هفتبرکه – گریشنا: دهمین شماره چامه دهم اسفندماه منتشر میشود. این مجله ادبی که برای علاقهمندان به شعر، داستان و گپ در سطوح و سلیقههای مختلف منتشر میشود، از این شماره در فروشگاههای اینترنتی کتاب (فیدیبو و جار) عرضه خواهد شد. گفتگوی کوتاه گریشنا را با صادق رحمانی، مدیر چامه، به مناسبت دهتایی شدن این مجله بخوانید.
گریشنا: چه شد که به فکر انتشار یک مجلهی ادبی پرحجم همچون چامه افتادید، آن هم در این زمانه که کمتر به ادبیات توجه میشود؟
رحمانی: من سالهاست همانند بسیاری از شما، همیشه دوروبرم پر از کتاب بوده است. پدرم به اقتضای روحانی بودنش کتابخانهای داشت با کتابهای تاریخی و فقهی و ادبی. من بیشتر با دیوانهای پرحجم شعر و کمی تاریخ دمخور بودم. در دورۀ راهنمایی و دبیرستان به کتابخانه میرفتم و ساعتها کتابها را میدیدم و ورق میزدم. ورود به دنیای نویسندگان کلاسیک یا معاصر ایرانی میتوانست حس کنجکاویام را اقناع کند. ذهنم را به دست ماجراها و حوادث کتابها بسپارد و بدین ترتیب جای خالی ارتباط گرم با دیگران را پر کنم. البته مثل همه شما در فعالیتهای هنری دوران دبیرستان شرکت داشتم. حتی در یکی دو نمایشنامه صحنهای، در حدّ خودمان حضور داشتم و گاه نشریهای را مدیریت میکردم. نشریهای که آماده و به صورت کپی در اختیار دانش آموزان قرار میگرفت.
در اواسط دهه شصت هم ذهن و زبانم با شعر در آمیخت و در دانشگاه تهران با رشته ادبیات پیوند خوردم و با شاعران و نویسندگان همنسل آشنا شدم. و تا به امروز که همچنان با مداد و کاغذ زندگی میگذرانم و راهی را برگزیدم که بسیاری از هم نسلان من برگزیدند، هر چند حلقهای که به آن تعلق داشتم، کوچک بود.
اما امروزه دریافتهام که ما خود را در این دایره محصور کرده بودیم و اکنون به ادبیات ناب بدون دیگر شائبهها فکر باید کرد، چیزی که به اثر ادبی منتهی شود و از علمیت و ادبیت برخوردار باشد و مصرف روزانه نداشته باشد. امید که در چامه، این راه تداوم یابد و خوانندگان و علاقهمندان با ادبیات به مثابه هنر روبهرو شوند.
گریشنا: چرا به انتشار الکترونیکی و مجانی مجله چامه رسیدید؟
رحمانی: با این که فضای مجازی و بسترهای اینترنتی کار انتشار شعر و داستان را هموار کرده است، اما هنوز انتشار شعر و داستان در مجلهای که به ادبیات اختصاص دارد به نوعی امتیاز شمرده میشود، زیرا هنوز سردبیر مجله، شعرها، داستانها و گفتوگوها را از صافی نظر میگذراند و در حقیقت سره را از ناسره ممتاز میکند و آنچه میماند و در نشریه به چاپ میرسد، از خلوص بیشتری برخوردار است. بنابراین علاوه بر بخشهایی که دوستانم آماده میکنند و میفرستند، آثاری از طریق ایمیل به دستم میرسد و معمولاً امکان درج در نشریه مییابند، شاعران و نویسندگانی که تاکنون همدیگر را ندیدهایم و این صفحات، چنین امکانی را فراهم آورده است.
