هفتبرکه – گریشنا: اگر قرار بود مرگومیر کرونا در گراش منطبق با آمار جهانی باشد، تا امروز ۴۶ نفر از همشهریان ما در اثر کرونا فوت کرده بودند و روزانه خبر مرگ دو نفر از همشهریان را میشنیدیم. اما خوشبختی ما از کجاست که این فاجعه رخ نداده است و آیا ممکن است که در ادامهی موج دوم، گرفتار این فاجعه شویم؟
بر اساس آخرین آمار رسمی مبتلایان، در سرتاسر جهان بیش از ۱۱ میلیون نفر به کرونا مبتلا شدهاند و از این تعداد مرگ ۵۳۰ هزار نفر بر اثر کرونا تایید شده است. به زبان سادهتر، در برابر هر ۱۰۰ نفر که به کرونا مبتلا میشوند ۵ نفر فوت میکنند. جالب این که آمار کشوری نیز همین حدود ۵ نفر را نشان میدهد یعنی از ۲۴۰ هزار نفر مبتلا طبق آمار رسمی ۱۱۵۷۱ نفر فوت کردهاند.
آمار ابتلا در گراش ۶ برابر متوسط ملی است
حالا نگاهی به آمار گراش میاندازیم. آخرین آمار مبتلایان گراش ۹۵۰ نفر است. اگر قرار بود بر اساس آمار ملی و جهانی به پیش برویم، تاکنون شاهد فاجعهی مرگ ۴۶ نفر از همشهریان گراشی بودیم. اما خوشبختانه تنها دو نفر از همشهریان در موج اول کرونا فوت کردند و در موج دوم با وجود چندین برابر شدن مبتلایان، در بیمارستان گراش تنها یک بیمار بومی و یک بیماری افغانستانی جان خود را از دست دادهاند. هر چند طبق آخرین آمار روز یکشنبه ۱۵ تیرماه، ۸ نفر در وضعیت خطرناک قرار دارند که امیدواریم افراد در خطر نیز به سلامت دوره درمان را طی کنند.
اگر بخواهید درک بهتری از فشار وارد شده به سیستم درمانی بیمارستان گراش داشته باشید، بهتر است به آمار ابتلا نگاهی بیندازیم. آمار ابتلا در ایران ۲۹/. درصد است یعنی از هر ده هزار ایرانی، ۲۹ نفر به کرونا مبتلا شدهاند. در حالی که در گراش تا امروز در هر ده هزار نفر ۱۷۳ نفر به کرونا مبتلا شدهاند. یعنی نرخ رسمی ابتلا در گراش ۶۰۰ درصد از آمار ملی بیشتر است. ولی خوشبختانه آمار مرگومیر به شکل شگفتانگیزی کمتر از آمار ملی است.
این مساله مورد تایید قرار گرفته که به دلیل ویژگی بیماری کرونا، بسیاری از مبتلایان در دنیا شناسایی نمیشوند و تعداد افراد مبتلا چند برابر آمار رسمی است. در گراش آزمایشگاه سلولی مولکولی که از پیش به همت خیرین در مرکز تحقیقات وجود داشت به آزمایشگاه کرونا تبدیل شد. در دسترس بودن آزمایش پیش از مناطق دیگر باعث شد مبتلایان با سرعت بالاتری شناسایی شوند و همین مساله، امکان ارائه بهتر خدمات بهداشتی به جمعیت هدف را فراهم کرد. در واقع آزمایشگاه کرونا یک تمایز آماری ایجاد کرد: شناسایی مبتلایان در گراش بسیار بیشتر از استانداردهای جهانی بوده است و همین مساله باعث شد بیماران در مراحل اولیه شناسایی گردند.
شناسایی مبتلایان به مدد آزمایشگاه کرونا باعث شد بسیاری از مبتلایان راهیِ قرنطینه خانگی شوند و افراد پرخطر محفوظ بمانند. از سوی دیگر، بیماری در افراد پرخطر نیز سریعتر شناسایی و درمان آنها تسریع شد.
