرنامهای هم بود. این سفرها با سفرهای دورهی قبل، به ویژه قبل از انتخابات، چه تفاوتی داشت؟ چه نکات تازهای داشت؟
این سفرها کاملا متفاوت بود. من سفرها را به سه نوع تقسیم میکنم: قبل از انتخابات، در فاصلهی صدروزهی انتخابات تا ایام شروع مجلس، و بعد از شروع مجلس. قطعا نیتها و نوع پیگیریها در این سفرها متفاوت است. الآن ما بستر را کاملا آماده کرده بودیم و با تقریبا نود درصد وزرا و معاونین آنها و سازمانها ارتباط داشتیم. از تجربهی بزرگترهای مجلس هم استفاده کردیم تا کاتالیزوری برای پیگیری و جذب بودجه باشد. ما با آمایش سرزمینیِ بسیار دقیق در آن صد روز، یک افق چهارساله تدوین کردهایم. حدود ۶۰ نفر با مدیریت آقای ابوالحسن محمودی درگیر این مساله بودند. ریزترین نیازمندیهای هر روستا را به ترتیب اولویت بر اساس زیرساخت تهیه کردهایم و من هم بر همین اساس قدم برمیدارم. همانطور که در حوزه انتخابیه تا ۱۲ شب پیگیر کارها هستم، در تهران هم به همین سبک پیگیر هستم.
در این سفرها، همراهان میگویند: «مهندس، ما خسته میشویم، اما شما خسته نمیشوید.» واقعیت این است که من لذت میبرم از پیگیری کار و همانطور که قبلا هم گفتهام، تا الآن هم استقلال خودم را حفظ کردهام.
گریشنا: آیا این برنامهها و اولویتهایی که تعیین کردهاید، منتشر هم خواهد شد؟
بله. برای بزرگ بودن باید قدمهای بزرگ برداشت. اگر ما ادعا داریم که باید استان شویم و طرحهای صنعتی به منطقه بیاوریم، باید زیرساختش را هم آماده کنیم. من چهار زیرساخت آب، گاز، برق و جاده و راه را در نظر دارم و به جد پیگیری میکنم تا بعد بتوانیم طرحهای صنعتی که در دست پیگیری داریم، به سرانجام برسانیم. قطعا باید پلن توسعه صنعتی منطقه را کلید بزنیم.
گریشنا: آیا برای اجرای این برنامهها باید منتظر تغییراتی در مدیریت شهرستانها هم باشیم؟
الان اواخر کار دولت است و نمایندهها در نیمهی دورهشان با تغییر دولت مواجه میشوند. اما من برای بودجه در نیمهی اول و دوم سال و حتی سال آینده از الآن ورود کردهام و با سازمان مدیریت و کمیسیون برنامه و بودجه رایزنی میکنم. قطعا این پیگیری اثرگذاری دارد.
اما من با نگاه عزل و نصب نیامدهام. نماینده کارش این نیست اصلا. اما اگر طرف مشورت قرار بگیریم، به نمایندگی از مردم و با تحقیق و نه نظر شخصی، مشورت میدهیم. ما در کنار آمایش سرزمینی، یک آمایش نیرویی هم انجام دادیم و نیروهایی را که دارای ردیف استخدامی آن ارگان هستند با نگاه جوانگرایی مشخص کردهایم تا اگر زمانی نیاز به تغییراتی بود، بتوانیم مشورت بدهیم.
اما اگر سوال اختصاصا مربوط به فرمانداریهاست، باید بگویم نه تنها ما، بلکه خود استانداری در صدد است که تغییراتی انجام شود. این در راستای جابهجایی سازمانی آن هم قبل از شروع به کار برای برنامهریزی انتخابات سال بعد، انجام میشود.
گریشنا: اگر بخواهیم مصداقیتر صحبت کنیم، آیا در مورد تغییری که اخیرا در شهرداری گراش اتفاق افتاد، شما هم نظری داده بودید؟
من شخصا هیچ دخالتی نمیکنم؛ اما مورد مشورت قرار گرفتم و نظرم را در جلساتی که در حین پروژهها با استاندار داشتم، به ایشان منتقل کرده بودم.
گریشنا: مسالهی شورای شهر هم یکی از مسائل داغ در گراش بود. به نظر شما چرا سرنوشت شورای شهر گراش به اینجا رسید؟
از آنجا که خودم زمانی عضو شورا بودهام، من وضعیت شورا را کاملا تحلیل کردهام. واقعیت موضوع این است که در غالب شهرها، شورای پنجنفره قایم به رییس است. این مساله مخصوص شهر گراش هم نیست. در شورای پنجم، از آنجا که سه نفر از پنج نفرِ منتخب، روسای ادوار بودند، من اتفاق را پیشبینی میکردم، اما برای سال اول. اما مسائل به سمتی رفت که سال آخر این اتفاق افتاد.