گریشنا: یکی از خصوصیات اصلی چامه، تنوع مطالب آن است، از روایت و ترجمه گرفته تا یادداشت و خبر. قرار است دایرهی ادبیات را تا چه اندازه بزرگ ببینیم؟
رحمانی: برای تهیه مطالب چندین گونه راهبرد و سیاست را میتوان پیش برد، مثلا اختصاص هر شماره به موضوعی خاص، همان کاری که مجله فکری فلسفی «ارغنون» انجام میداد. اما من مبنا را بر تنوع در فرمهای ادبی و محتوای متنوع استوار کردم. چیزی بینابین امر تخصصی و عامهپسندی. به این سبب مجله طیف وسیعتری از علاقهمندان را به خود جلب میکند. این روش را باید توسعه داد تا عرصههای دیگر ادبی را در بر بگیرد. به طور مثال علاقهمندم سفرنامههای ادبی، نامهها، اخوانیهها، نقدهایی در جهت فهم زبان شعر و داستان را در مجله داشته باشیم.
همچنین باید تلاش کنیم تا راهی بیابیم که شناخت از ادبیات را از حلقه تنگ سرزمینها رها کنیم و راهی بگشاییم تا آثار کشورها را بشناسیم و مرزهای فکری را به هم نزدیک کنیم، چرا که ضرورت دارد ارزشهای ادبی دیگر کشورها را پیش چشم داشته باشیم. برای همین است که در هر شماره، شاهد آمادهسازی و انتشار آثار شاعران و نویسندگان سرزمینهای دیگر هستیم.
دیگر این که دوست دارم از گسترۀ ادبیات به درک بهتری از جهان پیرامون خود برسیم. ادبیات به ما امکان میدهد جهان خود را وسیعتر کنیم و با دیگران تعاملی نامحدود داشته باشیم. ادبیات نه تفنن است و نه گردهمایی هفتگی سرگرمکننده و باریبههرجهت در کنار هم؛ فرصتی است پیش روی شاعران و نویسندگان تا رسالت خود را بهتر و شایستهتر محقق کنند.
گریشنا: ویژگی قابل توجه دیگر، تهیهی ویژهنامههایی در هر شماره چامه است. برای شمارههای آینده، به چه افرادی ادای دین خواهید کرد؟
رحمانی: شماره دهم چامه علاوه بر شعرها و داستانهای نویسندگان عزیز همروزگار و بزرگوار ما، صفحاتی را به استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی اختصاص داده است تا دانشیمردان آزاده در عرصه ادبیات را گرامی داشته باشد. در این بخش باید مرهون تلاش سید محمد حسینی باغسنگانی باشم، دوست گرامی و روزنامهنگارم که بیدریغ برای ادبیات تلاش میکند.
در شمارۀ آینده بر اساس آنچه همفکری و همافقی با ادبیات در جهان عرب عنوان کردم، در شناخت شاعر برجسته و مطرح همروزگارمان که در فرانسه زندگی میکند، خواهیم کوشید. آدونیس که در آذرماه سال ۱۳۸۴ نیز سفری به ایران داشت و در چند جلسه شعرخوانی از جمله در انجمن شاعران ایران شرکت و سفری نیز به شیراز کرد. آدونیس زبانی ساده ولی معنایی پیچیده دارد. او نامزد جایزه نوبل ادبیات است و خود مدعی است که لابی صهیونیست مانع نیل اوست به جایزه ادبیات نوبل.
گریشنا: گفتهاید که هنوز امکان مالی چاپ مجله و توزیع آن در دکهها وجود ندارد. اما هزینههای تهیهی مجله را میشود از راههای دیگری جبران کرد.
رحمانی: پس از ده شماره که چامه را به رایگان در اختیار اهل قلم و علاقهمندان به ادبیات قرار دادم، اکنون مجله چامه را با قیمتی مناسب در فروشگاههای اینترنتی فیدیبو (اینجا) و جار (اینجا) قرار دادهام، شاید بخشی از هزینههایی را که صاحب این قلم متحمل میشود، پاسخگو باشد. خدا را چه دیدید؟ شاید آگهی هم گرفتیم!