کادر درمان جان کند تا مریضی جان ندهد
اما تمام مساله، شناساییِ بیماران نیست. موفقیت کادر درمان نیز در ماههای اخیر کاملا واضح است. از ۱۶۸ بیمار بستری شده در بیمارستان گراش تنها جان چهار بیمار از دست رفته است. این کار بدون استفاده از تمام ظرفیت بیمارستان محقق نمیشد. آمار روزانه بستری در بیمارستان گراش به روزانه تا ۳۶ نفر رسید، اما در مقایسه، آمار روزانهی چهار بیمارستان دانشکده علوم پزشکی لارستان در حدود ۲۵ نفر بود. این مساله نشان میدهد که بیشتر ظرفیت بیمارستان گراش برای کرونا اختصاص داده شده بود تا بیماران بیشتری امکان استفاده از خدمات درمانی در بیمارستان را داشته باشند و حتی بیماران با خطر مرگ کم نیز بستری شوند.
شاید گفته شود که تعداد به نسبت کم مرگومیر در گراش به دلیل جمعیت کمتر و یا تستهای زیاد انجام شده است. برای سنجش این گمانه میتوان آمار مرگ نسبت به جمعیت را بررسی کرد. از ابتدای شیوع کرونا در ایران، بر اساس آمار رسمی، از هر ۱۰۰ هزار نفر ۱۴ نفر به دلیل کرونا درگذشتهاند. طبق این نسبت مرگومیر با توجه به شیوع شدید کرونا در گراش توقع میرفت حداقل ۸ نفر جان خود را از دست بدهند، اما با تلاشهای زیاد، قربانیان کرونا در گراش نصف این عدد است. در لارستان تا امروز به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر ۱۱ نفر جان خود را بر اثر کرونا از دست دادهاند.
این آمار کم مرگومیر با استفادهی فراوان از ظرفیتهای درمانی و اجتماعی بوده است و اگر کمی در برابر کرونا عقبنشینی کنیم، هنوز احتمال فاجعه وجود دارد. در نظر بگیرید روزانه ۴۰ تا ۵۰ نفر در گراش به کرونا مبتلا میشوند و این یعنی اگر قرار بود طبق آمار جهانی باشد، باید شاهد روزی ۲ یا ۳ مرگ در گراش بودیم.
چرا هنوز خطر فاجعه وجود دارد؟
این موفقیت صرفا یک خوششانسی برای مبتلایان به کرونا در گراش نبوده است، بلکه نتیجهی صرف سرمایههای زیادی است. به خاطر همین، اگر روند ابتلا به این شکل ادامه داشته باشد، بعید نیست فاجعهای که در بسیاری از نقاط دنیا رخ داده است به گراش نیز برسد.
الف. وجود زیرساخت پزشکی و بهداشتی گسترده و حتی بیش از نیاز متعارف شهرستان باعث شده است که با فرا رسیدن موج کرونا، این زیرساخت در خدمت شهر قرار گیرد. این زیرساختهای گسترده شامل بیمارستان، دانشکده علوم پزشکی، درمانگاهها و خانههای بهداشت روستایی با تلاش و هزینههای بسیار خیرین در طی سالها ساخته شده است. هزینههایی که ارزش آن امروز با نجات جان انسانها مشخص میشود. البته حمایتهای دولتی نیز باعث شده گراش کوچکترین شهرستان دارای دانشکده مستقل علوم پزشکی باشد و تقریبا چارت بهداشتی و درمانی آن در حد یک مرکز استان است.
بعید نیست این امکانات گستردهی درمانی با حضور بیمارانی از مناطق دیگر در جهش آمار مبتلایان شهر گراش نیز تاثیر داشته باشد. ولی در نهایت، زیرساختهای موجود در وضعیت فعلی بیش از هر گروهی در اختیار بیماران بومی است و ۹۰ درصد بستریها را خود گراشیها تشکیل میدهند.