شورا یک پارلمان محلی و واقعا کمکحال است. صبح روز سوم اسفند که نتیجهی انتخابات مجلس اعلام شد، من در سخنرانی در مدرسه چهارده معصوم(ع) گفتم که من با دو نگاه امیدوارم شورا وحدتش را حفظ کند: یک، این شیرینی انتخابات که بعد از چند دوره اتفاق افتاده به کام مردم تلخ نشود؛ دو، این بازو برای نماینده بماند. اما متاسفانه به آن سمت نرفت و مسائل و اختلافات عمیقتر از این بود. چندین بار اعضای شورا و بزرگان از من خواستند که به این قضیه ورود کنم، اما ورود نکردم چون اعتقاد داشتم که افرادی که در شورا حضور دارند، افرادی عاقل و بالغ و نمایندگان شهر هستند و خودشان قوت تحلیل دارند. اما چون اختلافات بسیار عمیق بود و از مسائل شهر به مسائل حاشیهای کشیده شده بود و زندگی افراد را تحت تاثیر قرار میداد، من صلاح ندیدم ورود کنم و منتظر ماندم که خودشان کاری بکنند. زمانی هم که شورا منحل شد، در جلسه تودیع و معارفه سرپرست جدید شهرداری، گفتم که این یک روز بسیار تلخ است. واقعیتش این است که از نفر اول تا نفر هشتم شورا باید پاسخگو باشند. همهی آنها به نوعی مقصر هستند. تقصیر کمتر و بیشتر را مردم قضاوت میکنند.
گریشنا: نبودن شورا بار مضاعفی برای شما ایجاد میکند، چون توقعی از طرف مردم به وجود میآید که در مسائل کمک کنید. برنامهای برای مدیریت شهر گراش هم دارید؟
بله، سوال بسیار خوبی است. دقیقا بعد از اتفاقی که برای شورا افتاده، متوجه شدهام که در این مدت درخواستهای مردمی شدت پیدا کرده است، چون کسی نیست که پاسخگوی آنها باشد. واقعیت هم این است که شورا قبل از انتخابات منحل شده بود و نماینده هیچ نقشی در آن نداشته است؛ فقط اعلام انحلال در این زمان بوده است. در این راستا، ما دفاترمان را تقویت کردهایم و نفراتی که در آن کار میکنند را بیشتر کردیم. هرچند نماینده کارش قانونگذاری و نظارت بر حسن اجرای قانون است، اما واقعا بار کاری ما بسیار بیشتر شده است.
گریشنا: به سراغ اتفاقات مجلس برویم و از انتخابات هیات رییسه شروع کنیم که شما در آن نامزد شدید. توضیحی بدهید که چطور این تصمیم گرفته شد و نتیجهاش چه بود؟ آیا خودتان از نتیجه راضی بودید؟
هیات رییسه مجلس ۱۲ عضو دارد: یک رییس، دو نایب رییس، سه ناظر و شش دبیر. از ابتدا قرار نبود که از هر استان، هر نمایندهای تمایل داشت کاندیدا شود. قرار بود که از استانهایی مثل فارس که با داشتن ۱۸ نماینده، اثرگذاری زیادی دارد، یک نفر کاندیدای ناظر هیات رییسه شود و یک نفر هم کاندیدای دبیری. از فارس چندین نماینده تمایل به کاندیداتوری داشتند و هر کدام ۴-۵ دقیقه صحبت کردند و پس از رایگیری، من به عنوان تنها نامزد ناظر هیات رییسه انتخاب شدم. به هر حال من هدفم این بود که بگویم یک جوان این توانمندی را دارد. همانطور که این توانمندی را در زمینه تخصصی خودم، آن زمان که از شهرستان به تهران رفتم، نشان دادم، قطعا در کارهای سیاسی هم نشان خواهم داد.