اما خطر اینجاست که ظرفیت کادر بهداشت و درمان محدود است. ابتلای بیش از ۵۰ نفر از کادر درمان باعث کم شدن توان این مجموعه شده است و اگر روند افزایش مبتلایان و بستریهای بیمارستان کاهش پیدا نکند، در نهایت برخی از بیمارانِ نیازمند از خدمات درمانی در زمان مناسب محروم میشوند و زمان فاجعه فرا میرسد.
ب. هر چند موج دوم کرونا به دلیل مسائلی مانند برگزاری مراسمهای شلوغ عروسی و عزا و بازگشت مسافران از کشورهای حوزه خلیج فارس خیلی زود به گراش رسید، اما وجود آزمایشگاه امکان شناسایی سریع مبتلایان را فراهم کرد. اگر روند فعلی ادامه داشته باشد امکان انجام تست از همه افراد مشکوک وجود ندارد و ممکن است مبتلایانِ بدون علامت باعث تشدید بحران شوند. حفظ ظرفیت آزمایشگاه کرونا و شناسایی مبتلایان، یکی از نقاط کلیدی در کنترل کرونا در گراش است. به همین دلیل پیشنهاد میشود که افراد دارای علائم کرونا حتی بدون انجام تست خود را به مدت ۱۴ روز در قرنطینه قرار دهند و تنها در صورت تشدید علائم بیماری، به ویژه تنگی نفس، به پزشک مراجعه کنند.
پ. گراشیها در طول سالها در بحرانها همبستگی اجتماعی خود را نشان دادهاند، چه این همبستگی در زمان جنگ باشد، چه برای امور خیریه. موج اول کرونا در گراش به خوبی با همراهی اجتماعی و مشارکت مردم همراه شد و نمونهی دیگری از این سرمایه اجتماعی بود.
اما توان مردم نیز محدود است و خستگی و تشدید فشارهای اقتصادی، کارِ فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده از ظرفیتهای مردمی را هر روز سختتر میکند. تعداد مبتلایان در موج دوم بسیار بیشتر است و قطع زنجیره کرونا نیازمند یک عزم جدی است. تاکنون تنها ۲ درصد از مردم گراش به کرونا مبتلا شدهاند که این بحران بزرگ به وجود آمده است، حالا تصور کنید اگر قرار باشد رعایت نکات بهداشتی انجام نشود و بخشهای بیشتری از جامعه درگیر کرونا شوند با چه بحران بزرگتری روبهرو خواهیم شد.
اگر بخواهیم، شکست کرونا ممکن است
گراش تا اینجای کار حتی با معیارهای جهانی یک مبارزهی موفق با کرونا داشته است. اما نباید مغرور شد. در تشریح وضعیت باید گفت اکنون در وسط رینگ و در اوج مبارزه هستیم. همه خسته شدهاند ولی قرار نیست به دنبال مقصر بگردیم که کدام عامل، موجِ تازه را به وجود آورد.
هرچند زیرساختهای درمانی گراش قابلیتهای خود را با پایین نگه داشتن شمار مرگومیر اثبات کرده است، اما اگر فشار بر کادر درمان افزایش پیدا کند، چارهای به جز اولویتبندی خدمات باقی نمیماند و اینجاست که امکان اشتباه بالا میرود. «هر چه بیمار کمتر، فرصت درمان بیشتر». برای این هدف، اولویت این است که با قرنطینه و فاصلهگذاری گرفتار کرونا نشویم و اگر به هر دلیل گرفتار شدیم، نباید دیگران را گرفتار کنیم. در وضعیت فعلی شهر گراش، همه را باید به شکل یک مبتلا دید تا هیچ کس دیگری مبتلا نشود.
تا اینجا نشان دادیم بازی با کرونا را بلدیم و اگر هوشیار باشیم شکست کرونا هم ممکن است.