گریشنا: شما از قبل اعلام کرده بودید که هدفتان ورود به کمیسیون انرژی مجلس است و موفق شدید وارد این کمیسیون شوید. لطفا درباره اهمیت این کمیسیون توضیح بدهید و بگویید آیا ممکن است در ادامه، نقش فعالتری در این کمیسیون داشته باشید و سراغ نامزدی هیات رییسه بروید؟
با توجه به تخصص من که در زمینه نفت است، از قبل اعلام کرده بودم که هدفم ورود به کمیسیون انرژی است. انرژی هم شامل نفت و گاز و پتروشیمی و … است و هم بحث نیرو است، مثل نیروگاههای خورشیدی و تجزیهپذیر، و برق و آب را هم شامل میشود. با توجه به بضاعتی که منطقه دارد، میدانستم که با پیگیری یک سری طرحها میتوانیم عقبماندگیها را در زمینه انرژی جبران کنیم. در خصوص انتخابات هیات رییسه کمیسیون، با توجه به علاقه و تخصصام، از جمله مسلط بودن به برنامهها و شرکت در کنفرانسهای مختلف نفتی خارج از کشور، برای سخنگویی کمیسیون کاندیدا شدم. یک رقیب هم داشتم. روند به این گونه است که اول رییس انتخاب میشود، بعد دو نواب رییس، بعد سخنگو و بعد دبیر.
اگر مساله را کمی بازتر کنیم، ۸ نفر از خوزستان در کمیسیون بودند، که مهد انرژی است و ۹۰ درصد صادرات ما از آنجاست. طبیعتا تا الآن نگاه به خوزستان بوده است. ما هم از قبل مشخص کرده بودیم و طبق پیشبینیها عمل میکردیم. چون از فارس نتوانسته بودیم در هیات رییسه مجلس کرسی به دست بیاوریم، قصد داشتیم در بعضی از کمیسیونها موفق باشیم. که این اتفاق هم افتاد، و چند کرسی در هیات رییسه کمیسیونها به دست آوردیم.
در کمیسیون انرژی، بعد از این که آقای عباسی از فارس و دو نواب هم از هرمزگان و بوشهر انتخاب شدند، من فقط اسمنویسی کردم و در سه دقیقه معرفی خودم گفتم به پاس احترام به بقیه استانها، کنار میروم. اگر رییس از فارس انتخاب نشده بود، حتما شرکت میکردم. نکتهی جالب هم این بود که وقتی من کنار رفتم و انتخابات تکنفره شد، باز هم ۷ نفر به من رای داده بودند. چون طبق آییننامه داخلی، حتی اگر یک نفر کاندیدا باشد، باید رایگیری انجام شود.
گریشنا: بحثی که در حوزه سیاسی مجلس همیشه مطرح است، گرایش سیاسی نمایندههاست. شما از ابتدا گفتید به عنوان نامزد مستقل به مجلس میروید، ولی برای ریاست مجلس، حمایت کاملی از قالیباف کردید. دلیل این حمایت چه بود؟ آیا یک طرفداری سیاسی محسوب نمیشود؟
تنها نمایندهای از استان فارس که رایش را رسانهای کرد، من بودم. به این خاطر تحت هجمهی زیادی هم قرار گرفتم، مخصوصا زمانی که طیف مقابل آقای قالیباف، طی جلسات فشرده به یک نفر رسیدند. اما برای علت این حمایت باید بگویم من چون خودم یک مدیر اجرایی در صنعت هستم، دیدهام که آقای قالیباف هر جا مدیر بوده، تحولآفرین بوده است، از جمله در پلیس و در شهرداری تهران. من از مدیران اجرایی که تحولآفرین باشند خوشم میآید، با هر گرایشی که باشند. وگرنه نگاه من همچنان مستقل است.
گریشنا: تا الآن در کدام یک از فراکسیونهای مجلس اسم نوشتهاید؟ چه فراکسیونهای سیاسی و چه دیگر فراکسیونهایی که رسما در مجلس تشکیل میشود.
فعلا که فراکسیون خاصی تشکیل نشده است و تمام مجلس یکدست است. هنوز این تقسیمات شکل نگرفته است، و فکر هم نمیکنم شکل بگیرد چون همه یکدست هستند.
گریشنا: برگردیم به سراغ منطقه. قبل از انتخابات، شما وعده راهاندازی دفتر در چهار شهرستان را داده بودید و آن را با جدیت هم دنبال کردید. روند انتخاب روسای دفتر در این چهار شهرستان به چه شکلی اتفاق افتاد؟ چون این مساله هم بازتابهای مثبت داشت و هم در جایی مثل خنج، انتقاد وجود داشت.
نگاه من اینطور بود که برای مدیریت دفاتر، دنبال جوان پخته بودم. گذشته از گراش، در مورد بقیه شهرها هم نظرم این بود که فرد مستقل باشد. مثلا اگر ما فردی را از طیف آقای جعفرپور برای لار انتخاب میکردیم، طبعا بسیاری از مردم لار او را قبول نداشتند. در این صورت، هم شخص ناامید میشد و هم کار شهر پیگیری نمیشد و هم نماینده ضعیف نشان داده میشد. به همین خاطر، من واقعا برای انتخاب افراد برای این چهار دفتر دچار چالش بودم. خیلیها هم در نهایت ناراحت شدند و هزینهی سنگینی پرداخت کردم و انتظار این را هم داشتم.
اگر بخواهیم یک به یک جلو برویم، در مورد گراش، من قبل از آقای جهانبانی با چندین نفر صحبت کردم، ولی هیچ کدام قبول نکردند. اما برای این که تنشی ایجاد نشود، من اسمی از کسی نبردم، هرچند خیلیها از این قضیه خبر دارند.
در خصوص لار، چندین گزینه به من معرفی شد، اما همانطور که قبلا هم ذکر کرده بودم، اولویت من این بود که آن فرد از طرف چهار نهاد (نهادهای امنیتی، امام جمعه، شورا و فرمانداری) تایید شود. تنها کسی که تقریبا مورد قبول همه این نهادها بود، آقای علیشیر بود. ایشان یک جوان فعال و نخبه و دارای ایده است. من شخصا در تهران به دفترش رفتم، و در ابتدا قبول نمیکرد چون ساکن تهران بود. اما به خاطر شهر به منطقه برگشت. مدیران دفتر در اوز و خنج هم به همین منوال انتخاب شدند.
اما ترکیبی که من در نظر داشتم، تلفیقی از جوان و باتجربه است. ما از متولد دهه سی داریم تا دهه هشتاد. الآن هم ارتباط مداومی داریم و اطلاعات را با هم به اشتراک میگذاریم. این انتخاب هم برای یک سال است. بعد از یک سال، قصد داریم دفتر برتر را انتخاب کنیم و اگر احساس کنیم نیاز به تغییر یا ترمیم و تقویت هست، انجام خواهیم داد.
گریشنا: در کنار دفتر، گروه مشاورین یا افرادی که قرار است با دفتر همکاری کنند، به چه فرمی انتخاب و تعیین میشوند؟
قرار است در این دفترها کارگروههایی تشکیل شود. من هیچ دخالتی در تشکیل آنها ندارم و کاملا به مدیران دفتر تفویض کردهام. اما رئوس مطالب و دستورالعملهای کلی را در اختیارشان گذاشتهام، مثلا اعلام کردهام که باید از تمام طیفها باشد و ترجیحا جوان. البته متاسفانه هنوز بعد از یک ماه، احتمالا به دلیل حساسیتها، نتوانستهاند این کارگروهها را تشکیل بدهند.
گریشنا: در زمان انتخابات، بحث ادامهی ارتباط با افراد دیگری که نامزد بودند را مطرح کردید. در این مدت با کدامیک از آنها مرتبط بودید.
من طبق آنچه قبلا هم گفتهام که روحیهی تعاملی دارم و در مقام تقابل و تعارض نیستم، با تمامی نامزدها صحبت کردهام. برخی دوستان برای همکاری جلو آمدهاند و برخی دیگر تمایلی نشان ندادهاند. خیلیها به من گفتند که آقای علیشیر یک جوان کاندیداست، و همرشته با شما و کارآفرین است؛ پس الآن از این فرصت استفاده میکند و در روستاها تبلیغ میکند برای خودش. من جواب دادم عزت و ذلت دست خداست. چه اشکالی دارد که فردا ایشان موفق شود؟ باعث افتخار است.
واقعیت این است که بعضی کاندیداها همکاری نزدیکی دارند. مثلا همین آقای علیشیر، آقای عسکری، آقای نخبه، خانم نامی و آقای سپاده. این افراد اعلام آمادگی کردهاند و هر موقع نیاز داشتهایم، پای کار بودهاند. اما از بین دو بزرگواری که در لار کاندیدای مطرح بودند، آقای بروجردی قدم عملی برداشتند. ایشان نماینده تعیین کردند و از تجربهی زیادی که در این چند دورهی نمایندگی داشتند، واقعا استفاده میکنیم. اما بر خلاف انتظارم که فکر میکردم آقای جعفرپور در مقام عمل همکاری میکنند، فعلا همکاریها در حد شعار بوده است. من از آقای جعفرپور انصافا گله دارم. ایشان فعلا فقط در مقام حرف اعلام همکاری کرده است، و در مقام عمل همکاری نکردهاند. اما امیدوارم که بهتر شود. در خصوص کاندیداهای گراش هم آقای دلخوش و فقیهی با ما همکاری میکنند و با آقای حسینشیری هم تماس داشتهام.